قیل و قال
سیروس: رحمان داداش صدات نمی آد امشب؟
رحمان: کدام صدا !دیگه صدایی نمونده !
بابا ماشینت پیدا می شه. فکرش رو نکن، حالا ببین.
بیژن: من هم می گم یه چرخ بزنیم تو کوچه پس کوچه صد‌در‌صد می تونیم پیداش کنیم.
سیروس جان چیزی شده که هی تو حیاط رو می بینی؟
نه دارم به موتورم نگاه می کنم که اتفاقی نیفته. چیزی نیست!
نه بابا ! این جوری هم نیست که موتور رو از تو حیاط ببرن!
رحمان جان فرمایش می کنی. دزدهای امروز اینقدر پر رو و نترس شدند که شب تو خونه خوابیدی، فرش رو از زیرت می برن حالیت نمیشه! موتور که تو حیاط هست و بردنش کاری نداره!
بیژن: آقا سیروس می خوای خیالت راحت شه، موتور رو بیاریم تو هال؟!
ادب داشته باش! یه ذره شخصیت داشته باش!
(سه در چهار)
