
سینمای انقلاب با فیلمهای خاطره انگیزی هویت گرفته که انگار قرار نیست تکراری شوند
انقلاب نگاتیوی
با پیروزی انقلاب اسلامی سینماها برای مدتی تعطیل شدند. اما خیلی طولی نکشید که انقلابیها به جادوی سینما پی بردند. پرده نقرهای ابزاری شد برای رساندن پیام انقلاب به مردمی که تازه شیرینی آزادی و استقلال را میچشیدند. خیلیها هنوز با ماهیت رژیم سابق آشنا نبودند. خیلیها نمیدانستند در سالهای پیش از انقلاب چه ظلمی به آنها رفته است. همین شد که فیلمسازان دست به کار شدند و این قصههای واقعی را به سینما آوردند. تعداد این فیلمها زیاد نیست. اما هنوز هم که هنوز است بعد از گذشت سالها، تماشایشان خاطرهانگیز است و دوباره ما را به روزهای بحبوحه انقلاب پرتاب میکند. درونمایه بیشتر این فیلمهای انقلابی درباره تعقیب و گریز مأموران ساواک و مبارزان پیرو خط امام بود. فقر گروههای پایین دست جامعه و اشرافیگری وابستگان به دربار، خیانتهای درباریان، تظاهراتهای مردمی علیه رژیم شاه و ظلم و ستم و به تصویر کشیدن دیکتاتوری عمال رژیم پهلوی از پیرنگهای داستانی این فیلمها به شمار میرود. فیلمهای انقلابی حالا خاطرههای گویایی هستند که میتوانند گواهی برای علت انقلاب مردمی در سال ۵۷ باشند.
داستان این فیلم ماندگار در آخرین روزهای حکومت پهلوی و در بحبوحه انقلاب اسلامی میگذرد. وقتی کاخها مورد هجوم نیروهای انقلابی مردمی قرار میگیرد، چند تن از وابستگان به دربار و صاحب منصبان شاه در کاخی به دام میافتند و نمیتوانند از آن خارج شوند. کیفهای آنها حاوی اسناد و مدارک و جواهرات است. آنها نمیخواهند این کیف به دست نیروهای انقلابی بیفتد؛ به همین دلیل آن را در محوطه کاخ مخفی کرده و بعد از آن اقدام به خودکشی دسته جمعی میکنند. یکی از این افراد به طور اتفاقی زنده میماند و موفق میشود از کاخ بیرون بیاید. او بعد از مدتی از کشور خارج میشود و به آمریکا مهاجرت میکند. در آنجا او با دیگر عمال رژیم نقشهای میکشند تا بتوانند کیف حاوی اسناد و مدارک و جواهرات را از محوطه کاخ خارج کنند اما هنگام این عملیات توسط نیروهای انقلابی شناسایی و کشته میشوند. کارگردانی این فیلم را علی اصغر شادروان به عهده داشته است و بازیگرانی مانند محمد کاسبی، جعفر دهقان، علی پویان، فرید کشن فلاح، اکبر منصور فلاح، محمد رضا باقری، اعظم بهرامی و نازیه شاملو در آن به نقش آفرینی پرداختهاند.
تشریفات
این فیلم یکی از خاطرهانگیزترین ساختههای سینمایی کارگردان و بازیگر سینما، مهدی فخیمزاده به حساب میآید. تشریفات درباره جوانی به نام حسن مطرب است که برای دزدی به خانه اعیانی میرود. در خانه کناری روحانی به نام توحید در حال سخنرانی برای مردم است. او آنها را به مخالفت با رژیم ستمشاهی میشوراند. در همین هنگام محله توسط نیروهای امنیتی محاصره میشود و حسن مطرب نیز هنگام فرار دستگیر شده و در زندان به علت شباهت با روحانی مذکور، مورد شکنجه قرار میگیرد. بعد از انجام بازجویی مأموران پی میبرند که او توحید نیست اما او را با وعده و وعید یک زندگی مرفه به شکل توحید در میآورند و در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت میدهند. او نقشش را به خوبی ایفا میکند و به تعریف از رژیم شاه میپردازد و از زندگی مرفهی برخوردار میشود. اما برخوردهای مردم کوچه و بازار و پدر توحید به او تلنگر میزند و او علیه رژیم شاه سخنرانی میکند. حسن مطرب را زندانی میکنند و پس از مدتی به دار میآویزند. مهدی فخیمزاده، احمد هاشمی، علی شعاعی، مهوش صبرکن، نعمت حقیقی، احمد قدکچیان و هوشنگ نیک رفتار از بازیگران این فیلم به یاد ماندنی هستند.
جای امن
جای امن یکی از نخستین فیلمهایی بود که با پیرنگ داستانی تظاهرات مردمی ساخته شد. داستان این فیلم درباره خواهر و برادری به نام سعید و فاطمه است که قصد فیلمبرداری و عکاسی از صحنههای خونینن تظاهرات مردمی انقلاب را دارند. سعید هنگام فیلمبرداری مورد اصابت تیر قرار میگیرد و دوربین را به فاطمه میسپارد. مردم سعید را به بیمارستان منتقل میکنند. ثابتپور که از مأموران ساواک است، شاهد این ماجرا است و به تعقیب فاطمه میپردازد. فاطمه به خانهای پناه میبرد و دوربین را در آنجا به امانت میگذارد. ثابتپور که از پیدا کردن فاطمه در مانده شده، خلع مقام میشود و به بیمارستان میرود. سعید در بیمارستان شهید میشود. ثابتپور برای یافتن فاطمه به بهشت زهرا (س) میرود و در آنجا با گزارش یک مأمور مخفی ساواک به فاطمه برخورد میکند و به دلیل کینهای که از او دارد، او را مورد اصابت تیر قرار میدهد. در نهایت فاطمه هم که در آستانه شهادت است، ثابتپور را میکشد و از پا در میآورد. جای امن به کارگردانی مجتبی راعی ساخته شده است. محمود پاک نیت، سودابه آقاجانیان، فرانک آراسته جو، فریبرز سمندرپور، حسن جوهر چی و حسین یاری هم از بازیگرانی هستند که در آن ایفای نقش کردهاند.
ای ایران
ماجرای این فیلم ناصر تقوایی هم در بحبوحه انقلاب میگذرد. لوکیشن این فیلم ماسوله است و داستان جذاب آن هنوز هم در خاطر بسیاری از ما زنده و دست نخورده باقی مانده است. هنگام اوج تظاهرات مردمی گروهبان مکوندی به ماسوله میرود و مردم را مورد آزار قرار میدهد. او برای اینکه منطقه تحت نفوذش از دیگر شهرها کم نیاورد، در ماسوله هم اعلام حکومت نظامی میکند. مردم این شهر کوچک که از این همه استبداد به تنگ آمدهاند، اعتراضها را آغاز میکنند. معلم مدرسه، کسبه بازار، دانش آموزان و زنان کوچه و بازار با هم یکصدا میشوند و به وضع موجود اعتراض میکنند و این یکصدایی گروهبان را بر سر جای خود مینشاند. به گمان بسیاری از منتقدان برتر سینما، اکبر عبدی درخشانترین بازی خود را در این فیلم به نمایش گذاشته است. حسین سرشار، ثریا حکمت، مهران محمدی، حمید جبلی و غلامحسین نقشینه هم از دیگر بازیگران بنام این فیلم سینمایی ماندگار شدند. کلیپ این فیلم با آهنگسازی عالی ناصر چشم آذر هم تبدیل به یکی از خاطرهانگیزترین آواهای انقلابی شد که در خاطرهها مانده است.
تیر باران
این فیلم برگرفته از زندگی واقعی و مبارزات انقلابی شهید سیدعلی اندرزگو است. از آنجا که داستان زندگی این شهید والا مقام مورد استقبال زیاد مردم قرار گرفت، فیلم تیرباران بیش از دیگر فیلمهای انقلابی از شبکههای مختلف صدا و سیما به نمایش در آمده. شهید سیدعلی اندرزگو از جمله مبارزان انقلابی بود که هیچ باکی از شکنجه و زندان و مرگ نداشت. او زندگی در کنار زور و استبداد را خاری میدانست و به پیروی از سید و سالار شهیدان به قیام پرداخت و به طور مخفیانه اعلامیههای امام خمینی را در میان مردم پخش میکرد و در جمع بر ضد حکومت ستمشاهی سخنرانی میکرد. او بارها برای فرار از دستگیری و ادامه مبارزات خود به تغییر چهره پرداخت. به طوری که حالا در اسناد محرمانه ساواک بیش از ۱۲ چهره مختلف از او به ثبت رسیده. این تغییر چهره جذابیت ویژهای به داستان فیلم تیرباران بخشیده. شهید اندرزگو در نهایت به محاصره نیروهای ساواک درآمد و توسط آنان تیرباران شد. کارگردانی این فیلم را علی اصغر شادروان به عهده داشته است و بازیگران به نامی مانند مجید مجیدی، جعفر دهقان، رضا چراغی، ناصر فروغ و مسعود نیک نام در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
حرفهای
داستان فیلم حرفهای هم به سرشت مبارزه علیه رژیم ستمشاهی میپردازد. سرگرد تیموری از طرف تیمسار برای کشتن یک سرهنگ نیروهای کماندو به دلیل سرکوب نکردن مخالفان رژیم در شهر قم، مأمور میشود. سرگرد تیموری بعد از به قتل رساندن سرهنگ، زندانی و با یک مخالف و مبارز به نام حاج هاشم هم سلول میشود. تیمسار در یک ملاقات از تیموری میخواهد خود را به عنوان یک مبارز معرفی کند و با حاج هاشم طرح دوستی بریزد. تیموری در راه انتقال از زندان به زندانی دیگر حاج هاشم را به قتل میرساند تا به عنوان نفوذی با دوستان او همراه شود. اما دوستان حاج هاشم به او ثابت میکنند که متوجه نفوذی بودن او شدهاند. از طرفی تیمسار به علت مصلحتهای سازمانی تصمیم به قتل تیموری میگیرد و سرگرد مهدوی را مأمور این کار میکند. تیموری از این نقشه اطلاع پیدا میکند و به جرگه مبارزان میپیوندد. در نهایت هنگام فرار با خانوادهاش، تیمسار و مهدوی را به قتل میرساند و خود نیز توسط نیروهای ساواک کشته میشود. کارگردانی این فیلم پر حادثه را اسماعیل فلاحپور به عهده داشته و بازیگرانی چون چنگیز وثوقی، پرویز پورحسینی، حسن خان بیک و ... در آن نقش آفرینی کردهاند.