استمرار رزق لایحتسب

استمرار رزق لایحتسب

دکترعلی فهیم‌دانش کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل

نوزدهم بهمن یادآور حماسه اعلام وفاداری نیروی هوایی ارتش با امام راحل در سال1357 است؛ بیعتی که از مصادیق رزق لایحتسب الهی است.
روزی‌های محاسبه‌نشده‌ای که بدون تردید در پیروزی انقلاب اسلامی نمود و ظهور داشته و طی 42سال گذشته نیز همواره شاهد عوامل غیرعادی، غیرمادی و غیردنیایی و راه‌های میانبر بوده و هستیم.
برهه‌هایی که اگر نبود این رزق لایحتسب، موجودیت انقلاب اسلامی دستخوش ابتلائات جدی می‌شد. در حوادث بعد از 22بهمن57 تا تجاوز رژیم بعثی و جنگ تحمیلی هشت ساله، رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی، جنگ اول و دوم خلیج‌فارس، دوران ریاست جمهوری کلینتون، بوش پسر، اوباما و در نهایت ریاست جمهوری چهارساله ترامپ و دوران اخیری که حاکمان کاخ سفید با پنبه سر خواهند برید؛ دوران دموکرات‌ها.
در همه روزهای سپری شده از انقلاب اسلامی، لطف الهی را به صورت روزمره مردمی که تقوا پیشه کرده‌اند و با توکل زانوی اشتر را بسته‌اند، شاهد بوده‌ایم. آخرین مورد آن هم، ناکامی‌های ترامپ برای به انزوا کشیدن جمهوری اسلامی
در چهارسال ریاست جمهوری خود بود. ترامپی که آرزوی نابودی جمهوری اسلامی قبل از 40سالگی‌اش را داشت و از همه ظرفیت‌های ممکن بهره برد تا بتواند آرزو و برنامه خود را محقق کند. منافقین را پای کار آورد، سلطنت‌طلبان را به کار گرفت، اتاق‌های فکر علیه ایران راه انداخت، رسانه‌های متعددی ایجاد کرد و کشورهای عربی خاصی را با وعده‌های واهی دوشید، با ناکامی مطلق کاخ‌سفید را ترک کرد و به‌تاریخ پیوست. جان بولتون یکی ازمشوقان و طراحان این آرزوی خیالی، که سیاست قطعی و اعلامی آمریکا را سرنگونی و تغییر رژیم ایران اعلام کرده بود و از جشن تهران در سال 2019 در گردهمایی منافقین خبر داده بود و به مقامات ایرانی هشدار می‌داد مراقب سخنانشان باشند، هم اکنون مصداق این شعر عامیانه است که شتر در خواب بیند پنبه‌دانه گهی لف‌لف خورد گه دانه‌دانه
بدون تردید رزق لایحتسب الهی استمرار خواهد یافت، چنانچه ملت ایران به راه نورانی که امام راحل آن را ترسیم و رهبر معظم انقلاب آن را ادامه داده‌اند، همچون 42سال گذشته با قدرت گام بنهند و با سرلوحه قراردادن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به یاد داشته باشیم استقلال و آزادی در گرو جمهوری اسلامی‌ای است که بتواند در منطقه و جهان با عزت و حکمت و مصلحت، گفتمان عالی خود را تبیین کند.  امروزه بانظمی مواجه‌ایم که هژمون‌های سابق در حال افول، مدعی‌اند «تاریخ به ما می‌گوید صلح تنها به وسیله قدرت قابل دستیابی است»! یک رکن اساسی و راهبردی امنیت ملی‌شان «نمایش صلح از طریق قدرت نظامی» است و از موجودیت‌هایی نامشروع همچون رژیم اشغالگر قدس حمایت می‌کنند و بی‌توجه به 72سال اشغال غیرقانونی فلسطین و کشتار و محروم کردن یک ملت از کلیه حقوق اساسی و آواره کردن آنها، برای ایجاد حاشیه امن برای صهیونیسم طرح معامله قرن و توافق‌نامه صلح پیمان ابراهیم و خدمات ویژه دولت ترامپ را ارائه می‌کنند.
اما در مقابل این مانیفست‌های رسمی، دکترین(رهنامه) جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی بر پایه صلح عادلانه ابتنا یافته است. امروز بشریت چنانچه در درازنای تاریخ به آن محتاج بوده، نیازمند صلح است. این نیاز اساسی بشر، از منظر ایران اسلامی، زمانی پایدار خواهد بود که نه بر قدرت بلکه بر عدالت استوار باشد. صلحی که بر پایه قدرت باشد، صلح تحمیلی و غیرعادلانه است و تهدیدکننده صلح و امنیت بین‌المللی و بشریت به‌شمار می‌رود.