نسخه Pdf

آدرس؛ یک قدم بالاتر از بهشت

نگاهی به چهره‌های متفاوتی از مادران که در فیلم‌ها و انیمیشن‌ها تصویر شده

آدرس؛ یک قدم بالاتر از بهشت

از روز ازل که خدا انسان رو خلق کرد سند شش‌دنگ بهشت رو زد به نام موجودی که بال‌هاش رو داد تا دست داشته باشه و بچه‌شو بغل بگیره ... . خدا خیلی چیز‌های دیگه به این موجود داد، یک عطر خاص که هیچ‌جا پیدا نمیشه، دستایی که به خاطر کار زیاد زبره ولی بازم برای ما نرمه و چشمایی که نگاه‌شون به قد و بالای یکی دیگه است. خدا یک استعداد بازیگری خیلی خوب بهشون داد، طوری که وقتی گرسنه‌اند خیلی خوب ادای سیرها رو درمیارن ولی هیچ‌وقت به‌خاطرش سیمرغ و اسکار نگرفتن (هیچ‌کس باورش نمیشه اون‌ها نقش بازی کنند)، یک دل داد که صد بارم بشکنه بازم دلزده نمیشه، و یک عشق داد که به خاطرش بهشت رو زیر پاهاش میذاره. به بهانه مادران رفتیم سراغ دنیای سینما و انیمیشن و تصویری که از مادران با ویژگی‌های متفاوت به تصویر کشیده شدن.

امیرعلی حبیبی

   مادر‌های چشم‌انتظار
یک‌سری از مادرها چشم‌انتظار بچه‌هاشون موندن تا شاید توی «شیار 143» پیدا بشن. بعضی از اون‌ها چشم‌شون به در بود تا «بوسیدن روی ماه» را تجربه کنن. از چندتایی‌شون بیشتر در «لحظه گرگ‌ومیش» دعا کردن تا جوان‌شون دوباره سالم از در تو بیاد. توی همین مادرها بودن مادرهایی که بین تمام «آشغال‌های دوست‌داشتنی» خون‌شون، با قاب‌های عکس درددل می‌کردن. آره انتظار به‌ویژه برای مادرانی که فرزندان‌شون به جبهه جنگ رفتن؛ یکی از تصاویر پرتکرار سینمای ما بوده و هست. تصویری جذاب و واقعی و البته غصه‌آور.
   مادرهای جنگاور
بعضی از مادر‌ها همراه بچه‌هاشون جنگیدن. یک‌سری از این مادرها با اعتیاد دست‌وپنجه نرم کردن و نذاشتن «خون‌بازی» موادی که پسوندش شده مخدر، خون بچه‌هاشون رو کثیف کنه و یک وقتایی پشت خط مقدم، یکی از «ویلایی‌ها» شدن و از راه دور هم برای بچه خودشون و هم برای بچه مردم مادری کردن. یا حتی با این که «بیست‌ویک روز بعد» معلوم نبوده چه بلایی ممکنه سرشون بیاد، برای زندگی بچه‌هاشون شبانه‌روز تلاش می‌کنن. مادران زیادی در طول تاریخ این ویژگی رو داشتن و حالا حالاها میشه قصه جدید پیدا کرد.
   مادرهایی که توی هر شرایطی مادر موندن
بعضی وقت‌ها مادر‌ها «زیر پوست شهر» باسواد شدن تا توی سیاست هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشن؛ اما از یک خونه نقلی دل نکندن. یک وقتایی اونقدر «شجاع» بودن که حتی اگر جادوگر اونا رو به خرس تبدیل کنه، باز هم برای بچه‌هاشون مادری کنن و حاضر باشن با دنیا سر زندگی فرزندشون بجنگن. مادرانی که «به همین سادگی» حاضر نیستن برای حال دل خودشون، خونوادشونو تنها بذارن. شاید برای همینه که خدا بهمون میگه مادرت هرچی که بود، حتی اگر دین تو رو هم نداشت باز احترامش واجبه.
   مادران دورافتاده
تعداد مادرانی که یا نیستن یا از بچه‌هاشون دور افتادن به‌خصوص توی انیمیشن‌ها آن‌قدر زیاده که میشه یقین کرد صاحبان این آثار، دسته‌جمعی دارن تلاش می‌کنن برای کمرنگ کردن این نقش توی زندگی بشریت. کافیه زیر آب با «باب‌اسفنجی» همراه بشی یا توی خشکی با «پسر شجاع». حالا گاهی هم مادرها از بچه‌هاشون دور شدن و دنبال دختر «گیسو کمند»‌شون می‌گردن. گاهی هم بچه‌ها دنبال مادرشون گشتند و شبیه «هاچ زنبور عسل» زندگی کردن.

   مادر به هر  زبانی
«مهر مادری» رو میشه توی کوچه پس‌کوچه‌های هر شهری حس کرد. چه وقتی همراه «باشو، غریبه‌ای کوچک»، جنوب تا شمال کشور رو به هم پیوند می‌زنیم. چه توی «قصه‌های مجید» با طعم بی‌بی‌ مهربون و چه توی «گیلانه» که او هم شبیه مادران انتظار بود ولی انگار انتظار شهادت فرزند جانبازش رو می‌کشید توی کلبه کوچیکش در شمال ایران.
   مادران همیشه‌زنده
شاهکار مادران این سرزمین بدون شک در «مادر» ساخته علی حاتمی رقم خورده وقتی این دیالوگ فرزند ناقص‌العقلش میشه که: «مادر مرد از بس که جان ندارد». اما مادرها نمی‌میرند با این‌که اون‌ها همیشه خودشان رو سپر بلای بچه‌ها می‌کردن. مثلا اونجا که تیر شکارچی «بامبی» رو بی‌مادر کرد. البته گاهی هم روح مادر می‌میره. مثلا وقتی پدر خونواده، زیادی به «مهمان مامان» تعارف می‌کرد و هر کلمه بابا یک تیر میشد تو قلب مامان ... . با این وجود چراغ وجود مادران حتی بعد از رفتن‌شون همیشه روشنه. لااقل توی قلب‌مون. رفتن‌شون هم مثل «مرگ ماهی» است که می‌خواد خونواده از هم پاشیده رو دوباره دورهم جمع کنه.

   مادران در سایه پدران
قدیم‌تر‌ها از این جنس مادران که در یه خانواده «پدرسالار» زندگی می‌کردن بیشتر به چشم می‌خورد. مادرایی که چایی‌هاشون بی‌قند هم شیرین بود و حواس‌شون به همه چیز و همه کس بود. اگه می‌زدن پشت دست خودشون همه دل‌شون می‌لرزید. اگه می‌خندیدن همه قند تو دل‌شون آب میشد و امان از اون روزی که اشک‌شون درمیومد. گرچه جلوتر که اومدیم «همسران»ی رو دیدیم که احترام‌شون دوطرفه بود و توی «خانه سبز» زندگی‌شون حتی حاضر نبودن وقتی قهر می‌کنن، با هم حرف نزنن.
   مادر همه
دنیا مادر‌های زیادی رو به خودش دیده، مادر بد نداریم، شاید توی تمام مادر‌ها یکی بوده که حواسش نباشه اما خدا هیچ آدمی رو بی‌مادر نذاشته ... . همه این آدم‌های این کره خاکی یک مادر دارند که شاید ندیده باشنش، اما همیشه دعای خیرش پشت سرشون بوده. مادری که حتی قبرشون پنهونه ولی برای همه مادری می‌کنه. مادری که تا همیشه مادر می‌مونه. 

ضمیمه تپش