نسخه Pdf

اشد مجازات می‌خواهیم

اشد مجازات می‌خواهیم


شهید محمدمهدی دریكوند هم سن و سال زیادی نداشت كه به شهادت رسید. متولد سال 80 بود و دیگر وقت آن رسیده بود كه خلعت مقدس سربازی در راه وطن را به تن كند و به پاسداری از مرزهای وطن مشغول شود. پارسال شهریورماه بالاخره وقتش رسید و محمدمهدی هم مثل خیلی از هم‌سن و سال‌هایش به خدمت فراخوانده شد.
شهناز دریكوند، مادر محمدمهدی از روزی تعریف می‌كند كه پسرش با قاتل درگیر شد: «آن شب بعد از خوردن شام، خداحافظی كرد و من هم گفتم روله (دلبندم، عزیزم) خدا نگهدارت. ساعت 8 و 10 دقیقه تا 8 و 15 دقیقه شب بود كه با ما تماس گرفتند و گفتند محمد مهدی تصادف كرده است. ما هم با خودمان گفتیم حتما آسیب‌دیدگی‌اش جدی نیست و شاید فقط پایش شكسته باشد. همراه با پدر و برادرش به بیمارستان رفتیم و دیدیم جمعیت بسیار زیادی از مردم و نیروی انتظامی جلوی بیمارستان جمع شده‌اند. از یكی از برادرانم كه پرستار بیمارستان است، حال محمدمهدی را پرسیدم، گفت برایش ناراحت نباش، چون خودش شهادت را دوست داشت و آرزویش این بود كه به شهادت برسد. آنجا بود كه فهمیدم پسرم شهید شده و گفتم شهادتش مبارك باشد، چون خودش عاشق شهادت بود. حتی پسر دیگرم علی نیز كه در نیروی انتظامی است، گفت: خوش به حال محمدمهدی كه به آرزویش رسید. پسر من با تقدیم جانش به اسلام، من و كشور عزیزش ایران را سربلند كرد. او مایه افتخار ما است. پسرم، شخصیت مهربان و دلسوزی داشت و نسبت به ما هم بسیار رئوف بود.»
مادر محمدمهدی هم مثل همسر سید روح‌ا... می‌خواهد قاتل فرزندش به سزای عملش برسد: «وقتی قاتل پسرم دستگیر شد، نزدیكان با ما تماس گرفتند و این خبر را اعلام كردند. از نیروی انتظامی بسیار تشكر می‌كنم و انتظار دارم قاتل به اشد مجازات برسد.»