نسخه Pdf

جنون دسته‌جمعی

روایتی از شرح یک ماجرای هولناک در رمان آدم‌خواران

جنون دسته‌جمعی

زینب هاشم‌زاده روزنامه‌نگار

 شاید برای شما هم پیش آمده باشد یک روز صبح که چشم باز کردید و طبق عادت همیشگی سری به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی زدید با واکنش‌های متعددی نسبت به یک موضوع اجتماعی یا سیاسی روبه‌رو شوید؛  واکنش‌هایی گاه بسیار عصبی و خشن، نسبت به یک شخص یا یک واقعه اجتماعی که ممکن است میزان نفرت و عصبیت موجود در فضا به شما هم منتقل شود و شما پیش از آگاهی کامل از قضیه و دانستن منشأ  آن موضوع نسبت به آن حس نفرت و خشم پیدا کنید، حسی که حتی با دانستن اصل قضیه نیز درون شما پایدار باشد یا گاهی حتی بدون پیگیری اصل قضیه، شما نیز مثل بقیه شروع به ابرازنظرهای مختلف و گاهی عصبی نسبت به آن ماجرا کنید. گویی شما درون چرخه‌ای به نام «چرخه انتقال خشم» قرار گرفته‌اید.
کتاب «آدم‌خواران» نوشته ژول تولی، شرح یک ماجرای هولناک و بهت‌آور است که در سال ۱۸۷۰ میلادی در دهکده اوتفای در جنوب غربی فرانسه در شهرستان دوردونی اتفاق افتاده است.
در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، فرانسه درگیر جنگ با پروس می‌شود. آن زمان ناپلئون سوم بین توده مردم طرفداران زیادی داشته و همه اقشار مردم داوطلب می‌شدند تا برای جنگ با پروس به خط مقدم بروند.
آن سال دوردونی دچار خشکسالی بی‌سابقه‌ای شده و  در کنار تمام مشکلات موجود باعث فشار بیش از حد بر مردم شده بود.
ماجرا از جایی شروع می‌شود که آلن دو مونی، یکی از مسؤولان شورای روستا که بین مردم محبوبیت خوبی هم دارد و خود نیز با توجه به نقص جسمی برای شرکت در جنگ داوطلب شده، برای حضور در جشنی سه‌روزه بزرگداشت سالروز جمهوری اول، وارد روستای اوتفای می‌شود.
تمام اتفاقات کتاب در طول یک روز و در یک مکان رخ داده است.
«پشت محراب، مسیح روی صلیبش از حال رفته و موهای بلندش به پایین ریخته بود. گویی او را طوری آنجا گذاشته بودند که ببیند آن پایین انسان‌های وحشی در حال ارتکاب چه جنایتی هستند.»
نویسنده به‌خوبی توانسته هم فضای خود دهکده را توصیف کند، هم به‌طور دقیق بگوید هر اتفاقی در کدام نقطه دهکده و چگونه رخ داده است.
عواطف و احساسات شخصیت‌ها، چه آنها که مورد خشم و ظلم واقع شده‌اند، چه آنها که خود منشأ خشم و طغیانگر بوده‌اند، باقدرت توصیف و به‌خوبی به تصویر کشیده شده است. مخاطب کاملا خود را در میانه داستان در آن فضای هولناک و دلهره‌آور می‌یابد و سردی و خشونت موجود در آن فضا به‌شدت برایش محسوس و ملموس است و همین نکته باعث می‌شود از چگونگی جلو رفتن داستان به‌خوبی مبهوت شود.
روند پیشرفت کتاب و توصیفات موجود در آن کاملا بجا و صحیح هستند، هم خشم به‌خوبی توصیف شده، هم آن که مورد خشم واقع شده؛ به طوری که خواننده نمی‌تواند کتاب را حتی برای لحظه‌ای کنار بگذارد.
از جمله توصیفات به‌یادماندنی کتاب می‌توان به حس گنگی و سردرگمی و پریشانی بعد از واقعه، حس گیجی پس از فروکش کردن خشم و حسی که وقتی آدم از حالت جنون خارج می‌شود و باورش نمی‌شود این خودش بوده که برخی کارها را انجام داده یا یادش نمی‌آید چه بلایی بر سرش آمده، اشاره کرد.
پایان‌بندی کتاب به‌هیچ‌وجه کلیشه‌ای نیست و مخاطب می‌تواند کاملا با آن همذات‌پنداری کند؛ خودش را در وضعیتی تصور کند که از شدت غلبه خشم ، کاری غیرمعمول و غیرمعقول انجام داده ولی روزهای بعد باورش نمی‌شود که آن شخص خودش بوده و مدام با خود درگیر است که چطور توانسته آن رفتار را انجام دهد یا آن حرف را بزند.
داستان تمام می‌شود اما اثر آن تا مدت‌ها در روح و روان خواننده باقی خواهد ماند، به‌خصوص این سؤال که آیا ممکن است من هم روزی در اثر شدت عصبیت و جنون دست به کار مشابهی بزنم یا نه؟
در کل این رمان برای کسانی که روحیه حساسی دارند یا از کتا‌ب‌های توصیفی لذت نمی‌برند، توصیه نمی‌شود. اما اگر جزو علاقه‌مندان به ژانر هیجانی و اکشن هستید و دوست دارید از بخش‌های تاریک تاریخ به‌خصوص وقایع جنگی باخبر شوید، حتما از این کتاب هم لذت خواهید برد.
کتاب دیگر این نویسنده، مغازه خودکشی ‌‌است   اما به اندازه مغازه خودکشی به این کتاب توجه نشده ا‌ست. در صورتی که داستان کتاب آدم‌خواران، از این جهت که یک داستان واقعی ا‌‌ست و واقعا اتفاق افتاده و به همین دلیل خیلی خاص و منحصر به‌فرد است و حتما طرفداران خاص خودش را هم پیدا خواهد کرد.
ضمیمه قاب کوچک
تیتر خبرها