چون كه صد آمد نود هم پیش ماست...

یادداشتی از حامد عسکری شاعر و نویسنده

چون كه صد آمد نود هم پیش ماست...

دم دم‌های ماه رمضان كه می‌شود، شبكه‌های اجتماعی پر می‌شود از مطالب نایس وكولی مثل این‌كه: دانشمندان ژاپنی هم تاثیر مثبت روزه گرفتن بر سلامتی را تایید كردند، یا مثلا آیا می‌دانید سرخپوست‌ها هم در ایامی از سال روزه می‌گیرند؟ یا مثلا: در معبد شائولین هم كاهنان جوان روزه می‌گیرند ... از اینها كه بگذریم می‌رسیم به مطالبی از این دست: ترنجبین و خاكشیر بخورید تا تشنه نمانید... یا مثلا روغن بنفشه ضامن تشنه نشدن شما در ماه رمضان... همه اینها درست و خوب و منطقی، ولی یك نكته‌ای این وسط وجود دارد. وقتی ما معتقد باشیم دین ما كامل‌ترین دین بشریت هست و هرچه خدا قرار بود بگوید را در كلام محمدش ریخت و برای ما به زمین فرستاد، این حرف‌ها كه دانشمندان ژاپن به آن رسیده‌اند رنگ می‌بازند. دیگر سخن آن‌كه ما روزه می‌گیریم كه تشنه و گرسنه شویم كه بدنمان به‌سختی بیفتد كه این یك ماه (خودم را عرض می‌كنم به كسی برنخورد) از كوهانمان خرج كنیم، این‌كه چه كنیم كه گرسنه نشویم و تشنه نشویم كه نشد روزه، این‌كه هی علم جدید و سنتی پلتیك رو كند كه فلان كنید، سنگین نباشید و بهمان كنید بی‌حال نباشید كه لطفی ندارد، یك خدایی داریم كه یك عالمه نعمت در اختیارمان قرار داده و اسم مجازهایش را گذاشته حلال و غیرمجازهایش را گذاشته حرام، حالا همین خدا می‌گوید 11 ماه از حلال‌هایی كه دادم استفاده كن و یك ماه دندان روی جگر بگذار و سراغشان نرو، این خیلی نامردی است كه بگویی نه، درست عین پدری كه برای پسرش دوچرخه خریده باشد و بگوید فصل امتحانات دوچرخه بازی را غلاف كن و تو بگویی نه من توی امتحانات هم می‌خواهم بروم دور دور، چیزی كه از پدرت كم نمی‌شود، با عشق برای تو خریده و دوچرخه هم مال خودت است، بستگی دارد به منش و لوتی‌گری خودت كه چقدر مطیع امر باشی... راستی رمضان مبارك...