اعتراف به قتل دختر شیشهای در بزم شبانه
مرد شیشهای كه دختر جوان را با دستانش خفه كرده و جسد او را با همدستی دوست مغازهدارش در بیابان به آتش كشیده بود، پس از دستگیری به جرم خود اعتراف كرد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، سیام شهریور امسال مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شكایتی به بازپرس عباس بخشوده گفت: دختر 27 سالهام شامگاه
29 شهریور امسال با سوارشدن به خودروی پژو 206 خود خانهمان را ترك كرد و دیگر بازنگشت.
با دستور قضایی تحقیقات ماموران برای رازگشایی از سرنوشت او آغاز شد تا اینكه معلوم شد دختر گمشده تنها فرزند خانواده بوده و معتاد به شیشه است و همزمان با ناپدید شدن وی گوشی تلفنهمراهش نیز خاموش شده است. با جمعبندی این اطلاعات، مشخصات خودرویش در اختیار گشتهای انتظامی قرار گرفت و دستور توقیف آن صادر شد، سرانجام بعد از چند روز از این ماجرا، خودروی دختر گمشده بدون سرنشین در یكی از محلههای جنوبی تهران كشف شد.
پلیس همچنان در تلاش برای یافتن ردی از دختر ناپدیدشده بود تا اینكه روزهای پایانی آذر امسال ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران سرنخهایی به دست آوردند كه نشان میداد او برای خرید شیشه نزد مردی میرفته كه مغازه فروش لوازم یدكی خودرو داشته است.
با شناسایی هویت فروشنده لوازم یدكی، او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینكه چند هفته پیش از سوی پلیس بازداشت شد و در جریان تحقیقات مدعی بود كه دختر جوان همیشه با پسر مورد علاقهاش برای خرید شیشه نزد او میآمده. آن شب هم آن دو نفر آمدند، مواد خریدند و رفتند.
وی برای تحقیقات بعدی به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. در حالی كه بازپرس بخشوده در حال تحقیق از وی بود، پدر تنها مظنون پرونده برای پیگیری ماجرا به شعبه آمد و اعلام كرد كه پسرش قاتل دختر جوان نیست. همین جمله كافی بود كه بازپرس جنایی مطمئن شود كه دختر گمشده به قتل رسیده و متهم در ماجرا نقش دارد.
متهم مورد تحقیقات چند ساعته قضایی قرار گرفت و سكوت خود را شكست: دختر جوان از مشتریان قدیمیام بود كه برای خرید شیشه به مغازهام میآمد. صبح روز حادثه هم آمد، اما چون سرم شلوغ بود، رفت و ساعت 9 شب آمد و شیشه خرید. آن شب دعوتش كردم كه بیاید و با هم برای مصرف شیشه به خانه دوستم برویم كه به آنجا رفتیم. بعد از آنكه سه نفری شیشه مصرف كردیم او با دوستم دعوایش شد و وی آن دختر را خفه كرد و كشت. بعد چون ترسیده بودیم جسد را دو نفری به جاده رباط كریم بردیم و همانجا آتش زدیم.
بعد از اعترافهای تكاندهنده این متهم، ماموران او را به محلی كه میگفت جسد را سوزانده بردند و بعد از جستوجو در بیابانهای اطراف جاده جمجمه و دیگر بقایای جسد سوخته دختر
كشته شده را كشف كردند. بنابراین آزمایش دیانای از جسد كشفشده در پزشكی قانونی انجام گرفت و بعد از تطبیق آن با خانوادهاش، هویت جسد تایید شد. در جریان تحقیقات پلیسی عامل جنایت هم چند روز پیش شناسایی و در خانهاش در جنوب تهران بازداشت شد. متهم در جریان تحقیقات به این جنایت اعتراف كرد و گفت: معتاد به شیشهام، آن شب مادر و دیگر اعضای خانوادهام در اتاق دیگری بودند كه دوستم و آن دختر معتاد به خانهمان آمدند و سه نفری برای مصرف شیشه به اتاق دیگری رفتیم. او فریاد زد و از ما سه میلیون تومان پول خواست. او فریاد میزد و كم مانده بود خانوادهام از حضور آن دختر در خانه باخبر شوند كه من با دستانم دهانش را گرفتم تا فریاد نزد كه همین باعث خفگی و مرگش شد. آخر شب، جسد او را ملحفهپیچ شده در صندوق عقب خودرویم انداختیم و با بردن به بیابانهای جاده رباط كریم، آتش زدیم.
برای عامل جنایت اتهام مباشرت در قتل عمدی و جنایت بر میت و برای همدستش اتهام جنایت بر میت و اختفای ادله جرم تفهیم شد و بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند. این در حالی بود كه والدین مقتول، برای عامل جنایت درخواست قصاص كردند.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، سیام شهریور امسال مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شكایتی به بازپرس عباس بخشوده گفت: دختر 27 سالهام شامگاه
29 شهریور امسال با سوارشدن به خودروی پژو 206 خود خانهمان را ترك كرد و دیگر بازنگشت.
با دستور قضایی تحقیقات ماموران برای رازگشایی از سرنوشت او آغاز شد تا اینكه معلوم شد دختر گمشده تنها فرزند خانواده بوده و معتاد به شیشه است و همزمان با ناپدید شدن وی گوشی تلفنهمراهش نیز خاموش شده است. با جمعبندی این اطلاعات، مشخصات خودرویش در اختیار گشتهای انتظامی قرار گرفت و دستور توقیف آن صادر شد، سرانجام بعد از چند روز از این ماجرا، خودروی دختر گمشده بدون سرنشین در یكی از محلههای جنوبی تهران كشف شد.
پلیس همچنان در تلاش برای یافتن ردی از دختر ناپدیدشده بود تا اینكه روزهای پایانی آذر امسال ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران سرنخهایی به دست آوردند كه نشان میداد او برای خرید شیشه نزد مردی میرفته كه مغازه فروش لوازم یدكی خودرو داشته است.
با شناسایی هویت فروشنده لوازم یدكی، او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینكه چند هفته پیش از سوی پلیس بازداشت شد و در جریان تحقیقات مدعی بود كه دختر جوان همیشه با پسر مورد علاقهاش برای خرید شیشه نزد او میآمده. آن شب هم آن دو نفر آمدند، مواد خریدند و رفتند.
وی برای تحقیقات بعدی به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. در حالی كه بازپرس بخشوده در حال تحقیق از وی بود، پدر تنها مظنون پرونده برای پیگیری ماجرا به شعبه آمد و اعلام كرد كه پسرش قاتل دختر جوان نیست. همین جمله كافی بود كه بازپرس جنایی مطمئن شود كه دختر گمشده به قتل رسیده و متهم در ماجرا نقش دارد.
متهم مورد تحقیقات چند ساعته قضایی قرار گرفت و سكوت خود را شكست: دختر جوان از مشتریان قدیمیام بود كه برای خرید شیشه به مغازهام میآمد. صبح روز حادثه هم آمد، اما چون سرم شلوغ بود، رفت و ساعت 9 شب آمد و شیشه خرید. آن شب دعوتش كردم كه بیاید و با هم برای مصرف شیشه به خانه دوستم برویم كه به آنجا رفتیم. بعد از آنكه سه نفری شیشه مصرف كردیم او با دوستم دعوایش شد و وی آن دختر را خفه كرد و كشت. بعد چون ترسیده بودیم جسد را دو نفری به جاده رباط كریم بردیم و همانجا آتش زدیم.
بعد از اعترافهای تكاندهنده این متهم، ماموران او را به محلی كه میگفت جسد را سوزانده بردند و بعد از جستوجو در بیابانهای اطراف جاده جمجمه و دیگر بقایای جسد سوخته دختر
كشته شده را كشف كردند. بنابراین آزمایش دیانای از جسد كشفشده در پزشكی قانونی انجام گرفت و بعد از تطبیق آن با خانوادهاش، هویت جسد تایید شد. در جریان تحقیقات پلیسی عامل جنایت هم چند روز پیش شناسایی و در خانهاش در جنوب تهران بازداشت شد. متهم در جریان تحقیقات به این جنایت اعتراف كرد و گفت: معتاد به شیشهام، آن شب مادر و دیگر اعضای خانوادهام در اتاق دیگری بودند كه دوستم و آن دختر معتاد به خانهمان آمدند و سه نفری برای مصرف شیشه به اتاق دیگری رفتیم. او فریاد زد و از ما سه میلیون تومان پول خواست. او فریاد میزد و كم مانده بود خانوادهام از حضور آن دختر در خانه باخبر شوند كه من با دستانم دهانش را گرفتم تا فریاد نزد كه همین باعث خفگی و مرگش شد. آخر شب، جسد او را ملحفهپیچ شده در صندوق عقب خودرویم انداختیم و با بردن به بیابانهای جاده رباط كریم، آتش زدیم.
برای عامل جنایت اتهام مباشرت در قتل عمدی و جنایت بر میت و برای همدستش اتهام جنایت بر میت و اختفای ادله جرم تفهیم شد و بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند. این در حالی بود كه والدین مقتول، برای عامل جنایت درخواست قصاص كردند.