گزارشی از سفر آموزشی اهالی رسانه برای دوران بحران
اردوی بحرانی
آمارها نشان میدهد ایران جز كشورهای حادثهخیز است. سیل، زلزله، آتشسوزی و خشكسالی تنها بخشی از بلایای طبیعی است كه بر سر كشور هوار میشود و هر روز بحرانی میآفریند. همین چند ماه پیش سیل در 25 استان بحران آفرید. بحرانی كه هنوز هم ادامه دارد و حل نشده است. شرایطی كه مدیریت بحران را میطلبد. در این میان اما نقش رسانه و خبرنگاران را نمیتوان نادیده گرفت. شاید به خاطر همین است كه خبرنگاران بحران باید آموزش ببینند. در چارت مدیریت بحران و در سلسه مراتب، نقش رسانه، خبرنگاران و عكاسان بحران، در رده چهارم قرار دارد. نقش رسانه را امروز نمیتوان در اطلاعرسانی بحران نادیده گرفت. به خاطر همین است كه جمعیت هلالاحمر به عنوان یكی از متولیان مدیریت بحران، كارگاه توانمندسازی یك روزه برای خبرنگاران و عكاسان برگزار كرده است.
لیلا شوقی
امدادرسانی با راههای عجیبوغریب
كلاسهای بعدازظهر با كلاسهای صبح تفاوت دارد. حالا دیگر نام كلاس معنا ندارد، دورهمی مناسبتر است. خبرنگاران بحران در این بخش از تجربیاتشان میگویند. از این كه خبرنگاران خانم، با مشكلات بیشتری هم از طرف مدیران بحران و هم از طرف همكاران خود مواجه هستند. در شهر بحرانزده اما به زن خبرنگار كه منعكسكننده مشكلات زنان است هم نیاز است. عكاسان از مشكلات رفت و آمد و اجازه ورود به محل حادثه میگویند. برخی هم از شگردهایشان از ورود به محل حادثه و این كه با چه ترفندهایی میتوان خود را به صحنه رساند. كلاس یك و نیم ساعته خیلی زود به پایان میرسد. بحثها اما به درون كلاس امداد و نجات و كمكهای اولیه هم وارد میشود. در حین كلاس، زمانی كه اصحاب رسانه در حال بستن آتل هستند و احیای بیمار را انجام میدهند، شگردهای دیگرشان را به اشتراك میگذارند. در بین پانسمان بستن، از تجربه گیر كردن در سیل میگویند و از این كه در زلزله كرمانشاه در زمانی كه زمین زیرپایشان میلرزید، بدون چادر و تجهیزات در گوشه خیابان، شب را تا صبح گذراندند و در آخر داخل قبرستان شهر، غم توی دلشان ریخت زمانی كه جنازهها تشییع میشدند. برخی حتی از روزهای خیلی نزدیك زلزله میگویند از این كه در سالگرد زلزله، شهر هنوز در بحران است و حضور اصحابرسانه را میطلبد.
قاببندی در بحران
روز دوم اردو با هیجان و پرالتهاب شروع میشود. اولین كلاس، كلاس دكتر یداللهی است. خبرنگار قدیمی كه به اندازه سن بسیاری از خبرنگاران و عكاسان شركتكننده در اردو، سابقه خبرنگاری دارد. ارائه تجربیات و بحثها درباره مدیریت بحران خبرنگاران در زمان بحران همچنان ادامه دارد. ساتیار امامی، وحید گنجی و محمد بهنود هر سه، از عكاسانی كه در شرایط بحرانی حضور داشتهاند، اصول تئوری خبرنگاری، آنچه در دانشگاه و پشت میزهای درس آموزش داده میشود را به چالش میكشند. از نظر آنها خبرنگار و عكاس باید قاببندی خبری ـ گزارشی و عكسی خود را داشته باشد. در شرایط بحرانزده گاهی سوژه نمیایستد تا عكاس یا خبرنگار برنامهریزی كند. صحنه خیلی زود ممكن است تغییر كند و همینها ایجاب میكند تا اهل رسانه، تیزبین، باهوش و نكتهبین باشد و از موقعیت به بهترین شكل ممكن برای پیشبرد اهدافش استفاده كند. بعد از یك و نیم روز كلاس تئوری، حالا گروه باید خود را آماده شرایط عملی كند. حضور در دشت لار، بخش خبرنگاری بحران عملی است.
مشق بحران در طبیعت
دشت لار، سرسبز است. دشت یكدست سبز در دامنه كوه قرار دارد. صدای رودخانه خروشان همراه صدای پرندگان، موسیقی طبیعت لارند. آب پشت سد، رنگ آبی خوشرنگی به صحنه زده است. در صحنهآرایی آبی و سبز طبیعت اصحاب رسانه باید چادر برپا كنند. عملیات چادرزنی خیلی زود شروع میشود. گروههای چهار تا پنج نفره، به كمك هم، میلههای فلزی را علم میكنند و چادر را روی آن میكشند. چادر با كار گروهی علم میشود. گروه عرقریزان در حالی كه ملخها و سوسكها از سر و كولشان بالا میرود، برای خود خانه میسازند. زندگی در چادر، آشنایی با وسایل ضروری در زمان بحران و آنچه زمان بحران و در كوله سفری خبرنگاران باید با خود حمل كنند، درس عملی امروز آنهاست. خورشید كه پشت كوهها پنهان و هوا تاریك میشود، سرما جایش را سریع میگیرد. اگر تا همین چند دقیقه پیش، گرما بود كه حكمرانی میكرد، با تاریك شدن هوا، این سرماست كه حكم صادر میكند. دشت در سیاهی فرو میرود. حالا دیگر چشم، چشم را نمیبیند. صدای خروشان رودخانه و صدای جیرجیركها لالایی شب اصحاب رسانه میشود.
آفتاب زده، چادر روشن شده است. قله دماوند پیروزمندانه خود را به چادرنشینهای دشت لار نشان میدهد. آفتاب روی برف قله افتاده، برف حالا در نور نقرهای میدرخشد. همه باید بساط چادرزنی را جمع كنند. كار گروهی به كمك هم میآید تا چادری كه روز گذشته علم شده بود، جمع شود. بساط جمع كردن چادر تا ظهر زمان میبرد. برگشت به اردوگاه و آماده شدن برای بازگشت به تهران اما زیاد طول نمیكشد. خبرنگاران و عكاسان، زمانی كه كوله خود را میبندند، آشكارا ساكشان سنگینتر شده است. حالا تجربه حضور در یك جمع 85 نفره، تجربه اشتراك تجربیات و حضور در طبیعت را دارند. حالا به نظر میرسد با تمرین در كنار هم قرار گرفتن، خود را برای یك بحران دیگر
آماده كردهاند.