كمبود سوژه نداریم
با حجم بالای معضلات و گرفتاریهای اجتماعی-اقتصادی بعید است كه با نویسندهای خلاق مواجه باشیم و از كمبود سوژه سخن گوید، مگر آنكه با یك سفارشینویس روبهرو باشیم كه فینفسه قدرت خلاقیت درونی و جوشش نداشته باشد.
بنا نیست درباره معضلات بشری فقط و فقط محصولات تلخ و پر از تباهی و نیستی در تلویزیون بسازیم. نباید از آن طرف بام هم بیفتیم و محصولات گل و بلبلی دروغپرداز بسازیم بلكه باید سعی كرد روشنی و تاریكی را كنار هم ارائه داد تا این تضاد جذابیت ایجاد كند.
برخی تهیهكنندگان در توجیه تنبلی خود از زمانبر بودن تولید سریال بهعنوان عامل بازدارنده در طرح معضلات یاد میكنند؛ ولی واقعیت آنجاست تهیهكننده اگر صاحب بصیرت باشد چنان داستانپردازی میكند كه نه فقط مشكل امروز كه مشكل سال بعد هم نمایان شود.
البته نقش برنامههای كارشناسی و میزگردها - كه زیاد كلیشهای نباشند -
درباره مسائل و مشكلات روز را نباید فراموش كرد. میزگرد زنده تلویزیونی با حضور تصمیمگیران بالادستی و كارشناسان منتقد بهشدت میتواند كمك كند به جذب مخاطب.
میزگرد نه با شخصیتهایی كه مردم هر روز میبینند بلكه با یك شخصیتهای جدید كه به مسائل روز واقف باشند و خودشان با پوست و گوشت خود مشكلات را حس كرده و بهخوبی در این باره تجزیه و تحلیل ارائه كنند.
در تولید محتوای تلویزیونی نباید نگاه شبهروشنفكرانه مروج تباهی را شاهد باشیم و نباید نگاه فستفودی بزندررویی را ببینیم. بهجایش میبایست واقعیات را با زبان نرم و اخلاقگرایانه دراماتیزه كرد. فرقی ندارد میخواهیم سریال بسازیم یا برنامه گفتوگومحور، اگر بر میانهروی تأكید كنیم و راست بگوییم حتما مخاطب خواهیم داشت.