گفتوگو با ابراهیم وحیدزاده، كارگردان سینما در زادروز سعید پورصمیمی
یک پیرمرد خیلی خیلی صمیمی
علاقهمندان سینما، حتما آرشیوی از فیلمهای مورد علاقه خود دارند.قبلترها آرشیوی آنها پر بود از نوارهای ویدئو كه بعدها تبدیل شدند به سیدی و دیویدی و چند سالی است كه فیلمها ذخیره میشود روی هاردهایی كه گاهی چند ترابایت است. در آرشیو فیلم من، نوار ویدئوی فیلم ناخدا خورشید ساخته ناصر تقوایی مثل نگینی میدرخشد! هر چند حالا دیگر دستگاه پخش ویدئو ندارم كه این فیلم را با آن تماشا كنم اما ناخدا خورشید را همچنان مثل بار اولی كه دیدمش، دوست دارم؛ اول برای داستان و فیلمنامه اقتباسی و كارگردانی درخشانش و دوم برای بازی بینظیر سعید پورصمیمی كه در ناخدا خورشید نقش «ملول» را بازی میكند. باورتان بشود یا نشود من این فیلم را فقط برای تماشای بازی خوب پورصمیمی میبینم.سالی كه پورصمیمی در ناخدا خورشید بازی كرد، 42 ساله بود و امروز 75 ساله میشود.در همه این سالها بازیهایش در آثار مختلف را تماشا كردهام و لذت بردهام.مگر میتوان بازی او در فیلمهای تحفهها، پرده آخر، سرزمین خورشید، زشت و زیبا، یك حبه قند، اینجا چراغی روشن است و ... را فراموش كرد. فیلم یك حبه قند را یادتان هست؟ نقش دایی را بازی میكرد كه با مرگ ناگهانی خود هنگام خوردن چای صبحگاهی، مراسم عروسی را بههم ریخت.بازی او در فیلم بوسیدن روی ماه را چی؟ یادتان هست؟ نقش كوتاه اما دوستداشتنی، بقال محله بود. بازیهای بیبدیل سعید پورصمیمی را میبینم و لذت میبرم و امروز به مناسبت سالروز تولدش با دوست قدیمیاش، ابراهیم وحیدزاده همصحبت شدم. كارگردانی كه فیلم كمدی كلاسیك را بهخوبی میشناسد و در كارنامه خود آثاری مانند تحفهها، معادله و ... را دارد.او بیشتر از 50 سال است كه با پورصمیمی رفیق است و چه كسی بهتر از او این بازیگر ساكت و آرام و كاملا بیحاشیه را میشناسد.
سعید پورصمیمی را چند سال قبل در جشنواره فیلمهای دینی كه در یزد برگزار شد، دیدم. آرام، متین، باوقار و بسیار محترم. یك روز به دعوت انجمن تئاتر یزد مهمانان و خبرنگاران جشنواره به یكی از سالنهای نمایش یزد رفتیم. سالنی كه امكانات محدودی داشت و شباهتی به سالنهای مجهز تهران نداشت.گروهی از تئاتریهای یزد در این سالن جمع شده بودند، سعید پورصمیمی به محض وارد شدن به سالن رفت، نشست روی سن، روی زمین. ما نشستیم روی صندلیها. چشمانش میدرخشید و لبخندی عمیق همه پهنای صورتش را پر كرده بود، انگار عاشق به معشوق رسیده بود. سن تئاتر حكم معشوق را برایش داشت.
ابراهیم وحیدزاده درباره عشق پورصمیمی به تئاتر میگوید: سعید از دوازده، سیزده سالگی وارد تئاتر شد و به صورت تجربی هر چه را باید میآموخت یاد گرفت برای همین زمانی كه برای تحصیل به دانشگاه هنرهای زیبا آمد همه از او میپرسیدند به دانشگاه آمده كه چه چیز بیشتری یاد بگیرد! او واقعا عاشق تئاتر بود و هست. تئاتر همچنان او را شگفتزده میكند و هرزمان برای هر مناسبتی به تئاتر دعوت میشود و بدون اما و اگر میرود حال بخواهد در نقشی بازی كند یا مهمان و بیننده نمایشی باشد یا هر چیز دیگر.
همه آنهایی كه با سعید پورصمیمی كار كردهاند او را بازیگری حرفهای به معنای كامل میدانند. كارگردان تحفهها درباره این ویژگی پورصمیمی و تفاوتی كه او با بازیگران جوان امروزی دارد، میگوید: چند سالی است كه بازیگری تدریس میكنم و تفاوت بازیگرانی مانند آقای پورصمیمی و جوانان را بهتر و بیشتر درك میكنم.جوانان امروزی دیگر مثل سابق حرمت حرفه بازیگری را رعایت نمیكنند. آقای پورصمیمی و همنسلان ایشان برای حرفه بازیگری آنقدر احترام قائل بودند كه از همه زندگی خود میزدند تا نقش خود را كامل و بدون ایراد اجرا كنند. وقت شناسی برایشان بسیار اهمیت داشت.آقای پورصمیمی همیشه زودتر از سرساعت به محل قرار و محل فیلمبرداری میآید.وقتی مقابل دوربین نیست بیكار نمینشیند، روی بیان خود كار و دیالوگهایش را تمرین میكند.نرمش میكند تا بدنش آماده باشد.همیشه مثل ساز كوك شده، آماده است تا بهترین بازی را از خودش ارائه كند.
به وحیدزاده میگویم با نگاهی به كارنامه سعید پورصمیمی متوجه میشویم او اصلا كلیشه پذیر نیست و تاكنون نقشهای متفاوتی را بازی كرده است كه تقریبا هیچكدام شبیه دیگری نیست.این كارگردان میگوید: سعید، كمالطلب است و هرگز خودش را تكرار نمیكند. همیشه به دنبال نقشهای چالشبرانگیز است. به یاد دارم بعد از بازی در تحفهها، نقشهای مشابه زیادی به او پیشنهاد شد، اما هیچكدام را قبول نكرد.میگفت اگر قرار است نقشی را بازی كنم باید نقش تازه و جدیدی باشد. الان هم همان روحیه را دارد و شرایط سخت اقتصادی ذرهای او را وادار به قبول نقشهای تكراری نكرده است. سعید پورصمیمی كمحرف است و كاملا بیحاشیه.اهل مصاحبه نیست و تا كنون كمتر روزنامهنگاری موفق شده با او همصحبت شود.خیلی محترمانه میگوید: حرفی برای گفتن ندارم.بازیهایم را ببینید ! ابراهیم وحیدزاده درباره این روحیه پورصمیمی میگوید: سعید درباره كارش و این كه چه میكند، حتی با ما كه دوستش هستیم، صحبت نمیكند.اما روحیه بسیار طنازی دارد و در جمعهای دوستانه، همیشه چیزی برای گفتن دارد كه همه را بخنداند. در كنار او بودن واقعا لذتبخش است.برای حریم شخصی خودش احترام زیادی قائل است و باید اعتماد زیادی به افراد و جمعها داشته باشد تا در كنار آنها احساس راحتی كند و حرف بزند.شاید به دلیل همان روحیه كمالطلبی است كه دوست ندارد حرفی بزند یا رفتاری كند كه حریمش را مخدوش كند. زمان كار و پشت صحنه با هیچكس شوخی ندارد و همه تمركزش روی نقش و خوب اجرا كردن آن است.
دوستی ابراهیم وحیدزاده و سعید پورصمیمی به نیمههای دهه 40 برمیگردد. سال 1348 كه وحیدزاده به تلویزیون میرود و كارش را در واحد نمایش شروع میكند دوستیاش با سعید پورصمیمی كه او هم كارمند واحد نمایش است عمیقتر میشود. زمانی كه وحیدزاده تصمیم میگیرد فیلم تحفهها را بسازد اولین و آخرین گزینهاش پورصمیمی است. وحیدزاده میگوید: همیشه نوع بازی او را ستایش كردهام و در فیلمهایم هر زمان نقش مناسبی برای سعید داشتهام حتما به او پیشنهاد دادهام. سعید پورصمیمی تاكنون چند لوح تقدیر و سیمرغ از جشنواره فیلم فجر دریافت كرده و چند جایزه از جشن خانه سینما را به خانه برده است.این بازیگر 75 ساله، مثل نگینی درخشان در میان آثار سینمایی و تلویزیونی و تئاتر میدرخشد.این بار كه اثری با بازی او دیدید به نوع بیان و صحبت كردنش بیشتر دقت كنید و رد نگاههایش را بگیرید. او استاد بازی با چشم و صداست.او استاد بازی در سكوت است همچنان كه استاد بازیهای پر طمطراق و با ابهت است.مثل بازیهایش در فیلم ناخدا خورشید و زشت و زیبا و پرده آخر و ...
سعید پورصمیمی را چند سال قبل در جشنواره فیلمهای دینی كه در یزد برگزار شد، دیدم. آرام، متین، باوقار و بسیار محترم. یك روز به دعوت انجمن تئاتر یزد مهمانان و خبرنگاران جشنواره به یكی از سالنهای نمایش یزد رفتیم. سالنی كه امكانات محدودی داشت و شباهتی به سالنهای مجهز تهران نداشت.گروهی از تئاتریهای یزد در این سالن جمع شده بودند، سعید پورصمیمی به محض وارد شدن به سالن رفت، نشست روی سن، روی زمین. ما نشستیم روی صندلیها. چشمانش میدرخشید و لبخندی عمیق همه پهنای صورتش را پر كرده بود، انگار عاشق به معشوق رسیده بود. سن تئاتر حكم معشوق را برایش داشت.
ابراهیم وحیدزاده درباره عشق پورصمیمی به تئاتر میگوید: سعید از دوازده، سیزده سالگی وارد تئاتر شد و به صورت تجربی هر چه را باید میآموخت یاد گرفت برای همین زمانی كه برای تحصیل به دانشگاه هنرهای زیبا آمد همه از او میپرسیدند به دانشگاه آمده كه چه چیز بیشتری یاد بگیرد! او واقعا عاشق تئاتر بود و هست. تئاتر همچنان او را شگفتزده میكند و هرزمان برای هر مناسبتی به تئاتر دعوت میشود و بدون اما و اگر میرود حال بخواهد در نقشی بازی كند یا مهمان و بیننده نمایشی باشد یا هر چیز دیگر.
همه آنهایی كه با سعید پورصمیمی كار كردهاند او را بازیگری حرفهای به معنای كامل میدانند. كارگردان تحفهها درباره این ویژگی پورصمیمی و تفاوتی كه او با بازیگران جوان امروزی دارد، میگوید: چند سالی است كه بازیگری تدریس میكنم و تفاوت بازیگرانی مانند آقای پورصمیمی و جوانان را بهتر و بیشتر درك میكنم.جوانان امروزی دیگر مثل سابق حرمت حرفه بازیگری را رعایت نمیكنند. آقای پورصمیمی و همنسلان ایشان برای حرفه بازیگری آنقدر احترام قائل بودند كه از همه زندگی خود میزدند تا نقش خود را كامل و بدون ایراد اجرا كنند. وقت شناسی برایشان بسیار اهمیت داشت.آقای پورصمیمی همیشه زودتر از سرساعت به محل قرار و محل فیلمبرداری میآید.وقتی مقابل دوربین نیست بیكار نمینشیند، روی بیان خود كار و دیالوگهایش را تمرین میكند.نرمش میكند تا بدنش آماده باشد.همیشه مثل ساز كوك شده، آماده است تا بهترین بازی را از خودش ارائه كند.
به وحیدزاده میگویم با نگاهی به كارنامه سعید پورصمیمی متوجه میشویم او اصلا كلیشه پذیر نیست و تاكنون نقشهای متفاوتی را بازی كرده است كه تقریبا هیچكدام شبیه دیگری نیست.این كارگردان میگوید: سعید، كمالطلب است و هرگز خودش را تكرار نمیكند. همیشه به دنبال نقشهای چالشبرانگیز است. به یاد دارم بعد از بازی در تحفهها، نقشهای مشابه زیادی به او پیشنهاد شد، اما هیچكدام را قبول نكرد.میگفت اگر قرار است نقشی را بازی كنم باید نقش تازه و جدیدی باشد. الان هم همان روحیه را دارد و شرایط سخت اقتصادی ذرهای او را وادار به قبول نقشهای تكراری نكرده است. سعید پورصمیمی كمحرف است و كاملا بیحاشیه.اهل مصاحبه نیست و تا كنون كمتر روزنامهنگاری موفق شده با او همصحبت شود.خیلی محترمانه میگوید: حرفی برای گفتن ندارم.بازیهایم را ببینید ! ابراهیم وحیدزاده درباره این روحیه پورصمیمی میگوید: سعید درباره كارش و این كه چه میكند، حتی با ما كه دوستش هستیم، صحبت نمیكند.اما روحیه بسیار طنازی دارد و در جمعهای دوستانه، همیشه چیزی برای گفتن دارد كه همه را بخنداند. در كنار او بودن واقعا لذتبخش است.برای حریم شخصی خودش احترام زیادی قائل است و باید اعتماد زیادی به افراد و جمعها داشته باشد تا در كنار آنها احساس راحتی كند و حرف بزند.شاید به دلیل همان روحیه كمالطلبی است كه دوست ندارد حرفی بزند یا رفتاری كند كه حریمش را مخدوش كند. زمان كار و پشت صحنه با هیچكس شوخی ندارد و همه تمركزش روی نقش و خوب اجرا كردن آن است.
دوستی ابراهیم وحیدزاده و سعید پورصمیمی به نیمههای دهه 40 برمیگردد. سال 1348 كه وحیدزاده به تلویزیون میرود و كارش را در واحد نمایش شروع میكند دوستیاش با سعید پورصمیمی كه او هم كارمند واحد نمایش است عمیقتر میشود. زمانی كه وحیدزاده تصمیم میگیرد فیلم تحفهها را بسازد اولین و آخرین گزینهاش پورصمیمی است. وحیدزاده میگوید: همیشه نوع بازی او را ستایش كردهام و در فیلمهایم هر زمان نقش مناسبی برای سعید داشتهام حتما به او پیشنهاد دادهام. سعید پورصمیمی تاكنون چند لوح تقدیر و سیمرغ از جشنواره فیلم فجر دریافت كرده و چند جایزه از جشن خانه سینما را به خانه برده است.این بازیگر 75 ساله، مثل نگینی درخشان در میان آثار سینمایی و تلویزیونی و تئاتر میدرخشد.این بار كه اثری با بازی او دیدید به نوع بیان و صحبت كردنش بیشتر دقت كنید و رد نگاههایش را بگیرید. او استاد بازی با چشم و صداست.او استاد بازی در سكوت است همچنان كه استاد بازیهای پر طمطراق و با ابهت است.مثل بازیهایش در فیلم ناخدا خورشید و زشت و زیبا و پرده آخر و ...
تیتر خبرها
-
نمره دستگاه دیپلماسی در امتحان سوریه
-
جوانان با وام 30میلیونی چهکنند؟
-
دهه 60 برای دهه شصتیها تمام نشده است
-
جنگ در آسمان كشمیر
-
آنچه که در «پایتخت» خواهید دید
-
عرب: هواداران پرسپولیس نگران آینده نباشند
-
هفتتیر کشی خواننده زیرزمینی
-
یک پیرمرد خیلی خیلی صمیمی
-
آقا جواد!کمی ظریف تر لطفا!
-
نسخه روسی برای درمان خودروسازان
-
آنچه که در «پایتخت» خواهید دید
-
روابط ایران و ارمنستان برخلاف میل آمریکاست
-
نگاه به شرق و ضعف دیپلماسی در سوریه
-
روابط ایران و ارمنستان برخلاف میل آمریکاست