به مشایخی گفتم فدای یك تار مویت !

به بهانه تجلیل كانون كارگردانان سینما از مجید قاری‌زاده

به مشایخی گفتم فدای یك تار مویت !

تقریبا كسی در ایران نیست كه حداقل یكی از فیلم‌هایش را ندیده باشد؛ فیلم‌هایی متفاوت از فضای فعلی سینمای ایران كه حال و هوای دهه 60 را به یاد آدم می‌آورد. مجید قاری‌زاده، فیلمنامه نویس، كارگردان و تهیه‌كننده پیشكسوتی است كه امروز دیگر مو سپید كرده، اما هنوز خوش برخورد و پرامید است و در طول چهار دهه فعالیت هنری‌اش هر بار تكه‌ای از جان و روح و عشق خود را در آثارش به یادگار گذاشته. او متولد ۱۳۳۴ تهران است و فعالیت هنری خود را با عكاسی فیلم و عكاسی صنعتی آغاز كرد و پس از آن در سال 1353 با عضویت در سینمای آزاد تهران و ساخت فیلم 8 میلی متری «مكث» پا به دنیای سینما گذاشت. در واقع او از نسل سینماگرانی است كه فعالیتش را با ساخت فیلم كوتاه شروع كرد و با پیروزی انقلاب مجال فیلمسازی حرفه‌ای به دست آورد.

در دورانی كه كشور با جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم می‌كرد و تلویزیون تنها دو كانال داشت، مردم اما عاشق سینما رفتن بودند و فیلم دیدن بر پرده نقره‌ای سینما از مهم‌ترین تفریحات آنها محسوب می‌شد. در آن زمان اقبال عمومی جامعه به سمت ملودرام‌های اجتماعی بود و الحق والانصاف كه مجید قاری‌زاده فیلم‌های ارزشمند زیادی را در این گونه تحویل مردم داد كه اولین و شاید مهم‌ترین‌شان «پدربزرگ» (1364) باشد. قاری‌زاده خود درباره این فیلم به جام‌جم می‌گوید؛ «من این فیلم را با دلم ساخته‌ام و خوشحالم هنرمند ارزنده و نامی كشورمان استاد مشایخی قبول كرد در آن بازی كند. وقتی برای ساخت فیلم پدربزرگ كه اولین فیلم بلندم محسوب می‌شد سراغ ایشان رفتم به قدری از وی محبت دیدم كه مجذوب شخصیت‌شان شدم. آن زمان البته هنوز تهیه‌كننده فیلم مشخص نبود و ایشان با بزرگواری حدود دو ماه صبر كردند تا من تهیه‌كننده و سرمایه‌گذار پیدا كنم. كاری كه شاید خیلی از بازیگران فعلی ما در این دوره و زمانه انجام ندهند. ایشان در واقع استارت اولیه این فیلم را زدند و من هیچ‌وقت محبتشان را فراموش نكردم. از همان جا بود كه مجذوب محبت و اخلاق استاد مشایخی شدم و ارتباطی كه بین ما برقرار شد، ارتباطی بود ورای ارتباط كاری. گه‌گاه به ایشان سر می‌زدم و با هم صحبت می‌كردیم و من به آرامشی می‌رسیدم كه برایم فراموش‌نشدنی است. حتی بعدا در بازنویسی فیلمنامه «بی‌قرار» عمدا شخصیتی با شكل و شمایل آقای مشایخی به نام «خان‌دایی» طراحی كردم كه هر جور شده ایشان در این فیلمم هم باشند كه البته بعدا از دل آن یك مینی‌سریال هم درآمد».
قاری‌زاده كه از یادآوری خاطرات زنده‌یاد مشایخی به‌وجد آمده، می‌افزاید: من در سه فیلم با جمشید مشایخی همكاری كردم. آقای مشایخی از ته دل می‌گفت من خاك پای مردم ایران هستم و شعار نمی‌داد. ارتباط ما بعد از فیلم «پدربزرگ» ادامه داشت و من از همنشینی و مصاحبت استاد كه دریایی از گذشت، محبت و تجربه بودند، لذت می‌بردم تا رسیدیم به فیلم «رفقای خوب». وقتی به ایشان پیشنهاد بازی در این فیلم را دادم به من گفتند كه؛ الان سال‌هاست كسی به من نقش اصلی نداده و من نگرانم كه بازی‌ام به فیلم تو ضرر برساند. گفتم فدای یك تار موی سرت. من دوست دارم قدیمی‌ها را در این فیلم دور هم جمع كنم و شما هم باشی و بالاخره این فیلم را با هم كار كردیم.
او تاكید می‌كند؛ «البته قبل از اولین فیلمم «پدربزرگ» یك فیلمنامه داشتم به نام «آن سفر كرده» كه آن را واگذار كردم. چون دوست داشتم فیلم اولم در زادگاهم تهران با حس و حال كوچه پس كوچه‌های قدیمی و اصیلش باشد. یادم هست سال 1364 كه پدربزرگ ساخته شد و پس از آن در چهارمین جشنواره فجر به نمایش درآمد با استقبال خیلی خوبی روبه‌رو شد و دو جایزه (بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه) هم گرفت. البته این فیلم سال 1366 هم در جشنواره بین‌المللی فیلم پیونگ‌یانگ در كره‌شمالی هم شركت كرد و جایزه بهترین بازیگر مرد را برای آقای مشایخی به همراه آورد.
همان‌طور كه خود قاری‌زاده در لابه‌لای صحبت‌هایش به آن اشاره كرد، كارگردانی فیلم بلند را از سال 64 و با فیلم پدربزرگ آغاز كرده، اما جالب است بدانید تا امروز فقط ۹ فیلم بلند ساخته كه برای ۳۴ سال فعالیت آمار بسیار كمی است و از اینجا می‌توان به این نتیجه رسید كه او بسیار گزیده‌كار است. سرزمین آرزوها (۱۳۶۶)، دخترم سحر (1368)، شقایق (۱۳۷۰)، بی‌قرار (1373)، زن امروز (۱۳۷۵)، جوانی (1377)، پسران آجری (1385) و رفقای خوب (۱۳۹۴) از دیگر آثار این سینماگر به شمار می‌آیند. فیلم‌هایی كه بدون استثنا حس قدیمی و شیرین مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها را نشان جوان‌ترها می‌دهد.
به نوعی می‌توان گفت دغدغه ارزشگذاری برای خانواده در آثار قاری‌زاده به‌وضوح دیده می‌شود و او برای قدیمی‌های سینما حرمت ویژه‌ای قائل است. خودش در این باره معتقد است؛ «تمام فیلم‌های من خانوادگی هستند. این روزها نوع ارتباط آدم‌ها با گذشته خیلی فرق كرده و مردم به قدری درگیر زندگی شخصی‌شان هستند كه شاید اصلا سری هم به بزرگ‌ترهایشان نزنند و البته فضای مجازی هم به این مساله دامن زده. فضای مجازی و شبكه‌های ماهواره‌ای باعث شده مردم از یكدیگر دور شوند، اما ما نباید از گذشته‌های خودمان دور بمانیم. باید قدر بزرگ‌ترها را بدانیم، چون آنها بركت زندگی هستند.»
او در مورد شرایط فعلی اكران در سینمای ایران توضیح می‌دهد: «تمام فیلم‌های من اكران‌های خوبی داشتند و با مردم ارتباط خوبی برقرار كردند، اما در مورد فیلم آخرم «رفقای خوب» این اتفاق نیفتاد. این فیلم در شرایط نادرستی اكران شد و الان تازه سه هفته است كه DVD این فیلم وارد شبكه نمایش خانگی شده كه متاسفانه خود آقای مشایخی نیستند كه آن را ببینند. امیدوارم مسؤولان سینما فكری به حال وضعیت اكران در سینما كنند. چون در وضعیت فعلی بعضی از فیلم‌ها لابه‌لای چرخ‌دنده‌های اكران له می‌شوند و اصلا دیده نمی‌شوند كه حیف است.»
از چندی پیش كانون كارگردانان سینمای ایران با همكاری بنیاد سینمایی فارابی به بهانه سی‌امین سال تأسیس این كانون همت كرده تا مراسم تجلیل از هنرمندان را برگزار كند.
بر این اساس در مراسم اولین «شب یك كارگردان» از سیامك شایقی تجلیل به‌عمل آمد و امروز در دومین مراسم تجلیل قرار است از مجید قاری‌زاده قدردانی شود كه البته ضمن تجلیل از این فیلمساز فیلم خاطره‌انگیزه پدربزرگ هم به نمایش در خواهد آمد. قاری‌زاده خود در این باره می‌گوید: «امسال سی‌امین سال تاسیس كانون كارگردانان است. وقتی به من اطلاع دادند كه قرار است یك مراسم تجلیل از بنده به‌عمل آورند مسلما خوشحال شدم. این مراسم با حمایت بنیاد سینمایی فارابی (آقای تابش و دوستان بخش فرهنگی) ساعت 19 در سالن زنده‌یاد عباس كیارستمی انجام می‌شود كه امیدوارم برای دوستان شب خوبی باشد.»
برگزاری چنین مراسم فرهنگی‌ای برای آدم‌های بی‌حاشیه سینما كه بی‌سر و صدا در سینمای ایران حضوری مستمر داشتند قطعا به نفع سینمایی است كه گاهی خیلی از این چهره‌ها غفلت كرده.