روزی، روزگاری، دیروز
چه روزی بود دیروز. یكی زود رفته بود و یكی هم از گردندرد شده بود آدمآهنی. هر چه حرف میزدند نمیتوانست سرش را هم برگرداند! اما آمده بود روزنامه و گزارش مینوشت. اصلا وجدان كاری در گروه فرهنگ وهنر موج میزند، بیا و ببین! حالا اینها هم به كنار، ببینید در چنین شرایطی چه سوژههایی هم داریم، یكی از یكی بهتر و شیرینتر. هم سراغ حاشیهها رفتهایم، هم اتفاقات جذابی كه در فضای مجازی رخ داده، هم تاثیر تحریمها را كه البته هیچ غلطی هم نمیتوانند بكنند، در یك حوزه هنری خاص بررسی كردهایم، هم دبیرمان جوری نامحسوس رفته بازار كاغذ كه ماجراها دارد و خلاصه.... به جای این همه حاشیه رفتن بگویم چه خبر است، اما قبلش این را هم بگویم كه حاشیهها هم جذابند دیگر... .
اول از همه برویم
سراغ ماجراجوییهای محمدصادق علیزاده، دبیر گروهمان در بازار كاغذ. دیر رسید روزنامه برایمان تعریف كرد كه چه نشستهایم كه بازار كاغذ را زیر پا گذاشته و بین خودمان 80 میلیون نفر بماند، خودش را ناشری جا زده كه میخواهد حواله كاغذ بفروشد. اصلا هم عجیب نیست، این عمل زشت را این روزها خیلی از جنابان ناشر انجام میدهند و خودشان بازار كاغذ را از آنی كه است بلبشوتر میكنند! حالا كه فهرست بلندبالای ناشران حواله بگیر از ارشاد هم منتشر شده، علیزاده همه معادلات ممكن را براساس مشاهدات عینیاش برایتان گرد آورده است. بخوانید و ببینید چه خبر است. داشت یادم میرفت، گزارش در صفحه بعدی است. همین صفحه 10 خودمان.
ساناز قنبری، خبرنگار سینماییمان را هم كه دیگر میشناسید. تا حالا كلی سوژه خوب و گزارش جذاب برایتان در صفحه 11 قلمی كرده است و خواندهاید. او امروز رد عكسی را در فضای مجازی زده كه به مناسبت سالمرگ زندهیاد خسرو شكیبایی منتشر شده؛ گریمی كه این بازیگر در آن صورتی سوخته دارد و گفته میشود متعلق به فیلم «پری» داریوش مهرجویی است. قنبری رفته سراغ عبدا... خان اسكندری، طراح گریم برجسته این فیلم. ایشان هم گفتهای بابا این كه اصل گریم نیست و بهقول شما امروزیها یك عكس خوفتر برایمان فرستاده است؛ بروید، ببینید و بخوانید... .
آذر مهاجر هم در صفحه 12 آثار تحریمها بر صنایع فرهنگی و بهخصوص پویانمایی ایرانی را بررسی كرده است. او با چند متخصص از جمله
یكی از برادران معروف نكویی كه پویانماییساز هستند هم حرف زده تا ببیند تحریمها این وسط چه كارهاند و آیا آنقدر قوی هستند كه بتوانند مسیر پیشرفت ما را سد كنند. عمراً... نهایتش این است كه كارمان را سختتر كنند.
در همین صفحه گزارشی درباره جشنواره قصهگویی و تازهترین رویدادهایش به قلم زینب مرتضاییفرد برایتان از این جشنواره جذاب كه حالا به بیستودومین دوره خود رسیده، نوشته است.