گفت‌وگو با اردشیر رستمی، بازیگر، شاعر و كاریكاتوریست
همسفر ،« داش مشدی» اش خوبه!
خوشبختانه یا متاسفانه بازیگری تنها رشته‌ای است كه آدم‌ها را معروف می‌كند. چه نویسنده‌ها، نقاشان، نوازنده‌ها و... هنرمندی كه در حرفه خود بی‌نظیرند، اما كمتر كسی آنها را می‌شناسد، به‌خصوص چهره‌‌شان را. اردشیر رستمی یكی از هنرمندانی است كه خوشبختانه حضورش در سریال شهریار و بازی در نقش جوانی‌های این شاعر باعث شد تا بیشتر مردم او را بشناسند و به هنرهای دیگر او از جمله طراحی كاریكاتور، تصویرگری، شاعری و... هم آشنا شوند. اردشیر رستمی كه متولد سال 49 در تبریز است، از آن آدم با حال‌ها و باسوادهایی است كه هم‌صحبتی با او حالت را خوب می‌كند. صریح است و حرف‌هایش چون از دل برمی‌آید، لاجرم بر دل می‌نشیند. نه نقش بازی می‌كند و نه اهل ریاكاری است. در زمان حال غوطه‌ور است و همانقدر كه شاد است، غمگین هم هست. همانقدر كه گاهی احساس خوشبختی می‌كند گاهی هم حس ناكامی سراغش می‌آید، اما در یك كلمه اگر بخواهی او را تعریف كنی، اردشیر رستمی رهاست. خودش و روحش را بسته‌بندی نكرده، به خودش اجازه می‌دهد زندگی كند و زندگی هم فراز و فرودش را به او نشان می‌دهد. در آستانه سال جدید با این هنرمند خوش‌اخلاق هم‌صحبت شدم تا برایم از عیدهایی بگوید كه سپری كرده و عیدی كه در پیش دارد.
20 سال قبل با همسرم و دوستان تبریزی‌ام به سفر ایرانگردی رفتیم. خیلی خوب بود. حدود 15 استان را گشتیم و خیلی خوش گذشت.
پس اهل سفر دسته‌جمعی و گروهی هستید؟
هم اهل سفر دسته‌جمعی هستم، هم
غیر دسته‌جمعی.
اگر بخواهید یكی را انتخاب كنید...؟
سفرهای خصوصی...
یعنی تنهایی برید سفر ...
با كسی كه برای سفر انتخابش كرده‌ام.
همسفر خوب از نگاه شما؟
همسفر خوب باید آدم باشد...
آدم‌ها چه ویژگی‌هایی داشته باشند كه بیشتر به شما خوش بگذرد؟
دموكرات و «داش مشدی» باشد.كلمه داش مشدی خیلی كلمه بزرگی است. یعنی آدمی كه آزاد‌اندیش و آزادیخواه است و فكر نمی‌كند فقط خودش درست فكر می‌كند. داش مشدی‌ها معمولا آدم‌های خوبی هستند. الان خاطره‌ای یادم آمد برایتان بگویم. یكی از دوستانم از آمریكا آمده بود، به كوه‌های كلیبر رفتیم و اتراق كردیم، شب ماندیم و صبح راه افتادیم. بعد از 15 كیلومتر به چشم‌انداز زیبایی رسیدیم، دوستم پیشنهاد کرد همان‌جا بمانیم. اتراق كردیم. یعنی راه هر نقطه‌اش می‌تواند مقصد باشد.
پس در گردشگری و سفر معتقد به این كه از نقطه‌ای راه بیفتید و به نقطه‌ای برسید، نیستید...
باید چشم‌انداز و افق داشته باشیم، اما نما را باز بگذاریم و با نقشه باز جلو برویم. هیچ‌وقت به هستی و آینده اهانت نكنیم. بگذاریم هستی در آینده ما نقش داشته باشد. افق‌ها و نقشه‌های بسته، ساخته خود ماست. بگذاریم لحظه‌ها پیش بروند و ما مانند یك كاشف لحظات را كشف كنیم.
به خوب دیدن اعتقاد دارید؟
ما باید واقعیت را ببینیم و واقعیت زیباست اندوهگین و غمناك است و همه اینها را با هم دیدن زیباست.
زندگی چند بار به شما چشم‌اندازهای خوب نشان داده؟
من همیشه از چشم‌اندازهایم شكست خورده‌ام. از 99 درصد چشم‌اندازهایی كه طراحی كردم شكست خورده‌ام، اما زمانی كه افق را باز گذاشته‌ام، هستی خودش را به من نشان داده است. باید نقشه و افق داشته باشی، اما نباید آن را بسته‌بندی كنی و بگویی این است و جزو این نیست. آدم اگر صادق باشد همیشه پیروز است. مهم نیست در چه جایگاهی هست. باید با هستی و قلب خودت صادق باشی.
قلبتان را كه بخشی از هستی است، چگونه گسترش می‌دهید؟
هستی مرا گسترش می‌دهد. من فقط خودم را رها می‌كنم، من كی هستم كه در برابر هستی حرفی و عملی داشته باشم؟! كره زمین در كل كائنات اصلا دیده نمی‌شود، حالا فكر كنید من كجای این هستی هستم؟
به هرحال خود ما هم باید كاری كنیم.
بله! باید فكر كنیم آگاه باشیم تا از آنچه در مسیرمان قرار می‌گیرد به درستی استفاده كنیم.
گفتید بیشتر چشم‌اندازهایتان شكست خورده، چرا اینقدر مخدوش برنامه‌ریزی و انتخاب كرده‌اید؟
چون متفكر نیستم، هنرمندم. متفكرها پیروز می‌شوند، چون فكر می‌كنند، اما هنرمند با عشق پیش می‌رود و با ایمان.
یعنی هنرمند به خودش اجازه می‌دهد آزمون و خطای بیشتری داشته باشد؟
هنرمند كسی است كه تلاش می‌كند حق اشتباه كردن انسان‌ها را به رسمیت بشناسد. اگر انسان اشتباه نكند انسان نیست.
اگر هنرمند اشتباه نكند، هنرمند نیست. اشتباه ذات انسان است، فقط فرشته‌ها اشتباه نمی‌كنند.
ما آدم هستیم و مجوز این را داریم كه از همه خوبی‌ها استقبال كنیم و برای كشف خوبی مجبور به آزمون و خطا هستیم.
عید مفهومی است كه با تغییر سایه به سایه می‌آید، نگاه شما به این دو چیست؟
از لحظات و مفاهیم انتظار بیشتری دارم. شكفتن یك گل عید است، لبخند عید است، باران عید است... همه زیبایی، عید هستند. هر روز هر جا و هر لحظه كه چشم‌ات به زیبایی روشن می‌شود عید است.
برای عید امسال چه برنامه‌ای دارید؟
بی‌برنامه! خیلی‌ها می‌خواهند به دیدار من بیایند من هم باید به دیدن خیلی‌ها بروم. مهم دیدار است حالا برنامه‌اش هم جور می‌شود.
