نسخه Pdf

واقعیت تلخ فراموشی

واقعیت تلخ فراموشی

مرجان فاطمی

 یكی از دردناك‌ترین واقعیت‌های زندگی این است كه بپذیری، هرسال با اضافه شدن به سن تو، بزرگ‌ترهایت یك‌سال پیرتر می‌شوند. پیری، واقعیت تلخی است كه نمی‌شود راحت از كنارش گذشت؛ نه می‌شود درمانش كرد و نه می‌توان رویش را خط سیاه كشید و نادیده‌اش گرفت. می‌گویند، پیری درد ناتوانی و فراموشی است، اما این ماجرا روی تلخ‌تری هم دارد. تلخ‌ترینش جایی است كه باور می‌كنی فراموشكار اصلی این قصه خود تویی! همین خود تو كه در قامت جوانی ایستاده‌ای درست وسط زندگی. این تویی كه آنها را فراموش می‌كنی و جوری از یاد می‌بری كه انگار نه انگار روزی جزئی از زندگی‌ات بوده‌اند. یادت می‌رود برای دیدنشان لحظه‌ها را می‌شمردی، كنارشان شاد می‌شدی و از ته دل می‌خندیدی و تمام تلخی‌های همین زندگی روزمره را فراموش می‌كردی. این تویی كه یادت می‌رود كل هفته را برای تماشای یك قسمت از سریال مورد علاقه‌ات صبر می‌كردی و موقع پخش آن توپ هم نمی‌توانست یك سر سوزن جابه‌جایت كند.
حالا سریال‌ها تمام شده‌اند و آدم‌هایش هركدام یك طرفی پخش و پلا هستند و تو حتی نمی‌دانی چه به سرشان آمده و سرنوشت‌شان 
چه شده! آنقدر بی‌خبر می‌مانی تا وقتی بالاخره بعد از سال‌ها، دوربین یك عكاس، وسط جشنی یا مراسمی روی صورتشان برود و عكسی بگیرد و تو یكی از شب‌ها كه خسته از كار روزانه روی مبل ولو شده‌ای، یك‌مرتبه آن را توی گوشی تلفنت ببینی و با خودت بگویی: «آخخخ... این چرا انقدر پیر شده؟!» بعد عكس را زوم‌كنی، چین و چروك‌ها را بشمری و بغض ته گلو را قورت دهی و تازه یادت بیاید كه همین آدم، شب‌های چهارشنبه با سریالش، تمام سختی‌های ایام هفته دبستانت را می‌شست و پاك می‌كرد. تازه یاد تكه‌كلام‌ها و آوازها و بامزه‌بازی‌هایش بیفتی و دلت از این همه بی‌خبری به درد بیاید.
 تصویر لاغر و نزاری كه چند وقت پیش از فردوس كاویانی منتشر شد، ته دل همه‌مان را لرزاند. همه باهم آه كشیدیم و با حسرت از خودمان پرسیدیم:«چرا تا حالا یادش نبودیم؟!» سؤالی كه هیچ‌كدام‌مان پاسخی برایش نداشتیم و نداریم. فردوس كاویانی یا همان كمال محبوب «همسران»، سال‌هاست حال خوشی ندارد و گوشه‌نشین شده است. دیگر نه كار می‌كند و نه كسی را می‌بیند. او ماه پیش به خاطر ناخوشی حتی نتوانست در مراسم بزرگداشت خودش هم شركت كند.
 پیری واقعیت تلخی است كه نه می‌شود درمانش كرد و نه می‌توان رویش را خط سیاه كشید و نادیده‌اش گرفت. می‌گویند پیری درد ناتوانی و فراموشی است، اما فراموشكاران اصلی، خود ما هستیم و هیچ‌چیز تلخ‌تر از قبول این واقعیت نیست.
ضمیمه کلیک