در نشست نقد و بررسی رمان «وقتی خورشید خوابید» چه حرفهایی رد و بدل شد؟
جنایتی که هستی شناسی کارآگاه را تغییر میدهد
مجید اسطیری سال 92 با مجموعه داستان «تخران» خودش را به ادبیات داستانی ایران معرفی کرد. پس از آن سال 97 وی با رمان «رمق» برگزیده جشنواره داستان انقلاب شد. یک سال پس از آن نیز انتشارات سوره مهر رمان معمایی «وقتی خورشید خوابید» را از وی منتشر کرد. چندی پیش نشست نقد و بررسی این رمان در حلقه داستان «فیروزه» برگزار شد که گزارش مختصری از این نشست را با هم مرور میکنیم:
محمدقائم خانی: شخصیتهایی که این رمان آفریده خیلی عالی هستند و من واقعا آنها را باور میکنم. اما شخصیت راوی به عنوان یک بازپرس به اندازه کافی شکاک نیست. انرژی رمان در بخشی از فصلها آنقدر زیاد است که من گمان میکردم حجم اثر باید 50 تا 60 صفحه دیگر افزایش یابد.
زهراسادات ثابتی: شخصیتها در این رمان برای من واقعا جذاب بودند چون علاوه بر تنوع زیادی که داشتند خوب هم پرداخت و خوب هم در پیرنگ به کار گرفتهشدهبودند. با شخصیتهایی واقعی و خاکستری روبهرو بودیم. من معتقدم بخش زیادی از تعلیق و غافلگیری رمان به عهده همین شخصیتها بود. مخصوصا در فصلی که شخصیت آن پسرک نابینا محمدتقی اوج قدرت این شخصیت پردازی را میبینیم. این شخصیت یا شخصیتی که نقیضه جلال آل احمد بود، آن قدر قوی طراحی شدهبودند که بی نیاز از مقدمهچینی بودند.
علی اصغر عزتی پاک: اسطیری در این رمان به حوزهای که از آن مینویسد، یعنی خراسان، خیلی نزدیک شده و شاید بتوان گفت با توجه به مسأله اصلی و وزانت و قصهگویی این اثر، میتوان آن را کنار آثار دولتآبادی قرار داد. جنایتی اتفاق افتاده و کسی که برای کشف آن رفتهاست با وضعیتی پیچیده مواجه میشود که باعث میشود او به یک هستی شناسی تازهای برسد. این اثر با لذت خوانده میشود مخصوصا برای کسی که غیر فنی نگاه میکند و الزاما دنبال خواندن یک رمان ژانر نیست.
نرگس فرجاد امین: این رمان در حوزه رمانهای بین ژانری قرار میگیرد. فصلهایی از اثر را کاملا باید در ژانر جنایی بخوانیم و فصلهایی دیگر کاملا تم آپوکالیپتیک یا آخرالزمانی دارند. همان طور که نمیشود در مورد فیلم ماتریکس گفت که یک فیلم اکشن است در مورد این اثر هم نمیتوان گفت یک رمان ژانر است. چرا که عموما از رمان ژانر توقع نداریم اثر عمیقی باشد اما اینجا با یک اثر عمیق روبهرو هستیم. این رویکرد بین ژانری خیلی ارزشمند است بنابراین من اگر بخواهم این رمان را به کسی معرفی کنم، نمیگویم یک رمان ژانر است. من از جنبههای مکاشفهای اثر مثل ماجرای پسرک نابینا خیلی لذت بردم و دوست داشتم همین جنبهها پررنگتر باشند. از طرفی دیگر «چندصدایی» تا حد خیلی خوبی در این رمان رعایت شده و نویسنده موفق شده خودش را از اثر عقب بکشد.