تا خون در رگ ماست ...

تا خون در رگ ماست ...

‌‌امروزه در نظام‌های مردم‌سالار و در دموكراسی‌ها، میزان مشاركت مردم در رویدادهای سیاسی، با مولفه‌های مختلف سیاست داخلی و خارجی كشورها ارتباط بسیار معنادار و تنگاتنگی پیدا كرده است.
نكته دیگر این كه بین مشاركت سیاسی و اعتماد عمومی رابطه متقابلی وجود دارد، به این مفهوم كه مردم با مشاركت سیاسی 
در انتخابات (كه اصلی‌ترین تجلیگاه مشاركت سیاسی است) شركت می‌كنند و رای می‌دهند و آنچه باعث بالارفتن مشاركت سیاسی در انتخابات بعدی و در نتیجه موجب افزایش اعتماد می‌شود، تحقق وعده‌های مسؤولان است.
در صورتی كه مسؤولان به وعده‌های خود عمل كنند، اعتماد میان مردم و در نتیجه مشاركت سیاسی بالا می‌رود، اما بالعكس اگر مردم شاهد محقق نشدن وعده‌های مسؤولان باشند، این روند، كاهش اعتماد عمومی را در پی خواهد داشت.
امروز با پدیده مركبی مواجه هستیم به این معنی كه دشمنان تلاش می‌كنند به سلب اعتماد عمومی دامن بزنند. دلیل آن هم این است كه ایران در منطقه دارای قدرت زیادی است و دشمنان درصدد این هستند كه ایران را از درون دچار ضعف و سستی كنند.
بنابراین، امروز ضرورت دارد كه مردم و مسؤولان بتوانند با تقویت مشاركت، فرصتی در اختیار دولت و مسؤولان قرار داده و آنها نیز با عمل به وعده‌های خود بتوانند اعتماد در مردم را بالا ببرند، اما اگر مسؤولان در زمینه عمل به وعده‌هایشان كوتاهی كنند این مساله در درازمدت موجب كاهش مشاركت سیاسی می‌شود.
بر همین اساس، مشاركت سیاسی گسترده مردم، در مولفه‌های سیاست داخلی مانند همبستگی ملی، امنیت ملی، غلبه بر شكاف‌های اجتماعی و بحران‌های مختلف سیاسی و اجتماعی اثرگذار است و در نقطه مقابل، پایین بودن شدید مشاركت هم در همین مولفه‌ها اثر منفی می‌گذارد و پدیده‌هایی چون واگرایی یا گسست‌های اجتماعی، گسست‌های فرهنگی و تشدید شكاف‌ها و بحران‌های اجتماعی و مسائلی از این قبیل را با خود به همراه دارد. تاثیر مشاركت مردم در سیاست خارجی هم همین‌طور است و چنانچه میزان مشاركت به شكل معناداری بالاباشد، باعث اقتدار كشور در سیاست خارجی و اگر خیلی پایین باشد، باعث تضعیف جایگاه آن در سیاست خارجی می‌شود، بنابراین چنانچه دولتی، مشاركت بسیار بالای مردم را به عنوان پشتوانه خود داشته باشد، می‌تواند از جایگاه بالایی در روابطش با دیگر كشورها به‌خصوص بلوك‌های رقیب یا بلوك‌های هم‌پیمان عمل كند و اگر میزان مشاركت مردم در انتخابات به شكل معناداری، پایین باشد آن دولت از منبع قدرت رای مردم، بی‌بهره می‌شود.
در نظام جمهوری اسلامی ایران، به دلیل این كه نظام ما نظامی برآمده از انقلاب است، این قبیل بحث‌ها اهمیت مضاعفی پیدا می‌كند، زیرا انقلاب اسلامی ایران در خاستگاه و طلوع خود، مردم‌سالاری را به رسمیت شناخت و آن را مبنای سیاست و حكومت در ایران قرار داد. در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب نیز مردم و مسؤولان بر این اصول اولیه پایبند ماندند و در سخت‌ترین شرایط زیر موشك و بمباران دشمن بعثی، انتخابات را ترك نكرده و تلاش شده همچون ساعت با ضرباهنگ مشخص و در زمان‌های مقرر و مشخص، انتخابات
 برگزار شود.
بعد از انقلاب هم قدرت‌های خارجی پشتیبان شاه، فشار زیادی به انقلاب وارد كردند تا آن را كنترل، مهار، محدود یا حتی نابود كنند، اما انقلاب اسلامی كه عمده منبع قدرت آن قدرت نرم بود، توانست مقابل این فشارها ایستادگی كند و ملت ایران در سخت‌ترین شرایط در قالب تظاهرات چند میلیونی یا چند ده میلیونی در كشور بسیج شدند و اكنون نیز این پدیده در یك ضرباهنگ مشخص در قالب دو راهپیمایی برجسته ملی 22 بهمن و روز قدس خودش را تجلی می‌دهد و اینها كمك می‌كند تا انقلاب اسلامی بتواند مقابل زور و اجبار و فشار قدرت سخت و قدرت نرم رقیبان خارجی و قدرت‌های بزرگ مقاومت كرده و تا الان سرپا بماند.