دفاع زن چهارم  از شوهر سارق در دادگاه

دفاع زن چهارم از شوهر سارق در دادگاه

مجرم سابقه‌دار كه متهم است با همدستی پدر، عمو و دوستش، راننده یك تاكسی را با ضربات متعدد چاقو زده و خودرو او را سرقت كرده‌ دیروز پای میز محاكمه جرم‌هایش را انكار كرد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از بیست و چهارم مرداد ۹۶ به‌دنبال شكایت یك مرد جوان به نام امیر كه راننده تاكسی بود در دستور كار پلیس قرار گرفت. امیر به ماموران گفت: من راننده تاكسی در ایستگاه كوهك در حوالی میدان رسالت هستم. آخر شب مشغول مسافركشی بودم كه یك‌باره مرد جوانی به نام پیمان كه او را از قبل می‌شناختم همراه یكی از دوستانش ساسان و پدر و عمویش سراغم آمده و به من حمله كردند. چون می‌دانستم پیمان سابقه‌دار است سریع به سمت ماشین رفتم ولی او مانع شد. شیشه ماشین پایین بود و سوییچ روی آن قرار داشت .آنها می‌خواستند ماشینم را بدزدند كه مقاومت كردم و با چاقو و چوب به من حمله كردند .پیمان ضربات زیادی با چاقو به سر و گردنم زد .عموی او هم با چوب مرا زد كه بیهوش شدم و داخل جوی آب افتادم. دو نفر از آنها با موتور فرار كردند و دو نفر دیگر ماشینم را سرقت كردند. ساعتی بعد در بیمارستان به هوش آمدم و حالا بعد از بهبودی نسبی آمده‌ام تا از آنها شكایت كنم .
به‌دنبال اظهارات راننده تاكسی، پیمان و پدر و عمویش بازداشت شدند اما ردی از ساسان به دست نیامد .وی به مكان نامعلومی گریخته بود. 
در بررسی‌های پلیسی مشخص شد عموی ثروتمند پیمان كه صاحب فرزند نبود اموالش را به راننده تاكسی داده بود تا برایش زمین بخرد اما او به وعده اش عمل نكرده بود و همین موضوع باعث انتقام‌گیری شده بود. در حالی كه متهمان زخمی كردن راننده تاكسی با انگیزه سرقت را انكار كرده بودند پرونده شان برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه كیفری یك استان تهران فرستاده شد. ابتدای این جلسه كه به ریاست قاضی رحمانی و با حضور یك قاضی مستشار برگزار شد امیر به تشریح ماجرا پرداخت. وی گفت: پیمان، پدر و عمویش و دوستش به من حمله كردند و با چاقو به سر و گردنم زدند. ممكن بود در این ماجرا كشته شوم. آنها مرا به داخل جوی آب انداختند و رفتند. من از آنها شكایت دارم. حالا سه شاهد را به دادگاه آورده‌ام كه شهادت دهند پیمان و همدستانش مرا كتك زدند.
سپس پیمان كه دو فقره سابقه تحصیل مال مسروقه در پرونده‌اش دارد به دفاع پرداخت و منكر اتهاماتش شد. 
وی گفت: من قبلا سه بار ازدواج كردم اما هر بار ناموفق بودم. این‌بار می‌خواستم ازدواج موفقی داشته باشم به همین خاطر وقتی با زن جوان آشنا شدم ابتدا او را صیغه كردم. ما برای آشنایی بیشتر از ۲۲ مرداد 96 تا ۳۱ مرداد ماه همراه زن صیغه‌ای‌ام به شمال رفته بودیم. نمی‌دانم چرا امیر من را به عنوان متهم معرفی كرده است. من از اختلاف قبلی او با پدر و عمویم بی اطلاع هستم و نمی‌دانم چه كسی او را زده و ماشینش را سرقت كرده است.
وی ادامه داد: عمو و پدرم از سالها قبل با من اختلاف دارند. آنها به‌خاطر كینه‌ای كه از من به دل داشتند به محض این‌كه دستگیر شدند همه جرم‌ها را گردن من انداختند. عمویم وقتی با وثیقه آزاد شد فرار كرد و حالا هیچ كسی از مخفیگاه او اطلاعی ندارد. پدرم هم چون به تریاك معتاد است در اداره آگاهی جرمش را گردن من انداخت چون می‌ترسید نتواند بدون مواد مخدر چند روز را در اداره اگاهی دوام بیاورد.
سپس وكیل مدافع پدر پیمان به دفاع پرداخت و گفت: موكلم نتوانسته در دادگاه حاضر شود اما من از طرف او می‌گویم جرمی مرتكب نشده و پسرش مجرم است.
سپس قضات دادگاه از شاهدانی كه وی به دادگاه معرفی كرده بود، خواستند تا آنچه را دیده‌اند برای آنها تشریح كنند.
همسر صیغه‌ای متهم نیز آخرین نفری بود كه به عنوان مطلع در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و پیمان از مدت‌ها قبل با هم آشنا شدیم. صیغه‌نامه نداریم و صیغه را شفاهی خوانده بودیم. آن زمان كه شاكی ادعا می‌كند پیمان دست به سرقت زده ما در شمال كشور در سفر بودیم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.