رهایی آدمكشهای اجارهای از مجازات مرگ
دو آدمكش اجارهای كه از سوی یك زن برای كشتن همسرش اجیر شده بودند 9 سال پس از جنایت و با جلب رضایت اولیایدم از جنبه عمومی جرم محاكمه شدند .
به گزارش جامجم، عصر چهاردهم مهر ۸۹ زن جوانی به نام رضوان به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسر ۳۵ سالهاش به نام پیام خبر داد. وی گفت همسرم كارمند بانك است. دیروز از محل كار همسرم با او تماس گرفتند و گفتند دستگاه عابر بانك محل كارش خراب شده است .به همین دلیل همسرم خارج از وقت اداری برای درست كردن دستگاه عابر بانك از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. هرچه با تلفن همراه او تماس میگیرم، پاسخ نمیدهد. بهدنبال شكایت این زن تلاش پلیس برای بهدست آمدن ردی از كارمند گمشده بانك آغاز شد. ماموران در نخستین گام به پرس و جو از همسر وی پرداختند و در بررسی فهرست مكالمات تلفنی او به رابطه پنهانیاش با مرد جوانی به نام فرهاد پی بردند.
شواهد نشان میداد همان روز رضوان با فرهاد چند بار تماس تلفنی داشته است. به این ترتیب فرهاد بازداشت شد اما منكر رابطه پنهانی با رضوان شد. در حالی كه تحقیقات پلیسی ادامه داشت سرانجام رضوان لب به اعتراف گشود و گفت نقشه قتل همسرش را با فرهاد كشیده و برای عملی كردن این نقشه دو مرد را اجیر كرده است .
این زن گفت: از مدتی قبل با فرهاد آشنا شدم. ما به هم علاقهمند بودیم و میخواستیم با هم ازدواج كنیم. به همین خاطر نقشه قتل همسرم را كشیدم. قرار شد من دو نفر را برای كشتن همسرم اجیر كنم و فرهاد هم مبلغی پول تهیه كند تا به آدمكشهای اجارهای بدهیم . پس از مدتی با حسن و اكبر آشنا شدم و از آنها خواستم همسرم را بكشند. با اعترافهای این زن، فرهاد نیز معاونت در جنایت را گردن گرفت و حسن و اكبر بازداشت شدند. آنها به قتل اعتراف كردند و گفتند جسد را در بیابانهای شرق تهران دفن كردهاند. با اطلاعاتی كه آنها به پلیس دادند جسد كشف شد. به این ترتیب متهمان در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستادند. حسن و اكبر به قصاص محكوم شدند. رضوان به 25سال زندان و ۹۹ضربه شلاق و فرهاد نیز به ۱۵سال زندان و ۹۹ضربه شلاق محكوم شدند. این حكم در دیوان عالی كشور تحت رسیدگی قرار گرفته بود كه اكبر و حسن توانستند با پرداخت دیه، رضایت اولیایدم را جلب كنند و به زندگی برگردند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاكمه ایستادند .
در ابتدای این جلسه كه در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یك مستشار برگزار شد، حسن به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: رضوان از من و اكبر خواسته بود تا شوهرش را سر به نیست كنیم و در عوض پول میلیونی بگیریم .من طبق نقشه از پیش طراحی شده او را به محل کارش کشانده و در پوشش مسافر سوار کرده و در بیابان کشتیم.
اكبر نیز مشاركت در قتل را گردن گرفت و گفت: من و حسن اشتباه كردیم كه اسیر وسوسههای زن جوان شدیم و به طمع دریافت پول میلیونی شوهر او را كشتیم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.
به گزارش جامجم، عصر چهاردهم مهر ۸۹ زن جوانی به نام رضوان به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسر ۳۵ سالهاش به نام پیام خبر داد. وی گفت همسرم كارمند بانك است. دیروز از محل كار همسرم با او تماس گرفتند و گفتند دستگاه عابر بانك محل كارش خراب شده است .به همین دلیل همسرم خارج از وقت اداری برای درست كردن دستگاه عابر بانك از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. هرچه با تلفن همراه او تماس میگیرم، پاسخ نمیدهد. بهدنبال شكایت این زن تلاش پلیس برای بهدست آمدن ردی از كارمند گمشده بانك آغاز شد. ماموران در نخستین گام به پرس و جو از همسر وی پرداختند و در بررسی فهرست مكالمات تلفنی او به رابطه پنهانیاش با مرد جوانی به نام فرهاد پی بردند.
شواهد نشان میداد همان روز رضوان با فرهاد چند بار تماس تلفنی داشته است. به این ترتیب فرهاد بازداشت شد اما منكر رابطه پنهانی با رضوان شد. در حالی كه تحقیقات پلیسی ادامه داشت سرانجام رضوان لب به اعتراف گشود و گفت نقشه قتل همسرش را با فرهاد كشیده و برای عملی كردن این نقشه دو مرد را اجیر كرده است .
این زن گفت: از مدتی قبل با فرهاد آشنا شدم. ما به هم علاقهمند بودیم و میخواستیم با هم ازدواج كنیم. به همین خاطر نقشه قتل همسرم را كشیدم. قرار شد من دو نفر را برای كشتن همسرم اجیر كنم و فرهاد هم مبلغی پول تهیه كند تا به آدمكشهای اجارهای بدهیم . پس از مدتی با حسن و اكبر آشنا شدم و از آنها خواستم همسرم را بكشند. با اعترافهای این زن، فرهاد نیز معاونت در جنایت را گردن گرفت و حسن و اكبر بازداشت شدند. آنها به قتل اعتراف كردند و گفتند جسد را در بیابانهای شرق تهران دفن كردهاند. با اطلاعاتی كه آنها به پلیس دادند جسد كشف شد. به این ترتیب متهمان در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستادند. حسن و اكبر به قصاص محكوم شدند. رضوان به 25سال زندان و ۹۹ضربه شلاق و فرهاد نیز به ۱۵سال زندان و ۹۹ضربه شلاق محكوم شدند. این حكم در دیوان عالی كشور تحت رسیدگی قرار گرفته بود كه اكبر و حسن توانستند با پرداخت دیه، رضایت اولیایدم را جلب كنند و به زندگی برگردند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاكمه ایستادند .
در ابتدای این جلسه كه در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یك مستشار برگزار شد، حسن به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: رضوان از من و اكبر خواسته بود تا شوهرش را سر به نیست كنیم و در عوض پول میلیونی بگیریم .من طبق نقشه از پیش طراحی شده او را به محل کارش کشانده و در پوشش مسافر سوار کرده و در بیابان کشتیم.
اكبر نیز مشاركت در قتل را گردن گرفت و گفت: من و حسن اشتباه كردیم كه اسیر وسوسههای زن جوان شدیم و به طمع دریافت پول میلیونی شوهر او را كشتیم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.
تیتر خبرها
-
غرق شدن 3 نفر در حادثه سیلاب
-
ربودن مرد طلافروش پس از شهادت مامور پلیس
-
درگیری مرگبار رانندگان بر سر مسافر
-
قتل 3 عضو خانواده برای سرقت 20 كیلو برنج
-
رهایی آدمكشهای اجارهای از مجازات مرگ
-
شكار حیوانات وحشی برای مشتریان خاص
-
ناپدید شدن تبعه افغان در كانال فاضلاب
-
یك كشته و زخمی در تیراندازی خیابانی
-
كشف محموله بزرگ مرفین
-
غرق شدن 2 كودك در بند خاكی
-
كشف جسدی در مخزن سد كرخه