بستر فرهنگی برای كار اجتماعی

روز تشكل‌ها و مشاركت‌های اجتماعی را پشت‌سر گذاشتیم

بستر فرهنگی برای كار اجتماعی



پس از رویداد رنــســانـــس در غــرب و شــروع عصر روشنگری جهان، جوامع بشری به تعریف جــــدیـــدی از انسان و جهان پرداختند؛ طی این سال‌ها انسان به عنوان موجود ذیحق به‌رسمیت شناخته شد كه توانایی اداره امور اجتماعی را دارد. بعد از جنگ‌های دوگانه جهانی نیز پدیده مشاركت مردم در امور اجتماعی با تشكیل تشكل‌ها و بنیادهای مردم‌نهاد به صورت جدی مطرح و تدریجا وارد نظام حقوقی كشورها شد كه امروز از آن تحت عنوان حقوق شهروندی یاد می‌شود. این حقوق در حوزه‌های مــدنی، سیــاسی، اقتصــادی و اجتماعی مطرح است اما مهم‌تر از همه، حقوق مرتبط با فرهنگ است.
به نظر می‌رسد شكل‌گیری و نهادینه‌شدن دموكراسی پایدار در سطح كلان همواره مورد توجه ویژه بوده و تحقق این مهم مستلزم ایجاد بسترهای فرهنگی موافق با جریانات روز است. مشاركت، در شكل‌گیری قدرت عمومی تبیین می‌شود. چنین مشاركتی، از مداخله مفید در تصمیم‌گیری و سیاستگذاری و نوع تعامل شهروندان با نهادها و مقامات حاصل می‌شود.
در كشور خودمان نیز توجه به تشكل‌ها و مشاركت‌ها بیش از دو دهه است كه به‌طور جدی مطرح شده است. این نیاز نیز همواره مورد تاكید قرار گرفته است كه در راستای نیل به اهداف تشكل‌ها، ایجاد حس تعلق به جامعه و نهادینه‌شدنِ هنجارها و ارزش‌های اجتماعی ضروری است.    در قرن حاضر، مهم‌ترین دارایی یك جامعه، توانایی آن در تولید علم و فرهنگ و گسترش آن در جامعه است كه با جست‌جو در كشف روش‌های جدید و خلاقانه و توسعه اقتصادی و اجتماعی و به‌ویژه فرهنگی موثرتر می‌تواند واقع شود.

[تصحیح و پوزش: در یادداشت روز پنجشنبه ستون «رصدخانه» به قلم سیدكریم محمدی، «مسطور» (به معنای نوشته ‌شده) را «مستور» حروفچینی كرده بودیم]