فروش نهچندان بالای فیلمهای هالیوودی در تابستان بسیاری از سینماگران آمریکایی را نگران کرده است
تابستان خستهکننده هالیوود
این روزها تحلیلگران اقتصادی سینما و اهل فن در هالیوود، همگی یك پرسش مشترك را مطرح میكنند. این پرسش كه چندان به مذاق تهیهكنندگان و شركتهای فیلمسازی خوش نمیآید، در دل خود یك جنبه انتقادی وسیع دارد. پرسش این است: چرا فیلمهایی كه از ابتدای فصل تابستان به روی پرده سینماها رفتهاند، نتوانستهاند شور و شوقی میان تماشاگران سینما ایجاد كنند؟ حرف اصلی این است چرا فیلمهای سینمایی عملكردی ضعیف در جدول گیشه نمایش داشته و نتوانستهاند به فروشهای خوب و بالایی دست پیدا كنند. به استثنای چهارمین قسمت پویانمایی رایانهای «داستان اسباببازی»، هیچ یك از فیلمهای اكران شده در دو ماه اخیر، نتوانستهاند فروشی در حد انتظار تحلیلگران و شركتهای فیلمسازی داشته باشند. عیب و گیر كار در كجاست؟ آیا میتوان جوابی برای این پرسش به ظاهر ساده پیدا كرد؟ در شرایطی كه مدیران شركتهای فیلمسازی مترصد جذب تعداد بیشتری از تماشاگران هستند، فیلمهای تولیدیشان به گونهای است كه تماشاگران را از سالنهای نمایش فیلم فراری میدهد!
ماشین پولساز یا پول برباد ده؟
ماشین پولسازی هالیوود چگونه دارد عمل میكند؟ زمانی كه بسیاری از فیلمهای سینمایی خودشان را آماده نمایش عمومی میكردند، بازاریابهای شركتهای فیلمسازی از غوغای آنها در جدول گیشه نمایش صحبت میكردند. اما در عمل، هیچ خبری از غوغای مورد ادعا نبود. اكران عمومی محصولاتی چون جان ویك 3، علاءالدین، گودزیلا: پادشاه هیولاها، دارك فونیكس، زندگی مخفی حیوانات خانگی، مردان سیاهپوش: بینالمللی، شفت، آنابل به خانه برمیگردد، بازی بچه و اسپایدرمن: دور از خانه یا فروش پایین داشته یا با شكست سخت تجاری همراه بوده است. این فیلمها در فاصله ماههای می تا اواسط ماه جولای راهی پرده سینماها شدند. منتقدان سینمایی دراینباره صحبت میكنند كه نگاه تماشاگران به جاهای دیگری است و آنها حاضر نیستند به تماشای دنبالهها یا نسخههای بازسازی شده فیلمهای موفق قدیمی بنشینند. آنها به دنبال هوای تازه هستند و حرف و نگاه تازهای را میخواهند. به باور تماشاگران، محصولاتی كه شركتهای بزرگ فیلمسازی ارائه میکنند، لقمههای جویده شده قدیمی است كه دوباره (و این بار) در شكلی به ظاهر تازه به آنها داده میشود. آنها نمیخواهند غذای خوردهشده قبلی را دوباره بخورند و برای آن پول هم بپردازند! تماشاگران سینما از صداقت نداشتن شركتهای فیلمسازی گله دارند هستند و آنها را به دورویی و تقلب متهم میكنند. نتیجه كار هم، استقبال نكردن از تولیدات جدید آنهاست.
داستان و حالو هوای تازه
حرف مشترك تماشاگران این است كه فیلمها باید داستان و حال و هوای تازه و متفاوتی نسبت به فیلمهای قدیمیتر داشته باشند. این یك بحث جدی است كه مدیران شركتهای بزرگ فیلمسازی باید به آن توجه كنند. بسیاری از فیلمهایی كه طی دو ماه اخیر روی پرده سینماها رفته، هیچ حرف تازهای در دل خود نداشته و به تكرار همان چیزهایی پرداختهاند كه در فیلمهای قبلی بیان كردهاند. طبیعی است تماشاچی سینما حاضر نیست هشت دلار برای دیدن چیزی خرج كند كه پیش از این، دیده و تجربه كرده است.
تعجب تحلیلگران سینمایی
پل درگارابدیان، تحلیلگر سرشناس اقتصادی سینما در اینباره میگوید: «تعجب میكنم مدیران شركتهای فیلمسازی متوجه اعتراض تماشاگران نشدهاند. اعتراض كه همیشه با تظاهرات و راهپیمایی و تجمع همراه نیست. همین استقبال نکردن از فیلمها و فروش پایینشان در جدول گیشه نمایش، بهترین همهپرسی و نظرخواهی از تماشاگران است. وقتی فیلمها فروش نمیكنند و با موفقیت مالی همراه نیستند، ما به چه نتیجهای باید برسیم؟ جواب بسیار ساده است! نمایش عمومی بسیاری از فیلمها، حتی نتوانسته رقم تولیدشان را جواب دهد و پر كند. این یعنی شركتهای فیلمسازی باید در شیوه كارشان تجدیدنظر جدی كنند. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، وضعیت از این هم كه هست بدتر خواهد شد و سالنهای نمایش همچنان خالی از تماشاچی خواهد ماند.»
تحلیلگران اقتصادی سینمایی به این نكته مهم و جالب اشاره میكنند كه بالا بودن احتمالی رقم فروش فیلمها نباید كسی را گول بزند و این حس را ایجاد كند كه فیلمها با فروش بالایی روبهرو بودهاند. زمانی كه رقم بالای هزینههای تولید این فیلمها در نظر گرفته شود، خیلی ساده مشخص میشود این فروشهای به ظاهر بالا و خوب، سودی برای تولیدكنندگانشان به همراه نداشته است!