مرد میانسال كه بعد از مرگ مشكوك برادرش در آتش‌سوزی خانه،
 120میلیون تومان پول از حسابش برداشت كرده و متواری شده بود بعداز فرار ده ماهه بازداشت شد.
 به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، ساعت 8 صبح 13 مهرسال گذشته آتش‌سوزی در آپارتمان طبقه دوم ساختمانی هفت طبقه در محله مجیدیه تهران رخ داد و آتش‌نشانان بعد از خاموش كردن آتش، پیكر مرد 63 ساله را از آنجا بیرون آوردند، اما هرچه تلاش كردند او زنده نماند و براثر خفگی ناشی از دود فوت كرد. چون خانواده‌اش از فردی شكایت نداشتند، جسد در بهشت زهرای تهران دفن شد. اما نظریه اولیه كارشناسان آتش‌نشانی نشان داد، براثر پرتاب و افتادن ماده قابل اشتعال روی پتوی داخل اتاق، خانه آتش  گرفته است.  ماموران  ابتدا  به تحقیق از همسایه‌های این مرد پرداختند كه معلوم شد، او مدتی است از زنش جدا شده و به خاطر سكته مغزی، بخشی از بدنش فلج شده و برادرش و خانواده وی از شهرستان به آنجا آمده و از او نگهداری  می‌كردند. پلیس جنایی در تحقیقات بعدی به سرنخ‌هایی دست یافت كه نشان می‌داد، 120 میلیون تومان از حساب بانكی مقتول سه روز بعد از مرگ وی برداشت و به حساب برادر 53 ساله او واریز شده است. همین شواهد، فرضیه قتل مرد سالخورده را قوت بخشید و حكم جلب برادرش صادر شد. سرانجام بعد از ده ماه فرار تنها مظنون پرونده - فرید - روز دوشنبه به اداره دهم پلیس آگاهی تهران آمد و تسلیم شد. او در بازجویی‌های پلیسی منكر قتل برادرش شد و دیروز - چهارشنبه -برای تحقیقات به  شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل و به بازپرس ساسان غلامی گفت: برادرم كارش خرید وفروش سهام بود. او هفت بار  ازدواج كرده و به خاطر اختلاف  جدا شد. زن هفتمش بعد از این‌كه
 دو بار برادرم سكته مغزی كرد و نتوانست از او نگهداری كند، جدا شد. برادرم فقط دختری 32 ساله از زن دومش داشت كه او در آلمان زندگی می‌كند و معلم زبان است.   برادرم از 13 سالگی تا قبل از مرگش معتاد بود و حتی این اواخر شیشه مصرف می‌كرد. من و خانواده‌ام دو ماه و نیم از او نگهداری كردیم. او برای این‌كه جهیزیه زنش را ندهد آن را با آتش سیگار در خانه می‌سوزاند كه دو بار فقط همسرم شعله‌های آتش پتو و فرش را خاموش كرد. یك هفته قبل از فوت برادرم او را به كارگزاری بورس بردم، سهامش را فروخت و با هم به بانك رفتیم و پول آن كه 120 میلیون تومان شده بود را به حسابم واریز كرد. قرار شد من 60 میلیون بدهی‌ام را بردارم، بدهی‌های برادرم را بپردازم و بقیه را برای دختر او كنار بگذارم. روز حادثه جمعه بود. ساعت 7 و 15 دقیقه برادرم مرا بیدار كرد. از خانه بیرون رفتم كه تلفنی متوجه آتش‌سوزی شدم. بعد از مراسم ختم برادرم، توانستم برادرزاده‌ام را پیدا كنم تا پولی كه پدرش داده بود به حسابش واریز كنم. دو ماه برای ترك به كمپ رفتم و نمی‌دانستم پلیس در تعقیبم است.  تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی برای رازگشایی از مرگ برادرش ادامه دارد.