انقلاب شعری محمود درویش
دخیل الخلیفه شاعر و روزنامهنگار کویتی
کلمه در کنار گلوله ایستاد و با هم به فعل مقاومت در فلسطین اشغالی تبدیل شدند. آنجا مرگ و زندگی کنار یکدیگر ایستادهاند و میانشان آتشبسی اتفاق نمیافتد تا وقتی مرگ به زندگی دیگری که فلسطینیان در دفاع از موجودیت مشروع خود آرزویش میکنند، تبدیل میشود. به همین دلیل ادبیات مقاومت، انقلابی علیه خود کلمه بود؛ انقلابی که در جستوجوی معنای آزادی از هنر و اندیشه و نه ضبط یک صدا، آغاز میشود. بنابراین مقاومت زاییده اقدام فرهنگی متفاوت است! به همین دلیل در شعر، به طور مشخص، صدای بلندی که ثمره تجربه دهه60 در شعر محمود درویش (با شهرت جهانیاش) بود، برخاست و پس از آن صدای فلسطین بلندتر شد و بعد از محاصره بیروت در سال 1982 روند دیگری به خود گرفت که نسبت به قضایای انسانِ در جستوجوی آزادی، دیدگاهی فراگیر و عمیقتر یافت. این در حالی بود که در رماننویسی «امیل حبیبی» و در مسائل مربوط به اندیشه و هویت «ادوارد سعید» بهعنوان چهرههایی برجسته ظاهر شدهبودند.
صدای درویش از آنجا اهمیت مییابد که تاریخ توهمی تصویرشده توسط تورات را تصحیح و اسطورههایش را که صهیونیستها با آن خانه عنکبوت تنیدهبودند، ویران میکرد. خانهای که تجسم آن، دروغهایشان پیرامون سرزمین موعود بود. شعر برای محمود درویش (و نیز سایر نوآوران) ابزاری برای تغییر و انقلاب علیه تمام چیزهایی بود که انسان را به بند میکشد. شعر او فعل حضور و مقاومت از بیرون سرزمینی است که پژواک آن در سراسر جهان دیده میشود.
رهبران صهیونیسم نیز که فهمیدند ادبیاتمقاومت در مقابل ادعاهای آنان صدایی خطرناک به شمار میآید، با تمام ابزارهایی که داشتند فرهنگ فلسطین را محاصره کردند زیرا حالا فلسطینیها فهمیده بودند کلمه یعنی گلوله! و هیچ ملتی بدون آگاهی و فرهنگ قادر نیست در مقابل اشغالگران مقاومت کند. این چیزی است که فلسطینیها خیلی زود دریافتند و در پی آن به آگاهی مسلح شدند تا ادعاهای دشمنان خود را رد کنند.
صدای درویش از آنجا اهمیت مییابد که تاریخ توهمی تصویرشده توسط تورات را تصحیح و اسطورههایش را که صهیونیستها با آن خانه عنکبوت تنیدهبودند، ویران میکرد. خانهای که تجسم آن، دروغهایشان پیرامون سرزمین موعود بود. شعر برای محمود درویش (و نیز سایر نوآوران) ابزاری برای تغییر و انقلاب علیه تمام چیزهایی بود که انسان را به بند میکشد. شعر او فعل حضور و مقاومت از بیرون سرزمینی است که پژواک آن در سراسر جهان دیده میشود.
رهبران صهیونیسم نیز که فهمیدند ادبیاتمقاومت در مقابل ادعاهای آنان صدایی خطرناک به شمار میآید، با تمام ابزارهایی که داشتند فرهنگ فلسطین را محاصره کردند زیرا حالا فلسطینیها فهمیده بودند کلمه یعنی گلوله! و هیچ ملتی بدون آگاهی و فرهنگ قادر نیست در مقابل اشغالگران مقاومت کند. این چیزی است که فلسطینیها خیلی زود دریافتند و در پی آن به آگاهی مسلح شدند تا ادعاهای دشمنان خود را رد کنند.