نسخه Pdf

ربع پهلوی!

ربع پهلوی!

سیدسپهر جمعه‌زاده

آن والاحضرت همایونی ولایت‌عهد، نخستین فرزند ذکور پهلوی دوم، طرفدار مردم‌سالاری سکولار پارلمانی، داعیه‌دار سلطنت مشروعه ایران، اعلی حضرت مستطاب، رضا پهلوی_دامت دلاراته_ معلق بازی را در شرایط فعلی یکی از وظایف اصلی وارث ۲۵۴۹ سال تاریخ پادشاهی ایران زمین می‌داند.
آن همایونی، هر روز صبح با بیان این نکته که طبق قانون اساسی باید من بتوانم شاه شوم و «بنا به قانون» شاه ایرانم؛ مبلمان خانه و وسایل آشپزخانه و جاروبرقی و دو سه تا عروسک را کنار هم می‌چیند و در ساعت مشخصی از روز، گوشه‌ای از منزل می‌ایستد و از جماعت چیده شده، سان می‌بیند! حتی ممکن است به وودی، باز و آقای سیب‌زمینی نیز احترام نظامی بگذارد.
وی چند ماه پیش در پی اختلاف و درگیری اقدس خانم با شاطر محل بر سر این‌که شاگرد نانوا، به صف چهارتایی‌ها زودتر رسیدگی می‌کرد، در پیامی ویدئویی از خود بیانیه ذیل را صادر نمود و تاکید هم کرد که خودم نوشتم:
از همه نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواه خواستارم تا با کنار گذاشتن اختلافات برای گذار از این حکومت شاطرمآبانه متحد شوند. انگیزه من ابدا رسیدن به قدرت سیاسی و قرار گرفتن زیر کولر نانوایی نیست، بلکه تلاش برای برقراری سیستمی است که در آن، قدرت هرگز در انحصار یک شاطر یا یک گروه از شاطرها نباشد.
او همچنین در بخش دیگری از این پیام، نیروهای ارتش را خطاب قرار داد و گفت در شرایطی که شاطر در حال فروش منابع نانوایی به صف چهارتایی‌ها و شلیک‌کردن مستقیم به روی شهروندان بی‌گناه صف دوتایی است، وظیفه آنها دفاع از پیرزنی است که تمام سهمش از حیات یک بربری دو رو کنجدی است. شاهزاده خطاب به «بدنه بسیج و سپاه» گفت انتخاب کنید که طرف پیرزن کنجدطلب می‌ایستید یا با شاطر کمونیست خواهید ماند.
گفتنی است شخص شاطر و پیرزن با دیدن این بیانیه خود را به مدت ۵۰سال از خوردن هرگونه نان محروم کردند و هر گاه بربری دو رو کنجد می‌بینند، جیغ می‌کشند.
تاریخ ولیعهدهای زیادی به خود دیده است که سرنوشت تلخی داشتند. مثلا پسر کریمخان زند که پیش از رسیدن به سلطنت کور و کشته شد، یا مثلا رضاقلی میرزا فرزند ارشد نادرشاه افشار که به دست پدر دو چشمش را از دست داد. اما همه ولیعهدها و پادشاهان جهان، جملگی به خوش شانسی و خوشبختی صاحب آن بیانیه اقرار دارند. در آن شرایط آشفته سلطنت که حتی احمدشاه، ولیعهد ۱۲ساله، تخت پادشاهی را به خود می‌بیند یا اصلا آغامحمدخان که کلا ولیعهد نبود روزگاری شاه می‌شود؛ این جناب ربع پهلوی است که آزادانه می‌تواند به شکل آنلاین حتی با پسرخاله چهارساله اینجانب هم در خانه شاه بازی کند و درگیر خون و خونریزی هم نشود. تازه می‌تواند گارد جاویدانش را همه جا همراه خود ببرد و مخالفانش را هم در انباری به بند بکشد و بعد از آن هم با اسب شاهنشاهی پیتیکو پیتیکو کنان، فلات آشپزخانه و اتاق پشتی را فتح کند و اهالی‌اش را هم به رسم عطوفت همایونی مشمول عفو شاهی گرداند. به همین سادگی!
در ادامه بیانیه‌های سنگین جناب ولیعهد خان، توجه شما را به بیانات ارزشمند ایشان در پی پرتاب کیسه زباله به سمت سطل زباله عمومی توسط یک هموطن غیور از طبقه چهارم آپارتمان جلب می‌کنم:
«هموطن درود بر تو! این پرتاب تو فقط یک پرتاب نبود؛ بلکه یک نمایش دموکراسی ملی و مبارزه مدنی ژئوپلتیک بود. آن کیسه که تو پرت کردی، کیسه قربانی شده این رژیم بود که با پرواز جسورانه خود از اعماق آپارتمان بشریت به سوی حلقوم تاریخ شتافت و نام خود را تا ابد میان خیل آزادیخواهان و سلطنت دوستان ثبت نمود. بار دیگر درود بر تو! هر کیسه که پرتاب شود، تیری است بر قلب رژیم و خشتی است برای ساختن بنای سلطنت بابایم و گرفتن حق آن پیرزن دو رو کنجد طلب از آن شاطر بی‌شعور!»
گفتنی است حال عمومی آن هموطن غیور که بعد از خواندن این بیانیه قصد داشت خود را با کیسه زباله از طبقه چهارم دار بزند؛ هم اکنون با تلاش تیم درمان خوب است و هوشیاریش را به دست آورده است.
ضمیمه تپش