جزئیات همسركشی در اتاق 251

قاتل پس از 26 روز تسلیم شد

جزئیات همسركشی در اتاق 251

مرد30 ساله كه در پی سوء ظن به رفتارهای همسر جوانش او را در اتاق شماره 251 هتلی در شرق تهران به قتل رسانده بود بعداز 26 روز فرار تسلیم پلیس شد. 
 به گزارش خبرنگارجنایی جام‌جم، مرد 30 ساله به نام مجتبی بیست و سوم اردیبهشت امسال همسرش را در اتاق شماره 251 در طبقه دوم هتلی در شرق تهران با هفت ضربه چاقو به قتل رساند. روز بعد جسد مقتول كشف و ماموران و بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران با حضور در آنجا با چاقوی خونین كنار جسد روبه‌رو شدند. پس از قتل، گوشی مقتول هم به سرقت رفته بود. تحقیقات اولیه نشان می‌داد او با شوهرش از روز قبل به این هتل آمده، اما ساعاتی بعداز حضورشان در آنجا دوربین‌های مداربسته هتل، خارج شدن شوهرش را ثبت كرده بود.  بنابراین با دستور بازپرس جنایی، مرد همسركش تحت‌تعقیب پلیس قرار گرفت. در جریان تحقیقات از خانواده مقتول هم معلوم شد از مدتی قبل، دختر و نوه شان جدا از داماد خانواده زندگی می‌كردند، زیرا آنها با هم اختلاف و درگیری‌های مختلفی داشتند. 
سرانجام با گذشت 26 روز از قتل زن جوان، عصر جمعه هفدهم خرداد امسال متهم به پلیس آگاهی شهر پردیس رفت و تسلیم پلیس شد. مجتبی 30 ساله -متهم به قتل -
دیروز برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در جریان تحقیقات نزد بازپرس جنایی به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت در پی سوءظن به همسرش بعداز دیدن فیلم و عكسی كه در گوشی تلفن همراه او بوده تصمیم گرفته وی را به قتل برساند. 
قتل به‌خاطر یک فیلم
مجتبی 30 ساله پس از جلسه بازپرسی در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح انگیزه‌اش از این جنایت پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
با او در یكی از روستاهای قائنات هم روستایی بودیم. سه سال قبل ازدواج كردیم و یک دختر دو ساله داریم. 
چرا با هم اختلاف داشتید؟
 دعوای زن و شوهری بود و آنقدر ادامه داشت كه باعث شد،برای مدتی جدا زندگی كنیم. دخترم و همسرم در تهران و من در پردیس زندگی می‌كردم. 
چرا تصمیم به قتل گرفتی؟
مدتی قبل، وقتی كه برای دیدن دخترم نزد همسرم رفتم از من خواست دیگر نزد او نروم چون مرا به عنوان مجهول‌المكان معرفی و غیابی طلاق گرفته است. باورم نمی‌شد چون مدركی نشانم نداد. چند روز بعداز آن گوشی تلفن همراهش را به زور از او گرفتم و فیلم و عكس‌هایی از او و مرد غریبه‌ای در یك مهمانی دیدم كه مدعی بود اشتباه می‌كنم و میان آنها ارتباطی نیست و آن مرد از اقوامش است. اما من نمی‌توانستم موضوع را باور كنم و هر لحظه سوءظنم به او بیشتر می‌شد. 
از روز قتل بگو.
بیست و سوم اردیبهشت امسال بود كه با همسرم تماس گرفتم وخواستم كه برای گفت‌وگو با هم و ماجرای طلاق غیابی و حضانت فرزندمان به هتلی در شرق تهران بیاید. او كه آمد با هم حرف زدیم و مدام می‌گفت مزاحمش نشوم، چرا كه او طلاق غیابی گرفته است. با هم درگیر شدیم و می‌خواست از دستم فرار كندو از هتل بیرون برود كه نتوانست. سه ساعت از حضورمان در هتل گذشته بود كه او را با هفت ضربه چاقو به قتل رساندم و با سرقت گوشی همسرم كه فیلم و عكس در آن بود، متواری شدم. 
 بعداز قتل كجا رفتی؟
به روستایمان بازگشتم و چند روزی با فرزندم بودم. درباره قتل فقط با خواهرم حرف زدم. او از من خواست تسلیم شوم.