شوت پای  درخت‌های شاه‌توت

پایان سال تحصیلی، یعنی دوران نابودی کتاب های کهنه و ثبت نام کتاب های جدید

شوت پای درخت‌های شاه‌توت

به روزهای شوت‌كردن كتاب‌های درسی در خیابان‌ها رسیده‌ایم كتاب‌هایی كه گاهی سوزانده یا دورریخته می‌شوند گاهی هم بر درخت‌های توت پرتاب می‌شوند تا آنها را بریزند پایین برای دانش‌آموزان

قد و قواره‌شان می‌گوید دوم،‌سوم بیشتر نیستند؛ از همان‌ كوتوله‌ها كه كوله‌ها همه ارتفاعشان را دربرگرفته و تك و توك پیدا می‌كنی بین‌شان كسی را كه از كوله‌اش بلندتر باشد.
یكی‌شان آن‌قدر كوچك است كه كوله را دودستی از پشت گرفته تا روی زمین كشیده نشود.
آن‌قدر بامزه‌اند كه مادرم ظهرها می‌نشیند پای پنجره تا وقت بازگشت از مدرسه تا خانه، تماشای‌شان كند.  هفته پیش اما صحنه‌ای را به چشم دیده و سر بیرون كرده از پنجره و شماتت‌شان كرده است.
می‌گوید: «وایسادن زیر درخت شاه‌توت و تكونش دادن. زورشون نمی‌رسید كه توت‌ها رو بریزن پایین و بخورن. یكی‌شون گفت سنگ برداریم و بزنیم به شاخه‌ها. یه بار امتحان كردن اما وقتی حس كردن ممكنه سنگ بعدی رو سرشون فرود بیاد، یكی‌شون گفت بیاید با كتاب‌هامون بزنیم.
از دور می‌دیدم كه كتاب فارسی دستشونه. بعد می‌دیدم كه چهار تا كتاب فارسی شوت می‌شن به سمت شاخه‌ها و با شاه‌توت‌ها می‌افتن پایین.
 گفتیم بچه‌‌ها چه كاریه با كتاب‌هاتون می‌كنید؟ یكی‌شون گفت فارسی، امتحان آخرشون بوده و دیگه كتاب رو لازم ندارن!»