گزارش خبرنگار اعزامی جامجم از سیل 21 روزه گلستان
آب در گلستان
همه چیز از برف و بوران روز بیستوششم اسفند شروع شد. روز بعد، سیل 30درصد از شهرستان گنبدكاووس را گرفته بود. دو سه روز بعد، سیل در گنبد فروكش كرد، این اما تازه اول ماجرا بود. گرگانرود خروشان لایهروبی نشده، آبشدن برفها، بارش شدید باران و قطع بیرویه درختان جنگل گلستان، باعث شد تا گرگانرود خروشان در مسیر خود به آققلا برسد و سیل بشود بلایی تا مردم شهر با آن سال جدید را شروع كنند. سیل هنوز دست از سر آققلا برنداشته بود كه گمیشان و روستاهای اطراف هم در محاصره آب قرار گرفتند. سیل هنوز در گلستان مهمان ناخوانده است.
شهرستان آققلا درست در بخش شمالی شهرستان گرگان قرار دارد. فاصله گرگان و آققلا با ماشین به پنج دقیقه هم نمیرسد. اگر در میدانهای گرگان، المانهای نوروزی نوید آمدن بهار را میدهند، هیچ المان نوروزی در آققلا دیده نمیشود. جز شكوفههای بهاری، هیچ چیزی رنگ بهاری ندارد. مردان شهر همه بیرون هستند. همه گیج و مات در خیابانها و میادین شهر دور هم جمع شدهاند. بیهیچ حرفی، فقط نگاه میكنند. نقطه مشترك همگی، بهت و خیس بودن پاچه شلوارشان است. بعضی از خانوادهها هنوز خانهها را خالی نكردهاند. پناه بردن به طبقه دوم خانهها تنها راهحل آنهاست. تراكتورها، اسبها و قایقهای تكنفره در خیابانهای پهن پر از آب، میرانند و آب را به صورت مردان و كودكان میپاشند. عمق آب در بعضی از نقاط حتی به زیر زانوها هم میرسد. سیل دیوار و در بعضی از خانهها را خراب كرده است. این اما تنها آسیب سیل نیست. بخش عظیمی از مغازههای شهر هم آسیب دیدهاند. عبدا... در یكی از پاساژهای شهر، تعمیرات طلا و نقره دارد. او با صدای دورگه میگوید: «آب به درون مغازهام آمده و تمام دستگاههایم را خراب كرده است.» اشك مینشیند توی چشمهای عبدا...، برمیگردد و به پاساژی كه آب درون آن جمع شده است، نگاه میكند. چند قدم دورتر از مغازه او، مغازه رحیم است. پیرمردی كه مغازه لوازم برقی دارد. رحیم مانند همسایههایش، جلوی در مغازه را با كیسههای شنی پوشانده است تا آب به درون مغازه راه پیدا نكند. هرچند كه به گفته رحیم آب به درون مغازهاش رفته و حدود پنج میلیون تومان هم آسیب رسانده است. رحیم میگوید: «بهجز مغازه، بخشی از خانهام هم به خاطر سیل، نشست كرده است.» رحیم میگوید كه همه ما میدانستیم كه سیل میآید، اما هم اهالی شهر و هم فرماندار، خطر سیل را جدی نگرفتهاند.
بیماری در كمین مردم
در بین ماتم مردم سیلزده، بچهها خوشحالترینهایند. در نقاشی بچهها، ماهیهای رنگی بزرگ، در حال شنا هستند. پسربچههای شیطان پاچههای شلوارشان را بالا زدهاند، در شهرشان كه حالا ونیز شده است، خوش میگذرانند؛ فارغ از این که ممكن است در آب آلوده یا در جوی بیفتند. اتفاقا یكی از بیماریهای در كمین مردم سیلزده خطر ابتلا به بیماریهای گوارشی است. این را علی موسوی، پزشكی كه در اردوگاه اسكان موقت هلالاحمر است میگوید و توضیح میدهد: «بیماریهای گوارشی، اسهال و بیماریهای پوستی شایعترین بیماریهایند.» در اردوگاه اسكان موقتی كه در نمایشگاه دائمی گرگان برپا شده است، 450 تا 500 بیمار در شبانهروز معاینه میشوند. مانند هر بلای طبیعی، خطر ابتلا به بیماریهای روحی و روانی، در كمین زنان و مردان سیلزده است. زنان تركمن هنوز «اوزین كوینك» (لباس بلند و رنگارنگ زنان تركمن) میپوشند و «آناق» (كلاهی كه زنان متأهل تركمن میپوشند) به سر میگذارند اما به قول نماینده بهزیستی در اردوگاههای اسكان موقت، مشكلات روحی و روانی بعد از برگشتن به خانهها به وجود خواهد آمد. او میگوید: «مردم عمق فاجعه را بعد از پایین آمدن آب خواهند فهمید.» شاید به خاطر همین است كه در كنار پزشكان عمومی، روانپزشكان و مشاورین در حال خدمتند.
همه دچار آسیب روحی میشوند
كورش سلیمانی، متخصص اعصاب و روان در اردوگاه اسكان موقت مقیم است. سلیمانی معتقد است كه در تمام بحرانهای طبیعی دو نوع بیماری روانی وجود دارد. او به ما میگوید: «بخشی از بیماران ما كسانی هستند كه از قبل زمینه ابتلا به بیماری روانی را داشتهاند.» بخشی از بیماران روحی هم بیماری آنی دارند. اضطراب ساده مانند غم گذرا و حتی بیماری و اختلال عمده مانند استرس عمیق یا موج انفجار از دیگر تأثیرات روانی سیل در مردم است. از نظر او همه افراد هم از بحران طبیعی به وجود آمده متأثر خواهند شد، سوگ، غم، نگرانی از آینده و سوال «چرا برای من؟» از نمودهای این آسیب روانی است. سلیمانی توضیح میدهد برای جلوگیری از بحران آسیب روحی، امدادگران هلالاحمر، به طور مستمر، آسیبدیدهها را شناسایی میكنند. او میگوید امروز شاهد بیمارانی است كه به خاطر مشكلاتشان واكنشهای جسمی دارند؛ تپش قلب و استرسهای شدیدی كه او را مجبور میكند تا برای آنها دارو تجویز كند. شیما افشار، پزشك داروساز توضیح میدهد داروهای اعصاب و روان و گوارشی بیشترین داروهایی هستند كه تجویز شده و با گذشت روزها، تجویز این داروها بیشتر هم خواهد شد.
همه دعوتید
همه میدانستند بعد از آققلا، سیل سراغ گمیشان خواهد رفت. چند روزی است كه سپاه و ارتش جاده تركمن به گمیشان را باز كرده، اما هنوز 30درصد شهر در آب قرار دارد و روستای حاجیآباد و چند روستای دیگر در محاصره هستند. زمانی كه ما به گمیشان رفتیم، شهر هنوز در محاصره و تنها راه ارتباطی هوایی بود. بالگرد هلالاحمر هر روز سه تا چهار بار و هر بار به اندازه دو تن اقلام ضروری برای مردم شهر میبرد. محل استقرار اقلام، مسجد جامع حنفی است؛ جایی كه امدادگران، در حال بستهبندی آذوقه هستند. در حیاط بزرگ مسجد، كامیونها و وانتها منتظرند تا بارها را تحویل بگیرند. ماشینهای پلیس در خیابانهای شهر و در حیاط مسجد، بیشتر از هر ماشین دیگری دیده میشوند. حتی حالا هم كه بخش عظیمی از آب، درون دریا ریخته شده، ماشینها با محدودیت و با اجازه پلیس رفتوآمد میكنند. ماشینهای باری كه بار خود را میزنند، با امدادگران و یك مأمور نیروی انتظامی در دل خیابانهای آبگرفته میرانند. ماشینهای باری جلوی خانهها ترمز میكنند و بعد به سرپرست خانواده، بسته یك ماههشان را تحویل میدهند. در لیست، جلوی هر خانوادهای كه بستهاش را تحویل گرفته، تیك میخورد و ماشین باری سراغ خانواده بعدی میرود. مردها روی كیسههای شنی نشسته و منتظرند تا ماشینهای هلالاحمر و نفربرهای ارتش، اقلام و ناهار گرم را تحویلشان بدهند. قدمت بعضی از خانههای گمیشان به جنگ جهانی اول، زمانی كه شهر در محاصره سربازان شوروی بوده، برمیگردد. خانههای چوبی در خطر نشست و ریزش قرار دارد. درست است كه مردم گمیشان هنوز در محاصره آب هستند و سگهای ولگرد و نشست خانهها آنها را تهدید میكند، اما سعی میكنند روحیه خود را حفظ كنند. هنوز در شهر مراسم عروسی برگزار میشود و همه مردم شهر هم برای روحیه گرفتن، دعوتند.
بیماری در كمین مردم
در بین ماتم مردم سیلزده، بچهها خوشحالترینهایند. در نقاشی بچهها، ماهیهای رنگی بزرگ، در حال شنا هستند. پسربچههای شیطان پاچههای شلوارشان را بالا زدهاند، در شهرشان كه حالا ونیز شده است، خوش میگذرانند؛ فارغ از این که ممكن است در آب آلوده یا در جوی بیفتند. اتفاقا یكی از بیماریهای در كمین مردم سیلزده خطر ابتلا به بیماریهای گوارشی است. این را علی موسوی، پزشكی كه در اردوگاه اسكان موقت هلالاحمر است میگوید و توضیح میدهد: «بیماریهای گوارشی، اسهال و بیماریهای پوستی شایعترین بیماریهایند.» در اردوگاه اسكان موقتی كه در نمایشگاه دائمی گرگان برپا شده است، 450 تا 500 بیمار در شبانهروز معاینه میشوند. مانند هر بلای طبیعی، خطر ابتلا به بیماریهای روحی و روانی، در كمین زنان و مردان سیلزده است. زنان تركمن هنوز «اوزین كوینك» (لباس بلند و رنگارنگ زنان تركمن) میپوشند و «آناق» (كلاهی كه زنان متأهل تركمن میپوشند) به سر میگذارند اما به قول نماینده بهزیستی در اردوگاههای اسكان موقت، مشكلات روحی و روانی بعد از برگشتن به خانهها به وجود خواهد آمد. او میگوید: «مردم عمق فاجعه را بعد از پایین آمدن آب خواهند فهمید.» شاید به خاطر همین است كه در كنار پزشكان عمومی، روانپزشكان و مشاورین در حال خدمتند.
همه دچار آسیب روحی میشوند
كورش سلیمانی، متخصص اعصاب و روان در اردوگاه اسكان موقت مقیم است. سلیمانی معتقد است كه در تمام بحرانهای طبیعی دو نوع بیماری روانی وجود دارد. او به ما میگوید: «بخشی از بیماران ما كسانی هستند كه از قبل زمینه ابتلا به بیماری روانی را داشتهاند.» بخشی از بیماران روحی هم بیماری آنی دارند. اضطراب ساده مانند غم گذرا و حتی بیماری و اختلال عمده مانند استرس عمیق یا موج انفجار از دیگر تأثیرات روانی سیل در مردم است. از نظر او همه افراد هم از بحران طبیعی به وجود آمده متأثر خواهند شد، سوگ، غم، نگرانی از آینده و سوال «چرا برای من؟» از نمودهای این آسیب روانی است. سلیمانی توضیح میدهد برای جلوگیری از بحران آسیب روحی، امدادگران هلالاحمر، به طور مستمر، آسیبدیدهها را شناسایی میكنند. او میگوید امروز شاهد بیمارانی است كه به خاطر مشكلاتشان واكنشهای جسمی دارند؛ تپش قلب و استرسهای شدیدی كه او را مجبور میكند تا برای آنها دارو تجویز كند. شیما افشار، پزشك داروساز توضیح میدهد داروهای اعصاب و روان و گوارشی بیشترین داروهایی هستند كه تجویز شده و با گذشت روزها، تجویز این داروها بیشتر هم خواهد شد.
همه دعوتید
همه میدانستند بعد از آققلا، سیل سراغ گمیشان خواهد رفت. چند روزی است كه سپاه و ارتش جاده تركمن به گمیشان را باز كرده، اما هنوز 30درصد شهر در آب قرار دارد و روستای حاجیآباد و چند روستای دیگر در محاصره هستند. زمانی كه ما به گمیشان رفتیم، شهر هنوز در محاصره و تنها راه ارتباطی هوایی بود. بالگرد هلالاحمر هر روز سه تا چهار بار و هر بار به اندازه دو تن اقلام ضروری برای مردم شهر میبرد. محل استقرار اقلام، مسجد جامع حنفی است؛ جایی كه امدادگران، در حال بستهبندی آذوقه هستند. در حیاط بزرگ مسجد، كامیونها و وانتها منتظرند تا بارها را تحویل بگیرند. ماشینهای پلیس در خیابانهای شهر و در حیاط مسجد، بیشتر از هر ماشین دیگری دیده میشوند. حتی حالا هم كه بخش عظیمی از آب، درون دریا ریخته شده، ماشینها با محدودیت و با اجازه پلیس رفتوآمد میكنند. ماشینهای باری كه بار خود را میزنند، با امدادگران و یك مأمور نیروی انتظامی در دل خیابانهای آبگرفته میرانند. ماشینهای باری جلوی خانهها ترمز میكنند و بعد به سرپرست خانواده، بسته یك ماههشان را تحویل میدهند. در لیست، جلوی هر خانوادهای كه بستهاش را تحویل گرفته، تیك میخورد و ماشین باری سراغ خانواده بعدی میرود. مردها روی كیسههای شنی نشسته و منتظرند تا ماشینهای هلالاحمر و نفربرهای ارتش، اقلام و ناهار گرم را تحویلشان بدهند. قدمت بعضی از خانههای گمیشان به جنگ جهانی اول، زمانی كه شهر در محاصره سربازان شوروی بوده، برمیگردد. خانههای چوبی در خطر نشست و ریزش قرار دارد. درست است كه مردم گمیشان هنوز در محاصره آب هستند و سگهای ولگرد و نشست خانهها آنها را تهدید میكند، اما سعی میكنند روحیه خود را حفظ كنند. هنوز در شهر مراسم عروسی برگزار میشود و همه مردم شهر هم برای روحیه گرفتن، دعوتند.
تیتر خبرها