راه پیروزی در جنگ ارادهها
نظام بینالملل در یكی دو سال گذشته در حال حركت به سوی بهرهگیری از قدرتهای جدیدی مثل قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمندانه و قدرت هنرمندانه است. موضوعی كه الان وجود دارد این است كه پیش از این، مساله مهم برای هماوردی قدرتهای بزرگ جنگ روایتها بود. یعنی تلاش میكردند روایت خود را از رویدادها به افكار عمومی بقبولانند و چون در دهه دوم قرن 21 افكار عمومی از یك جایگاه كانونی برخوردار است وقتی یك روایتی ولو غلط و دروغ از پشتوانه افكار عمومی برخوردار باشد میتواند در نظام بینالملل از كارایی بالاتر برخوردار باشد.
آنها بدون هیچ دلیل قانونی و فنی نفتكش حامل نفت ایران را توقیف كردند و صرفا با بهرهگیری از ابزار رسانهای و دیپلماسی میخواهند آن را به عنوان یك اقدام قانونی به افكار عمومی بقبولانند. این گونه روایت كردن ماجرا البته چند ایراد دارد؛ اول اینكه این نفتكش در آبهای اسپانیا گرفته شده و انگلیسیها مدعی هستند این كشتی در آبهای متعلق به آنها توقیف شده، اما میبینیم كه اسپانیا به عنوان یك كشور اروپایی منتقد اقدام انگلیس است.
دوم اینكه انگلیس مدعی است اقدامش مبتنی بر تحریمهایی است كه اتحادیه اروپا انجام داده، اما باید به این نكته توجه داشت كه اتحادیه اروپا حق ندارد تحریمهای حوزه سرزمینی خود را بر سایر كشورها تعمیم بدهد. نكته بعدی اینكه انگلیس طی چند سال گذشته در پی برگزیت و ماجرای خروج از اتحادیه اروپا با یك چالش بزرگ مواجه است و حتی در بسیاری از نشستهای اروپایی شركت نمیكند و معلوم نیست كه چرا در داستان توقیف نفتكش حامل نفت ایران خودش را به عنوان یكی از اعضای اتحادیه اروپا قلمداد میكند. بنابراین اقدام انگلیس با هیچ منطقی سازگار نیست. مضاف بر اینكه انگلیس در چارچوب كشورهای طرف مذاكره برجام و براساس بیانیهای كه سه كشور اروپایی داده بودند به صراحت اعلام كرده كه به جمهوری اسلامی در فروش نفت كمك میكند. این در حالی است كه انگلیس كشتی حامل نفت ایران را توقیف میكند و این اقدام یك گام در مسیر اهداف آمریكاست.
اما در مورد كشتی انگلیسی كه از سوی ایران توقیف شد اقدام ایران كاملا مبتنی بر منطق و قانون بود. الان با جنگ روایتها مواجه هستیم و باید رسانهها این روایتها را
نقل كنند.
نكته دیگر اینكه ما در این مرحله شاهد جنگ ارادهها هم هستیم. یعنی اگر بنا باشد انگلیس با زور و قلدری كه ریشه در قرن 18 و 19 میلادی دارد تصورش این باشد كه الان هم همان مسیر قلدری و زورگویی را میتواند ادامه دهد و افكار و نیات خود را بر سایر كشورها تحمیل كند، حتما این یك تصمیم غلطی است، بنابراین جمهوری اسلامی اراده خود را نشان داده كه از منافع ملی و امنیت ملی خود دفاع میكند.
بنابراین در جنگ ارادهها مشخص شود كه جمهوری اسلامی ذرهای عقبنشینی نخواهد كرد.
همچنین در این مرحله باید به جنگ شناختی نیز توجه شود. جنگ شناختی در موقعیتی صورت میگیرد كه یك كشور بخواهد بر دستگاه محاسباتی دیگر كشورها تاثیر بگذارد. آمریكا به صورت غیرقانونی از برجام خارج شد و تحریمهایی را بر ضد جمهوری اسلامی ایران اعمال كرد. همچنین انگلیسیها و سایر كشورهای اروپایی هم با تعلل مانع كسب منافع ایران از برجام شدند و در عوض از كشورمان میخواهند كه به همه تعهدات خود وفادار بماند.
آنها با این اقدامات میخواهند روی دستگاه محاسباتی مردم و مسؤولان جمهوری اسلامی تاثیر بگذارند. رویكرد جدید ایران نشان داده كه كاملا از نقشه قدرتهای بزرگ آگاه است و رویههایی كه اروپا و انگلیس در پیش گرفتند نمیتواند دستگاه محاسباتی ایران را دچار خطا و اشتباه كند. از اینرو جمهوری اسلامی ایران رویكرد مقابله به مثل را در پیش گرفته و این رویه در منشور سازمان ملل متحد هم مورد تایید قرار گرفته است.