روابط انسانی سالم نشاط میآورد
یادداشت دكتر حسن موسویچلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی
یكی از نیازهای اساسی تمام انسانها در تمامی جوامع داشتن زندگی بانشاط و شاداب است كه بخشی از آن ممكن است توسط خود فرد محقق شود؛ بخش عمدهای هم به فضای حاكم بر وظایف هر یك از ما ارتباط پیدا میكند. یكی از مؤلفههای بسیار مهم در تحقق این فضای شاداب و بانشاط به كیفیت روابط انسانی در جامعه در میان مردم برمیگردد؛ چرا كه در جامعهای كه روابط انسانی سالم رواج دارد افراد احساس نیرومندی بیشتر میكنند و در چنین فضایی تلاش و پویایی هم بیشتر خواهد شد كه خود میتواند زمینه افزایش رضایت خاطر و نشاط را در زندگی اجتماعی بیش از پیش فراهم كند. این روابط میتواند در روابط بین ما و اعضای خانواده یا در سایر محیطهای اجتماعی از قبیل مدرسه، دانشگاه، محیط كاری، گروههایی كه در آن عضویت داریم و ... باشد. در محیط خانه این فضا میتواند به ایجاد صمیمیت و آرامش بین اعضای خانواده منجر شود. در محیط كار ضمن ایجاد فضای روابط سالم انسانی در مناسبات كاری، انگیزه برای كار بیشتر و باكیفیت را فراهم كند كه در چنین شرایطی میتوان به بهرهوری بیشتر
امیدوارتر بود.
داشتن خلق خوب در روابط انسانی در تمام محیطهای اجتماعی كه افراد حضور دارند، میتواند كمك قابل توجهی به ایجاد نشاط و سرزندگی كند و افراد احساس سنگینی و خفگی در این محیطها را نداشته باشند و حتی اگر مشكلی دارند در این فضای انسانی مطرح كنند كه طرح این مشكلات و حتی گلایهها میتواند احساس سبكی و رضایت را برای آنان به دنبال داشته باشد و چنین شرایطی خود میتواند ترویجدهنده تقویت فضای گفتوگو بدون واهمه و ترس را موجب شود و سوءتفاهمها را از بین ببرد. همین كه من به عنوان یك شهروند در محیطهای اجتماعی و به عنوان یك عضو در خانواده بتوانم با خیال راحت حرفهایم را بزنم و گوش شنوایی وجود داشته باشد حس خوبی خواهم داشت. ولی اگر این فضا وجود نداشته باشد، نه تنها به دنبال تقویت ارتباط نخواهم بود بلكه حتی از حضور در چنین فضایی و افراد حاضر در آن فضا گریزان خواهم بود؛ چون احساس میكنم كه مناسبات انسانی نیست. در اینجا بد نیست به این شعر زیبای سعدی شیرازی اشاره کنیم:
مبر حاجت به نزد ترشروی
که از خوی بدش فرسوده گردی
اگر گویی غم دل با کسی گوی
که از رویش به نقد آسوده گردی
گاهی اوقات متوجه میشویم كه برخی از اعضای خانواده و یا اقوام سالیان سال با هم ارتباط درست و انسانی ندارند. هر جا همدیگر را میبینند روی برمیگردانند و بداخلاقی میكنند. طبیعی است در چنین فضایی، نشاط و شادابی ایجاد نخواهد شد. همین نوع اتفاقات در محیطهای كاری را هم شاهد هستیم. همكار با همكار حتی همكاری كه در یك اتاق كار میكنند حتی سلام و علیك هم نمیكنند و با هم قهر هستند. بدیهی است در چنین فضای سنگینی كه حداقلهای روابط انسانی حاكم نباشد افراد احساس خوشایندی نخواهند داشت لذا معمولا بدون انگیزه و شادابی سر كار حاضر میشوند، در مراسم خانوادگی شركت میكنند و نهتنها لذت حضور را نمیجویند، بلكه فشارهای زیادی را هم باید تحمل كنند كه این فشارها خود مانع بزرگی در شادابی و سرزندگی افراد است؛ چون فضای حاكم بر این روابط بر مبنای روابط انسانی سالم نیست.