یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ
الکساندر سولژنیتسین بهخاطر انتقاد از استالین به هشت سال کار در اردوگاه مخوف گولاگ محکوم شد و تا مرگ استالین در تبعید ماند. در آثارش جنایات استالین و فجایع اردوگاههاى کار اجبارى را بىپرده فاش مىکرد که به اخراج او از میهنش منجر شد. این داستان، ماجراى تلاش انسان است براى غلبه بر طبیعت خشن و چیرگى بر سبعیت و مناسبات غیرانسانى دوران استالین. سولژنیتسین تصویری از یک روز عادی در اردوگاه کاراجبارى ترسیم مىکند و آن را نمادى میسازد از حیات هرروزه تحت حاکمیت خودکامگان، چه در اردوگاه و چه در جامعه. این کتاب فقط درباره هراسهاى حاکم بر عصراستالین و سلطهگری نظامهای توتالیتر و سرکوبگر نیست؛ از جمله درونمایههای دیگر آن این است که اردوگاه کار اجبارى آوردگاه آزمایش عزت و شرافت انسان نیز هست.