گپ و گفت صمیمانه با امیررضا فرامرزی، بازیگر نوجوان
میخواهم مثل تختی محبوب شوم، نه مشهور
شاید شما هم درخیالپردازیهایتان به این فکر کردید که یک روز مشهور شوید! با شما عکس بگیرند و شما هم برای طرفدارانتان دست تکان بدهید و حتی در بعضی مواقع بادیگارد هم داشته باشید! خب ممکن است یک روز این اتفاق برای شما بیفتد اما یادتان نرود که شهرت و محبوبیت با هم فرق دارند. یعنی نمیتوانید مطمئن باشید به همان اندازهای که شما را میشناسند بین مردم محبوب هم هستید. مهمان این شماره یکی مثل ما امیررضا فرامرزی، نوجوانی است که از کودکی به شهرت رسیده و احتمالا در ماه مبارک رمضان بازی او را در سریال بچه مهندس-4 دیدهاید. با او درباره شهرت و محبوبیت و کار و زندگیاش گپوگفت داشتیم.
احتمال 0/7 درصدی
امیررضا که متولد فروردین 1386 است، به رشته پزشکی علاقه . اما اگر شما هم جای من بودید، حتما شوق بازیگری را بیشتر در چشمهایش میدیدید. اصلا برای همین از بدو تولد شیفته این هنر شده و چهارچشمی به تلویزیون نگاه میکرده! عاقبت هم بازیگری را انتخاب کرد و دست مداخلهگر سرنوشت، با طعم شانس وارد زندگیاش شد و او را از بین 700 نفر برای بازیگری در فیلم «اسکیباز» انتخاب کردند. جالب است بدانید که برای همان فیلم هم نامزد جشنواره کودک و نوجوان شد و با یک پروانه زرین به خانه برگشت! این ابتدای مسیر شهرت برای امیررضا بود. نوجوان باحال شهرکردی که قدر فرصتهای زندگیاش را خوب میداند.
شهرت چه رنگیه؟
امیررضا اصرار دارد که بعد از بازی در فیلم «اسکیباز» مشهور نشد، بلکه محبوب شد. به نظر امیررضا این خیلی حس خوبی است که مردم به تو احترام میگذارند. او میگوید: «میخواهم با بازیگری به پیشرفت کشورم کمک کنم». تازه وقتهایی هم که کار و درس ندارد، دست به قلم میشود و سعی میکند از فضای سینما دور نشود و ایدههایش را روی کاغذ میآورد. امیررضا میگوید: «شهرت و محبوبیت یه دوراهیه که محبوبیت طرف راستشه و شهرت هم سمت چپش. ولی من میدونم ته شهرت چیزای قشنگی نیست و احتمالا سیاهیه!»
پارتیبازی ممنوع!
با یک حالت مچگیری میپرسم: «حالا خودمونیما... تاحالا از پارتی و شهرتت استفاده کردی؟» فورا میگوید: «نه، نه... واقعا نه! درسته که خیلی کیف میده که توی خیابون من رو بشناسن و متاسفانه خیلی جاها مثل بانک اتفاق افتاده که به من گفتن چرا خودتو معرفی نمیکنی که کارت رو زودتر راه بندازن و من هم گفتم که این کار رو دوست ندارم چون من با مردم عادی فرقی ندارم (باباایول!) من به خاطر مردم جلوی دوربین قرار میگیرم و بازی میکنم حالا دلیل بر این نمیشه که چون بازیگری شغلمه و من رو میشناسن، هرجا رفتم زودتر از همه کارم راه بیفته!» همینطور که علیرضا نطق میکند، من هم تند تند تایید میکنم و با هم میرویم سراغ سؤال بعد.
محبوبیت تختی یا شهرت فجازیون؟!
امیررضا معتقد است آقاتختی دیگر تکرار نمیشود. در این باره میگوید: «امکان نداره که مردی مثل غلامرضا تختی پیدا بشه! چون تختی کسی بوده که خیلی از آدما دوستش داشتن با کارهای خیرخواهانه و صادقانهای که انجام میداده دل مردم شهر و بلکه کشور رو بهدست میآورده.» امیررضا با بازی در فیلم تختی، در نقش بچگی این پهلوان تاریخ کشورمان، خیلی چیزها یاد گرفته است و مردانگیاش را ستایش میکند. امیررضا فرامرزی روی تفاوت بین محبوبیت و شهرت در فیلمها و فضای مجازی هم تاکید دارد و میگوید: «فرقشون اینه که فیلمها بیشتر برای مردم ساخته میشن ولی فعالیتهای مجازی بیشتر برای جذب فالوور است! اونجا انگار داری خودت رو نشون میدی ولی توی سینما و تلویزیون درد مردم رو میگی.»
دیگه چه خبر؟
امیررضا اصلا آدم تک بعدیای نیست و هزار ماشاءا...، چشم حسود کور و گوش شیطان کر، اهل ورزش و کلی کارهای دیگر هم هست! از فوتبال، بسکتبال و والیبال بگیر تا تنیس رویمیز، اسبسواری، شنا و...! دغدغه بزرگ او مفید بودن برای اطرافیانش است و برای موفقیتش هم خیلی تلاش میکند. از رؤیای کودکیاش پزشکی تا فوتبال، بازیگری و... همه را با نیت کمک به مردم جامعه دنبال میکند. البته این وسط، رضای خدا هم خیلی برایش مهم است و مطمئنیم که خدا بهترینها را برایش رقم میزند.
پای ما لنگ است و مقصد بس دراز!
هر نوجوانی دوست دارد که کنار کارهایی که میکند، کمک خانوادهاش هم باشد، اما شرایط کاری امیررضا همیشه این اجازه را به او نمیدهد و مجبور است روزهایی را دور از خانوادهاش باشد و این نشان میدهد که چقدر خانواده این نوجوان به علایق او احترام میگذارند و آیندهاش برایشان مهم است. اینطور که من میبینم؛ امیررضا خیلی قدردان خانوادهاش است و میگوید که اولین اولویت زندگی برایش خانواده است و خدا را بهخاطر داشتنشان شکر میکند. راستی منتظر سریال جدید امیررضا که در آن نقش نوجوانی شهید هستهای «مجید شهریاری» را بازی کردهاست، باشید.
امیررضا که متولد فروردین 1386 است، به رشته پزشکی علاقه . اما اگر شما هم جای من بودید، حتما شوق بازیگری را بیشتر در چشمهایش میدیدید. اصلا برای همین از بدو تولد شیفته این هنر شده و چهارچشمی به تلویزیون نگاه میکرده! عاقبت هم بازیگری را انتخاب کرد و دست مداخلهگر سرنوشت، با طعم شانس وارد زندگیاش شد و او را از بین 700 نفر برای بازیگری در فیلم «اسکیباز» انتخاب کردند. جالب است بدانید که برای همان فیلم هم نامزد جشنواره کودک و نوجوان شد و با یک پروانه زرین به خانه برگشت! این ابتدای مسیر شهرت برای امیررضا بود. نوجوان باحال شهرکردی که قدر فرصتهای زندگیاش را خوب میداند.
شهرت چه رنگیه؟
امیررضا اصرار دارد که بعد از بازی در فیلم «اسکیباز» مشهور نشد، بلکه محبوب شد. به نظر امیررضا این خیلی حس خوبی است که مردم به تو احترام میگذارند. او میگوید: «میخواهم با بازیگری به پیشرفت کشورم کمک کنم». تازه وقتهایی هم که کار و درس ندارد، دست به قلم میشود و سعی میکند از فضای سینما دور نشود و ایدههایش را روی کاغذ میآورد. امیررضا میگوید: «شهرت و محبوبیت یه دوراهیه که محبوبیت طرف راستشه و شهرت هم سمت چپش. ولی من میدونم ته شهرت چیزای قشنگی نیست و احتمالا سیاهیه!»
پارتیبازی ممنوع!
با یک حالت مچگیری میپرسم: «حالا خودمونیما... تاحالا از پارتی و شهرتت استفاده کردی؟» فورا میگوید: «نه، نه... واقعا نه! درسته که خیلی کیف میده که توی خیابون من رو بشناسن و متاسفانه خیلی جاها مثل بانک اتفاق افتاده که به من گفتن چرا خودتو معرفی نمیکنی که کارت رو زودتر راه بندازن و من هم گفتم که این کار رو دوست ندارم چون من با مردم عادی فرقی ندارم (باباایول!) من به خاطر مردم جلوی دوربین قرار میگیرم و بازی میکنم حالا دلیل بر این نمیشه که چون بازیگری شغلمه و من رو میشناسن، هرجا رفتم زودتر از همه کارم راه بیفته!» همینطور که علیرضا نطق میکند، من هم تند تند تایید میکنم و با هم میرویم سراغ سؤال بعد.
محبوبیت تختی یا شهرت فجازیون؟!
امیررضا معتقد است آقاتختی دیگر تکرار نمیشود. در این باره میگوید: «امکان نداره که مردی مثل غلامرضا تختی پیدا بشه! چون تختی کسی بوده که خیلی از آدما دوستش داشتن با کارهای خیرخواهانه و صادقانهای که انجام میداده دل مردم شهر و بلکه کشور رو بهدست میآورده.» امیررضا با بازی در فیلم تختی، در نقش بچگی این پهلوان تاریخ کشورمان، خیلی چیزها یاد گرفته است و مردانگیاش را ستایش میکند. امیررضا فرامرزی روی تفاوت بین محبوبیت و شهرت در فیلمها و فضای مجازی هم تاکید دارد و میگوید: «فرقشون اینه که فیلمها بیشتر برای مردم ساخته میشن ولی فعالیتهای مجازی بیشتر برای جذب فالوور است! اونجا انگار داری خودت رو نشون میدی ولی توی سینما و تلویزیون درد مردم رو میگی.»
دیگه چه خبر؟
امیررضا اصلا آدم تک بعدیای نیست و هزار ماشاءا...، چشم حسود کور و گوش شیطان کر، اهل ورزش و کلی کارهای دیگر هم هست! از فوتبال، بسکتبال و والیبال بگیر تا تنیس رویمیز، اسبسواری، شنا و...! دغدغه بزرگ او مفید بودن برای اطرافیانش است و برای موفقیتش هم خیلی تلاش میکند. از رؤیای کودکیاش پزشکی تا فوتبال، بازیگری و... همه را با نیت کمک به مردم جامعه دنبال میکند. البته این وسط، رضای خدا هم خیلی برایش مهم است و مطمئنیم که خدا بهترینها را برایش رقم میزند.
پای ما لنگ است و مقصد بس دراز!
هر نوجوانی دوست دارد که کنار کارهایی که میکند، کمک خانوادهاش هم باشد، اما شرایط کاری امیررضا همیشه این اجازه را به او نمیدهد و مجبور است روزهایی را دور از خانوادهاش باشد و این نشان میدهد که چقدر خانواده این نوجوان به علایق او احترام میگذارند و آیندهاش برایشان مهم است. اینطور که من میبینم؛ امیررضا خیلی قدردان خانوادهاش است و میگوید که اولین اولویت زندگی برایش خانواده است و خدا را بهخاطر داشتنشان شکر میکند. راستی منتظر سریال جدید امیررضا که در آن نقش نوجوانی شهید هستهای «مجید شهریاری» را بازی کردهاست، باشید.