نسخه Pdf

ایستاده با سرود

درباره نوجوان‌هایی که صدایشان را خرج اهل بیت کرده‌اند

ایستاده با سرود

«این کار شما خیلی مهم است و باید با قدرت ادامه داده شود و ما امروز در کشور خیلی به سرود نیاز داریم.» شنیدن این جمله لذت بخش است به‌خصوص وقتی از زبان رهبر کشورت به تو گفته شود. چیزی که سال 97 گروه اسرا، وقتی در حضور ایشان اجرا داشتند نصیب‌شان شد. گروه اسرا به سرپرستی یا بهتر بگویم به مربیگری حکمت‌ا... صادقی، از سال 1385 فعالیت هنری‌اش را شروع کرده است و احتمالا شما هم کارهای زیادی از این گروه در تلویزیون یا فضای مجازی دیده و شنیده‌اید. گروهی پر از نوجوان‌های خوش صدا، هنرمند و ان‌شا... آینده‌دار.

ما آدم‌ها در ذاتمان علاقه‌مند به جمع هستیم و دنبال برقراری ارتباطات گسترده‌تر با دیگران. برای همین یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث پیشرفت ما می‌شود مهارت کار گروهی است. در مورد ما ایرانی‌ها می‌گویند اهل کار گروهی نیستیم. ولی نوجوان‌های گروه اسرا خلاف این نکته را ثابت کرده‌اند. امیر حسین ترابی یکی از بچه‌های گروه می‌گوید:«توی کار دسته‌جمعی، نظم و انضباط و درک‌کردن همدیگه‌ خیلی مهمه. اگه حواست به این باشه که به نظر بقیه هم احترام بذاری و اهمیت کار تیمی رو درک کنی، بقیه‌ کارها هم به خوبی جلو میره!» او یک خاطره هم برایمان تعریف کرد از این‌که چطور در یکی از شب‌های ماه رمضان مجبور شدند برای شادی دل مردم و منتقل کردن حس خوب به آنها، همگی زیرباران شدید به اجرای سرود ادامه دهند.

شما مخاطب این نشریه، چه پسر باشید چه دختر، احتمالا با من هم نظرید که قرار گرفتن یک عده پسر نوجوان دور هم در یک فعالیت گروهی اساسا می‌تواند منجر به بحث و جدال و آخر سر توی سر و کله هم زدن شود. یک جورهایی آرام و قرار گرفتن این تعداد نوجوان پسر در کنار هم چیز محالی است. پسرهای گروه اسرا هم از این قاعده مستثنی نیستند و برای زیاد کردن پیاز داغ مصاحبه هم باید بگویم که آثار ضرب و شتم  را در چهره برخی از آنها به وضوح می‌شود دید!
محمدعلی پیرادی می‌گوید:« برای حل این مشکلات اول سعی می‌کنیم خودمون با خودمون کنار بیایم؛ اگه نشد، میریم سراغِ بزرگترا تا بین‌مون دوباره دوستی ایجاد کنن.» البته این دوستان از شیطنت‌های مناسب سن‌شان هم غافل نمی‌شوند
و طبق جمله بزرگان که بازی اشکنک داره، سر شکستنک داره؛ به فعالیت خودشان ادامه می‌دهند.

حالا وقتش رسیده است برویم با ریش‌سفید و قدیمی گروه صحبت کنیم. کسی که با 16‌سال سن و 6 سال سابقه‌ درخشان در گروه سرود اسرا، به عنوان بزرگ گروه شناخته می‌شود و حرف‌های مناسب سنش می‌زند! عرفان اکبری می‌گوید:«اصلا رابطه بچه‌ها بروکراسی‌های موجود بین بزرگترها رو نداره که مثلا چون من قدیمی ترم وضعم با بقیه فرق کنه. هرچقدر هم زمان می‌گذره اعضای گروه با هم رفیق‌تر می‌شن و به قول معروف گنگِ گروه بالاتر می‌ره. (ترجمه: یعنی خفن‌تر و هم دل‌تر می‌شوند)

من که می‌دانم؛ شما هم می‌دانید و این روزها با وجود چند برنامه تلویزیونی و همین ضمیمه باحال خودمان، بقیه هم فهمیده‌اند هر نوجوانی یک آینده‌ اختصاصی خودش را دارد که از رویاهایش شکل می‌گیرد.برای همین هم حق دارد که نگران آن آینده باشد. البته درستش این است که همین نگرانی را تبدیل به انرژی جنبشی و حرکتی کند و برای رسیدن به اهدافش از همین سن بجنبد. امیرمهدی رحمانی، عضو 12 ساله‌ و تازه‌نوجوان شده گروه اسرا، می‌گوید:«خوانندگی تنها هدف ما نیست. ولی توی رویاهای همه ما اجراهای قوی وجود داره. البته نباید توی پیچ و خم این راه خسته شیم و بد نیست توی این روزهایی که مربوط به معلم هاست بگم که قدر اونها رو باید دونست و به حرفشون گوش داد و خلاصه از تجربه‌شون کمک گرفت.»

بد نیست بدانید این بچه‌های هنرمند خیلی هم به درس و مشق معتقدند و دوست دارند هنرمند باسوادی هم باشند. آخرین عزیزی که از میان بچه‌های خوب گروه سرود اسرا جوابمان را می‌دهد، امیرمهدی عزیزی است. او می‌گوید:«درسته ما با هم خیلی رفیقیم ولی سعی کردیم رفاقتمون جوری باشه که برای موفقیت هم دیگه مفید باشیم. شاید باورتون نشه با این‌که مثل داداشیم واسه هم، باز توی امتحان‌های مجازی هم به هم کمک نمی‌کنیم.»
جل الخالق! رفاقت هم رفاقت‌های قدیم. ولی خب شاید هم همین مدل رفاقت درست باشد. راستی برای تایید این‌که خیلی به درس‌شان اهمیت می‌دهند همین بس که مثلا وقتی یک بار در شبکه امید اجرا داشتند، وسط اجراها نشسته‌اند پای امتحان؛ بدون هیچ غر ولند.
ضمیمه چار دیواری
تیتر خبرها