جای مدرسه رمضانی خالی است
محمدعلی رضاپور
مسؤول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان مازندران
اینكه اگر دانشآموزی روزهدار باشد مورد تمسخر بقیه دانشآموزان قرار میگیرد و مجبور میشود برای رفع آزارها روزهداریاش را پنهان كند حقیقت امروز جامعه است حتی اگر همهگیر و فراگیر نباشد. روزه با بقیه مناسك مذهبی تفاوتهای عمده دارد و مهمترین تفاوتش داشتن هیجان مثبت و چشیدن تجربه شیرین بندگی است، اما این كه چرا نتوانستهایم این شیرینی را به نوجوانان بچشانیم و فضایی غیر از آنچه در مدارس حاكم است ایجاد كنیم جای بحث دارد. روزهداری برخلاف نظر عدهای كه میگویند با فضای نوجوانی سنخیت ندارد اتفاقا تناسب زیادی با مختصات این دوره سنی دارد.
نوجوانها طالب هیجانند و روزه به عنوان یك عمل مداوم زماندار، در یك فضای منظم و تابع احكام میتواند به هیجان درونی آنها پاسخ دهد. روزه میتواند به نوجوانها تشخص و هویت اعتقادی بدهد البته اگر روزهداری را از حیطه وظیفهای فردی خارج و به امری اجتماعی تبدیل كنیم و نوجوان روزهدار را عضوی از یك باشگاه اعتقادی بدانیم. این كه چرا ما 36 هزار شهید دانشآموز كه همگی نوجوان بودهاند داریم علتش این است كه در دفاع مقدس توانسته بودیم نوجوانها را عضو باشگاه فكری دفاع از وطن كنیم درحالی كه اكنون نمیتوانیم نوجوان روزهدار خلق كنیم (مگر این كه بنیانهای خانوادگی، نوجوان را به این سمت سوق داده باشد). ما نتوانستهایم در آموزش و پرورش این باور را ایجاد كنیم كه نوجوان با روزهداری میتواند عضو باشگاهی شود كه یكسری از افراد پاك و صالح عضو آن هستند.
نوجوان، موجودی آرمانگراست و میخواهد ازهمه چیز خوبترینها را داشته باشد اما ما نتوانستهایم او را در سلك آدمهای آرمانگرا قرار دهیم چون روزهداری را در
حد تحمل گرسنگی و تشنگی تنزل دادهایم و خب معلوم است كه نوجوان هنجارگریز كه نمیخواهد تحت هنجارهای پرمحنت قرار بگیرد، میلی به روزهداری پیدا نمیكند.
مدارس ما همچنین نتوانستهاند شرایط روزهداری را تسهیل كنند. یكی از مسائل پرچالش این روزهای دانشآموزان این است كه چرا امتحانات باید در ماه رمضان برگزار شود؟ آیا این مساله باعث عبادتگریزی نمیشود؟ آیا وقتی در بحث نماز، نمازخانههای مدارس به جای فضایی برای عبادت به انبار و جایی برای برگزاری امتحانات تبدیل شده، نماز میتواند برای نوجوانها طعمی شیرین داشته باشد؟ آیا در چنین فضایی، نمازخانه مترادف با خاطره تلخ امتحان و بوی ناخوشایند نیست؟
مشكل این است كه ما در فضای مدرسه نتوانستهایم مناسك نوجوانی را پیاده كنیم و اساسا هیچ برنامهای برای رمضانی شدن مدرسه نداریم. وقتی فضای مدرسه رمضانی نیست و در هشت ماه سال تحصیلی هیچ اقدامی برای تبیین این مناسك نداریم و یكباره با رمضان مواجه میشویم، معلوم است كه نتیجه چه خواهد شد.
مسؤول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان مازندران
اینكه اگر دانشآموزی روزهدار باشد مورد تمسخر بقیه دانشآموزان قرار میگیرد و مجبور میشود برای رفع آزارها روزهداریاش را پنهان كند حقیقت امروز جامعه است حتی اگر همهگیر و فراگیر نباشد. روزه با بقیه مناسك مذهبی تفاوتهای عمده دارد و مهمترین تفاوتش داشتن هیجان مثبت و چشیدن تجربه شیرین بندگی است، اما این كه چرا نتوانستهایم این شیرینی را به نوجوانان بچشانیم و فضایی غیر از آنچه در مدارس حاكم است ایجاد كنیم جای بحث دارد. روزهداری برخلاف نظر عدهای كه میگویند با فضای نوجوانی سنخیت ندارد اتفاقا تناسب زیادی با مختصات این دوره سنی دارد.
نوجوانها طالب هیجانند و روزه به عنوان یك عمل مداوم زماندار، در یك فضای منظم و تابع احكام میتواند به هیجان درونی آنها پاسخ دهد. روزه میتواند به نوجوانها تشخص و هویت اعتقادی بدهد البته اگر روزهداری را از حیطه وظیفهای فردی خارج و به امری اجتماعی تبدیل كنیم و نوجوان روزهدار را عضوی از یك باشگاه اعتقادی بدانیم. این كه چرا ما 36 هزار شهید دانشآموز كه همگی نوجوان بودهاند داریم علتش این است كه در دفاع مقدس توانسته بودیم نوجوانها را عضو باشگاه فكری دفاع از وطن كنیم درحالی كه اكنون نمیتوانیم نوجوان روزهدار خلق كنیم (مگر این كه بنیانهای خانوادگی، نوجوان را به این سمت سوق داده باشد). ما نتوانستهایم در آموزش و پرورش این باور را ایجاد كنیم كه نوجوان با روزهداری میتواند عضو باشگاهی شود كه یكسری از افراد پاك و صالح عضو آن هستند.
نوجوان، موجودی آرمانگراست و میخواهد ازهمه چیز خوبترینها را داشته باشد اما ما نتوانستهایم او را در سلك آدمهای آرمانگرا قرار دهیم چون روزهداری را در
حد تحمل گرسنگی و تشنگی تنزل دادهایم و خب معلوم است كه نوجوان هنجارگریز كه نمیخواهد تحت هنجارهای پرمحنت قرار بگیرد، میلی به روزهداری پیدا نمیكند.
مدارس ما همچنین نتوانستهاند شرایط روزهداری را تسهیل كنند. یكی از مسائل پرچالش این روزهای دانشآموزان این است كه چرا امتحانات باید در ماه رمضان برگزار شود؟ آیا این مساله باعث عبادتگریزی نمیشود؟ آیا وقتی در بحث نماز، نمازخانههای مدارس به جای فضایی برای عبادت به انبار و جایی برای برگزاری امتحانات تبدیل شده، نماز میتواند برای نوجوانها طعمی شیرین داشته باشد؟ آیا در چنین فضایی، نمازخانه مترادف با خاطره تلخ امتحان و بوی ناخوشایند نیست؟
مشكل این است كه ما در فضای مدرسه نتوانستهایم مناسك نوجوانی را پیاده كنیم و اساسا هیچ برنامهای برای رمضانی شدن مدرسه نداریم. وقتی فضای مدرسه رمضانی نیست و در هشت ماه سال تحصیلی هیچ اقدامی برای تبیین این مناسك نداریم و یكباره با رمضان مواجه میشویم، معلوم است كه نتیجه چه خواهد شد.