نود دقیقه هیجان
فوتبالیجماعت، اغلب تا لنگ ظهر زیر لحاف گرم و نرمشون دارن خواب میبینن! حالا هر گروه سنی از این دست، یك مدل خواب: 9 تا 11 سالهها اصلا خواب و رؤیایی براشون وجود نداره. اصلا چه معنی داره آدم توی این سن خواب ببینه؟! 12 تا 14 سالهها بیشتر خواب بازیكنهای محبوبشون رو میبینن كه دارن باهاشون بازی میكنن و از اتفاق به اونها گل هم میزنن! 14 به بعدیها از دم همشون تا 3 و 4 صبح پای دیدن بازیهای فوتبال هستن و تا ظهر تو خوابشون برا همدیگه كری میخونن. روی امروز ما با فوتبالدوستهاست! كسانی مثل مسعود كه طرفدار پر و پا قرص فوتبالاند. خوره فوتبال!
میترا باباعلی
همه چیز از بچگی شروع شد!
مسعود از آن بچههای تپل مپل بود. به خاطر همین در بازیهای فوتبال محلهاش طبق قانون نانوشته فوتبال خیابانی دروازه بان بود! از اتفاق عینكی هم بود و دلیل دیگری برای گذاشتن او در آن پست بود. البته همین عینكی بودنش و دروازهبانی باعث شده بود كه بارها عینكش بشكند و كم كم از فوتبال كنارهگیری كند و شاید هم از آن متنفر شود! از آن موقع به بعد طبق خواست خانوادهاش كه میخواستند مسعود پسری درسخوان و باسواد بار بیاید فوتبال كلا غدغن شد!
او آن زمانها از دروازه بانی متنفر بود تا اینكه با «كاسیاس» دروازه بان اسطورهای اسپانیا و رئال مادرید آشنا شد و به قول خودش فهمید كه دروازهبان، آخرین امید هر تیمی است! از اون به بعد صدایش میكردند مسعود كاسیاس!
نماد قهرمانی!
سرخیو راموس را كه میشناسید؟ بازیكن سرشناس رئال مادرید. اصولا از نظر مسعود امید توی فوتبال حرف اول رو میزنه و خب «راموس» برای او، نماد واقعی امید و البته یه قهرمانه! در این باره میگه: «راموس تنها كسیه كه توی بازیها، امید صد در صد تیم خودشه. اصلا معروف است به اینكه توی دقایق پایانی گل بزنه و تیمش رو از باخت نجات بده. امیدی كه توی یه چنین بازیكنهایی وجود داره بهم یاد میده كه باید تا آخرین لحظه زندگی جنگید.»
غیرقابل پیشبینی!
در جای جای صحبتهای مسعود میشه جمله غیرقابل پیشبینی بودن فوتبال رو شنید. میگه اصلا مهمترین دلیل جذابیتهای فوتبال در همین غیرقابل پیشبینی بودنشه. برای اثبات حرفش هم از بازی ایران در جامجهانی گذشته مثال زد! (یعنی بازی مهم اسپانیا و پرتغال با ایران رو باید یادتون بیاریم؟ لایی به پیكه؛ گل به پرتغال، چطوری كریس؟!!
باز هم بگم؟) .
نمی دونم شما چقدر طرفدار لیگ خودمون و تیمهای ایرانی هستین ولی مسعود میگه لیگ ایران یكی از حساسترین لیگهای جهان به حساب میاد و برای این حرفش هم منطق داره: «چون رقابت و فاصله بین شش تیم اول و آخر توی لیگ ما به شدت زیاده در حالی كه در لیگی مثل انگلیس اینطوری نیست و یهو میبینی یه تیم مثل لیورپول، یا منچستریونایتد یا سیتی، با اختلاف زیادی در صدر جدول نشسته!»
فوتبال اینجا، فوتبال اونجا، فوتبال همه جا!
مسعود كل اوقات فراغت و استراحت و هرآنچه كه به ذهنتون میرسه رو دنبال فوتبال میره. اصلا به قول معروف نافش را با فوتبال بریدهاند! از تماشای فوتبالهای داخلی و خارجی میرود سراغ خواندن اخبار. بعد بازی فیفا وPES ، آخر هم گزارشگری فوتبال! اصلا میگوید كه بعضی اوقات آنقدر از گزارشگریهای بعضی بازیها بدش میاد كه صدای تلویزیون رو كم و خودش شروع به گزارشگری میكنه! و خب در راستای بیشتر شدن اطلاعاتش كتابها و زندگینامههای زیادی درباره فوتبال و فوتبالیستها خونده.
دنیای جذاب فوتبال؟
برای خیلیها مثل مسعود نصف لذت فوتبال توی كلكلهای طرفداران تیمهاست. البته كریهایی كه رعایت ادب و احترام را در خودش داشته باشد. این عشق قرمزها، حتی در مصاحبهمان هم كریخواندن برای استقلالیها را ول نمیكرد.اما بخش دیگر جذاب برای او فوتبالیستهای حرفهای هستند. «مسی» رو دوست داره اما نتونست كسی رو به عنوان بزرگترین فوتبالیست نام ببره! ولی گفت «مسی» و «رونالدو» اصلا برای این سیاره نیستن و احتمالا از مریخ اومدن!
میگه حتی حسرتهای فوتبال هم قشنگه. و برامون از حسرتش درباره گلی میگه كه در واقع گل نشد. اون هم در بازی منچسترسیتی و تاتنهام، وقتی رحیم استرلینگ در دقیقه 95 گلی زد كه داور با دیدن VAR اون رو آفساید اعلام كرد و به همین دلیل سیتی بالا نرفت.
چرا فوتبال؟
به او گفتم این همه ورزش، حالا چرا فوتبال؟ 22نفر دارن دنبال به توپ میدون. این كجاش جذابیت داره؟
كه من رو با یه تیكه از كتاب «فوتبال علیه دشمن» غافلگیر كرد: «فوتبال را به دلیل اینكه مورد توجه مردم است نمیتوان فقط فوتبال نامید! در این صورت پای رسانهها و مافیا و حتی سیاست هم به میان كشیده میشود و همه اینها در كنار هم میشود جذابیت!»
مثلا بازی بین رئال مادرید و بارسلونا را كاملا یك تقابل سیاسی در حاكمیت اسپانیا میداند. فوتبال دمدستیترین تفریح مردم است. اكثر بازیكنهای جهان از قشر ضعیف جامعه بودهاند كه الان ستاره شدهاند. مسعود اعتقاد داره كه فوتبال هیچوقت نیاز به هیچ وسیله خاصی نداره و ارزانترین ورزش به حساب میاد.
البته مسعود كاملا اهل درس هم هست. برای همین هم امسال دانشجوی رشته مكانیك دانشگاه شریف شد.
مسعود از آن بچههای تپل مپل بود. به خاطر همین در بازیهای فوتبال محلهاش طبق قانون نانوشته فوتبال خیابانی دروازه بان بود! از اتفاق عینكی هم بود و دلیل دیگری برای گذاشتن او در آن پست بود. البته همین عینكی بودنش و دروازهبانی باعث شده بود كه بارها عینكش بشكند و كم كم از فوتبال كنارهگیری كند و شاید هم از آن متنفر شود! از آن موقع به بعد طبق خواست خانوادهاش كه میخواستند مسعود پسری درسخوان و باسواد بار بیاید فوتبال كلا غدغن شد!
او آن زمانها از دروازه بانی متنفر بود تا اینكه با «كاسیاس» دروازه بان اسطورهای اسپانیا و رئال مادرید آشنا شد و به قول خودش فهمید كه دروازهبان، آخرین امید هر تیمی است! از اون به بعد صدایش میكردند مسعود كاسیاس!
نماد قهرمانی!
سرخیو راموس را كه میشناسید؟ بازیكن سرشناس رئال مادرید. اصولا از نظر مسعود امید توی فوتبال حرف اول رو میزنه و خب «راموس» برای او، نماد واقعی امید و البته یه قهرمانه! در این باره میگه: «راموس تنها كسیه كه توی بازیها، امید صد در صد تیم خودشه. اصلا معروف است به اینكه توی دقایق پایانی گل بزنه و تیمش رو از باخت نجات بده. امیدی كه توی یه چنین بازیكنهایی وجود داره بهم یاد میده كه باید تا آخرین لحظه زندگی جنگید.»
غیرقابل پیشبینی!
در جای جای صحبتهای مسعود میشه جمله غیرقابل پیشبینی بودن فوتبال رو شنید. میگه اصلا مهمترین دلیل جذابیتهای فوتبال در همین غیرقابل پیشبینی بودنشه. برای اثبات حرفش هم از بازی ایران در جامجهانی گذشته مثال زد! (یعنی بازی مهم اسپانیا و پرتغال با ایران رو باید یادتون بیاریم؟ لایی به پیكه؛ گل به پرتغال، چطوری كریس؟!!
باز هم بگم؟) .
نمی دونم شما چقدر طرفدار لیگ خودمون و تیمهای ایرانی هستین ولی مسعود میگه لیگ ایران یكی از حساسترین لیگهای جهان به حساب میاد و برای این حرفش هم منطق داره: «چون رقابت و فاصله بین شش تیم اول و آخر توی لیگ ما به شدت زیاده در حالی كه در لیگی مثل انگلیس اینطوری نیست و یهو میبینی یه تیم مثل لیورپول، یا منچستریونایتد یا سیتی، با اختلاف زیادی در صدر جدول نشسته!»
فوتبال اینجا، فوتبال اونجا، فوتبال همه جا!
مسعود كل اوقات فراغت و استراحت و هرآنچه كه به ذهنتون میرسه رو دنبال فوتبال میره. اصلا به قول معروف نافش را با فوتبال بریدهاند! از تماشای فوتبالهای داخلی و خارجی میرود سراغ خواندن اخبار. بعد بازی فیفا وPES ، آخر هم گزارشگری فوتبال! اصلا میگوید كه بعضی اوقات آنقدر از گزارشگریهای بعضی بازیها بدش میاد كه صدای تلویزیون رو كم و خودش شروع به گزارشگری میكنه! و خب در راستای بیشتر شدن اطلاعاتش كتابها و زندگینامههای زیادی درباره فوتبال و فوتبالیستها خونده.
دنیای جذاب فوتبال؟
برای خیلیها مثل مسعود نصف لذت فوتبال توی كلكلهای طرفداران تیمهاست. البته كریهایی كه رعایت ادب و احترام را در خودش داشته باشد. این عشق قرمزها، حتی در مصاحبهمان هم كریخواندن برای استقلالیها را ول نمیكرد.اما بخش دیگر جذاب برای او فوتبالیستهای حرفهای هستند. «مسی» رو دوست داره اما نتونست كسی رو به عنوان بزرگترین فوتبالیست نام ببره! ولی گفت «مسی» و «رونالدو» اصلا برای این سیاره نیستن و احتمالا از مریخ اومدن!
میگه حتی حسرتهای فوتبال هم قشنگه. و برامون از حسرتش درباره گلی میگه كه در واقع گل نشد. اون هم در بازی منچسترسیتی و تاتنهام، وقتی رحیم استرلینگ در دقیقه 95 گلی زد كه داور با دیدن VAR اون رو آفساید اعلام كرد و به همین دلیل سیتی بالا نرفت.
چرا فوتبال؟
به او گفتم این همه ورزش، حالا چرا فوتبال؟ 22نفر دارن دنبال به توپ میدون. این كجاش جذابیت داره؟
كه من رو با یه تیكه از كتاب «فوتبال علیه دشمن» غافلگیر كرد: «فوتبال را به دلیل اینكه مورد توجه مردم است نمیتوان فقط فوتبال نامید! در این صورت پای رسانهها و مافیا و حتی سیاست هم به میان كشیده میشود و همه اینها در كنار هم میشود جذابیت!»
مثلا بازی بین رئال مادرید و بارسلونا را كاملا یك تقابل سیاسی در حاكمیت اسپانیا میداند. فوتبال دمدستیترین تفریح مردم است. اكثر بازیكنهای جهان از قشر ضعیف جامعه بودهاند كه الان ستاره شدهاند. مسعود اعتقاد داره كه فوتبال هیچوقت نیاز به هیچ وسیله خاصی نداره و ارزانترین ورزش به حساب میاد.
البته مسعود كاملا اهل درس هم هست. برای همین هم امسال دانشجوی رشته مكانیك دانشگاه شریف شد.