حضور در نمایشگاههای كتاب دمشق، بغداد، بیروت و كابل جایگزین وین، بلگراد و پاریس شدند
طلوع فرهنگ از شرق
«این تصمیم كه وقتی اجرا شود دیگر تا اطلاع ثانوی بازگشتپذیر نخواهد بود، با سیاستهای كلی دولت حاضر، مطابقت ندارد. اگر مبنا، بسته شدن درها بود و پشت كردن به غرب، نه برجام باید به سرانجام میرسید، نه وزیر خارجهمان تاكید میكرد كه اگر زمان به گذشته برگردد، باز هم برجام را امضا میكنیم و نه دیگر وزیر خارجه و رئیسجمهورمان باید به نیویورك سفر میكردند؛ ضمن آنكه این تصمیم، با شعارهای همیشگی دولت در زمان انتخابات و سالهای پس از آن نیز همخوانی ندارد.» اینها بخشهایی از یادداشت روز خبرگزاری دانشجویان ایران است كه در نقد به بخشی از برنامه حضورهای نمایشگاهی ایران در حوزه كتاب در سال جاری اتخاذ شده؛ نقدی كه این روزها مایه صحبت و نقد و بررسی و حرف و حدیث را فراهم آورده.
اصل قضیه به اواخر تیرماه بازمیگردد. زمانی كه قادر آشنا، رئیس موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران در یكی از مصاحبههای رسانهای خود از جزئیات برنامه سال جاری موسسه نمایشگاهها حرف زد. آشنا به ایبنا جزئیات حضور نمایشگاهی ایران را در كشورهای مختلف در سال 98 تشریح كرده بود. طبق بحثی كه آشنا كرده بود، موسسه نمایشگاهها به عنوان نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار است در نمایشگاههای كتابی به این شرح شركت كند: بلونیا، سئول، تورین، پكن، مسكو، دمشق، باكو، فرانكفورت، استانبول، شانگهای، بیروت، دوحه، دهلینو، بغداد، مسقط و كابل.
فهرست شرقی
یك مرور اجمالی به این فهرست نشان میدهد كه هدف اصلی حضورهای فرهنگی و نمایشگاهی ایران بهشدت معطوف به شرق شده است. البته تنظیم این فهرست چندان هم بدون هزینه نبوده. نمایشگاههای بلگراد، وین و احتمالا پاریس از فهرست خط خورده و به جای آن نمایشگاههای كابل، دمشق، بغداد و بیروت به آن اضافه شدهاند. منطقی كه پشت این مساله دیده میشود، منطق تقویت نگاه به شرق است. بهوضوح در فهرست مورد اشاره، وزن كشورها و جوامع شرقی بهشدت بالاست. موضوعی كه البته در گفتوگوی آشنا هم اشاراتی به آن شده است. او در بخشهایی از اظهارات خود با اشاره به این موضوع میگوید:
«رویكرد امسال ما یك رویكرد معطوف به مشرق زمین است. نگاه ما امسال این است كه به كشورهای شرقی توجه بیشتری داشته باشیم. اولویتهای امسال ما در بخش بینالملل به چین، دهلینو و حوزه تمدنی ایران كهن (این جملات معنی دارد) و حوزه محور مقاومت است. وقتی میگویم تمدن ایران كهن و حوزه تمدنی ما كه با دنیا ارتباط داشتیم؛ یعنی با كشورهای هندوستان، تركیه، عراق، مسقط، دوحه، قطر و چین (به دلیل جاده ابریشم) ارتباط برقرار كنیم. وقتی از محور مقاومتی صحبت میكنیم، یعنی ارتباط با كشورهای لبنان سوریه و عراق.» هرچند این موضوع و تغییر سیاست به خودی خود ارزشمند است، با این حال، بعضی منتقدان عقیده دارند كه غفلت از حضور در نمایشگاههایی مانند كابل، دمشق، بیروت و بغداد ،دلیل مناسبی برای حذف بلگراد، وین و پاریس نیست. بعضی از منتقدان به جز موارد فنی، عقیده دارند این تصمیم با سیاستهای كلی دولت هم همخوانی ندارد. در سمت دیگر، مدافعان نگاه به شرق هم استدلالهای خود را دارند. این افراد با اتكا به این مساله كه بودجه و هزینه و انرژی موسسه و وزارت ارشاد محدود است و حضورهای نمایشگاهی ایران باید مبتنی بر اولویتهایی باشد كه همخوانی بیشتری با فرهنگ و صنعت نشر ایران دارند. همخوانیهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از یكسو و استعداد و ظرفیت بالقوه و بالفعل برای عرضه كتابهای ناشران ایرانی از سوی دیگر دو دلیل مهم برای تقویت این نگاه و بهای بیشتر به شرق عنوان شده است.
بهدنبال اولویتها
قادر آشنا در تشریح بیشتر این موضوع میگوید: «در تصمیمگیری ما چند شاخص مطرح بود. هزینه و فایده كردیم تا مشخص شود شركت در نمایشگاه آن كشور برای ما چه منافعی خواهد داشت، چه جمعیتی پشت زبان آن كشور هستند و اینكه آیا زبان انگلیسی پشتوانه آن زبان است یا نه، چه ناشرانی در آن حوزه فعالیت میكنند و با كدام كشورها میتوانیم مبادله غرفه داشته باشیم؛ بنابراین بااتفاق نظر، تصمیم بر این مبنا شد كه اتریش و صربستان در اولویتهای امسال نباشند، اما حذف معنی ندارد. كما اینكه در نمایشگاه پاریس حضور پیدا كردیم و موضوع تصمیم برای شركت كردن در این نمایشگاه برای سال 99 معنی پیدا میكند. در عین حال، همكاران بین نمایشگاه مسكو، پاریس و بولونیا، بررسیهایی انجام دادند و تصمیم بر این شد كه بولونیا برای ما هدف اول باشد؛ اگرچه مسكو نیز نمایشگاه بزرگ و مهمی است.»
این دیدگاه با این استدلال كه حضورهای نمایشگاهی باید برای تقویت هر چه بیشتر گسترش دامنه مخاطبان كتابهای فارسی و فروش آنها صورت گیرد، كشورها را بر حسب اولویتهایی مانند اشتراكات جوامع فارسیزبان، دامنه تمدنی ایران و كشورها و جوامع محور مقاومت تنظیم كرده و سپس در صورت امكان و فراهم بودن بودجه و انرژی، دیگر كشورها را هم در نظر خواهد گرفت. از این منظر، برآیند حضور جداگانه در نمایشگاههای كتاب پاریس و فرانكفورت با حضور صرف در نمایشگاه كتاب فرانكفورت تفاوت چندانی نداشته و به همین دلیل گزینه نمایشگاه كتاب پاریس میتواند از فهرست حذف شود.
قبلا چرا میرفتیم؟
در كنار این موضوع بعضی فعالان نشر داخلی كه سابقه و تجربه حضورهای بینالمللی را هم دارند اعلام كردهاند كه نمایشگاهی مانند نمایشگاه كتاب پاریس از جانب فعالان حوزه نشر فرانسه هم چندان جدی گرفته نمیشود و بر همین مبنا، حضور و سرمایهگذاری برای شركت در آن محلی از اعراب ندارد. با این حال این سوال پیش میآید كه در صورت صحت این گزاره، دلیل اصلی حضور گذشته ایران در این نمایشگاه و جریان رسانهای پوششدهنده آن كه توسط موسسه نمایشگاهها مدیریت میشد بر مبنای چه اصلی صورت گرفته است. هرچند نفس حضور و نگاه به شرق مفید است اما به نظر میرسد منطق تلویحی این موضوع، پذیرش اشتباهی است كه در گذشته صورت گرفته. اشتباهی كه حضور در نمایشگاههای وین، بلگراد و پاریس برونداد آن بوده. هرچند حالا مسؤولان موسسه نمایشگاهها اعلام كنند كه حضور در این نمایشگاهها هزینهای نداشته و صرفا در قالب تفاهم دو طرف و تبادل غرفه رایگان صورت گرفته است.
اصل قضیه به اواخر تیرماه بازمیگردد. زمانی كه قادر آشنا، رئیس موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران در یكی از مصاحبههای رسانهای خود از جزئیات برنامه سال جاری موسسه نمایشگاهها حرف زد. آشنا به ایبنا جزئیات حضور نمایشگاهی ایران را در كشورهای مختلف در سال 98 تشریح كرده بود. طبق بحثی كه آشنا كرده بود، موسسه نمایشگاهها به عنوان نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار است در نمایشگاههای كتابی به این شرح شركت كند: بلونیا، سئول، تورین، پكن، مسكو، دمشق، باكو، فرانكفورت، استانبول، شانگهای، بیروت، دوحه، دهلینو، بغداد، مسقط و كابل.
فهرست شرقی
یك مرور اجمالی به این فهرست نشان میدهد كه هدف اصلی حضورهای فرهنگی و نمایشگاهی ایران بهشدت معطوف به شرق شده است. البته تنظیم این فهرست چندان هم بدون هزینه نبوده. نمایشگاههای بلگراد، وین و احتمالا پاریس از فهرست خط خورده و به جای آن نمایشگاههای كابل، دمشق، بغداد و بیروت به آن اضافه شدهاند. منطقی كه پشت این مساله دیده میشود، منطق تقویت نگاه به شرق است. بهوضوح در فهرست مورد اشاره، وزن كشورها و جوامع شرقی بهشدت بالاست. موضوعی كه البته در گفتوگوی آشنا هم اشاراتی به آن شده است. او در بخشهایی از اظهارات خود با اشاره به این موضوع میگوید:
«رویكرد امسال ما یك رویكرد معطوف به مشرق زمین است. نگاه ما امسال این است كه به كشورهای شرقی توجه بیشتری داشته باشیم. اولویتهای امسال ما در بخش بینالملل به چین، دهلینو و حوزه تمدنی ایران كهن (این جملات معنی دارد) و حوزه محور مقاومت است. وقتی میگویم تمدن ایران كهن و حوزه تمدنی ما كه با دنیا ارتباط داشتیم؛ یعنی با كشورهای هندوستان، تركیه، عراق، مسقط، دوحه، قطر و چین (به دلیل جاده ابریشم) ارتباط برقرار كنیم. وقتی از محور مقاومتی صحبت میكنیم، یعنی ارتباط با كشورهای لبنان سوریه و عراق.» هرچند این موضوع و تغییر سیاست به خودی خود ارزشمند است، با این حال، بعضی منتقدان عقیده دارند كه غفلت از حضور در نمایشگاههایی مانند كابل، دمشق، بیروت و بغداد ،دلیل مناسبی برای حذف بلگراد، وین و پاریس نیست. بعضی از منتقدان به جز موارد فنی، عقیده دارند این تصمیم با سیاستهای كلی دولت هم همخوانی ندارد. در سمت دیگر، مدافعان نگاه به شرق هم استدلالهای خود را دارند. این افراد با اتكا به این مساله كه بودجه و هزینه و انرژی موسسه و وزارت ارشاد محدود است و حضورهای نمایشگاهی ایران باید مبتنی بر اولویتهایی باشد كه همخوانی بیشتری با فرهنگ و صنعت نشر ایران دارند. همخوانیهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از یكسو و استعداد و ظرفیت بالقوه و بالفعل برای عرضه كتابهای ناشران ایرانی از سوی دیگر دو دلیل مهم برای تقویت این نگاه و بهای بیشتر به شرق عنوان شده است.
بهدنبال اولویتها
قادر آشنا در تشریح بیشتر این موضوع میگوید: «در تصمیمگیری ما چند شاخص مطرح بود. هزینه و فایده كردیم تا مشخص شود شركت در نمایشگاه آن كشور برای ما چه منافعی خواهد داشت، چه جمعیتی پشت زبان آن كشور هستند و اینكه آیا زبان انگلیسی پشتوانه آن زبان است یا نه، چه ناشرانی در آن حوزه فعالیت میكنند و با كدام كشورها میتوانیم مبادله غرفه داشته باشیم؛ بنابراین بااتفاق نظر، تصمیم بر این مبنا شد كه اتریش و صربستان در اولویتهای امسال نباشند، اما حذف معنی ندارد. كما اینكه در نمایشگاه پاریس حضور پیدا كردیم و موضوع تصمیم برای شركت كردن در این نمایشگاه برای سال 99 معنی پیدا میكند. در عین حال، همكاران بین نمایشگاه مسكو، پاریس و بولونیا، بررسیهایی انجام دادند و تصمیم بر این شد كه بولونیا برای ما هدف اول باشد؛ اگرچه مسكو نیز نمایشگاه بزرگ و مهمی است.»
این دیدگاه با این استدلال كه حضورهای نمایشگاهی باید برای تقویت هر چه بیشتر گسترش دامنه مخاطبان كتابهای فارسی و فروش آنها صورت گیرد، كشورها را بر حسب اولویتهایی مانند اشتراكات جوامع فارسیزبان، دامنه تمدنی ایران و كشورها و جوامع محور مقاومت تنظیم كرده و سپس در صورت امكان و فراهم بودن بودجه و انرژی، دیگر كشورها را هم در نظر خواهد گرفت. از این منظر، برآیند حضور جداگانه در نمایشگاههای كتاب پاریس و فرانكفورت با حضور صرف در نمایشگاه كتاب فرانكفورت تفاوت چندانی نداشته و به همین دلیل گزینه نمایشگاه كتاب پاریس میتواند از فهرست حذف شود.
قبلا چرا میرفتیم؟
در كنار این موضوع بعضی فعالان نشر داخلی كه سابقه و تجربه حضورهای بینالمللی را هم دارند اعلام كردهاند كه نمایشگاهی مانند نمایشگاه كتاب پاریس از جانب فعالان حوزه نشر فرانسه هم چندان جدی گرفته نمیشود و بر همین مبنا، حضور و سرمایهگذاری برای شركت در آن محلی از اعراب ندارد. با این حال این سوال پیش میآید كه در صورت صحت این گزاره، دلیل اصلی حضور گذشته ایران در این نمایشگاه و جریان رسانهای پوششدهنده آن كه توسط موسسه نمایشگاهها مدیریت میشد بر مبنای چه اصلی صورت گرفته است. هرچند نفس حضور و نگاه به شرق مفید است اما به نظر میرسد منطق تلویحی این موضوع، پذیرش اشتباهی است كه در گذشته صورت گرفته. اشتباهی كه حضور در نمایشگاههای وین، بلگراد و پاریس برونداد آن بوده. هرچند حالا مسؤولان موسسه نمایشگاهها اعلام كنند كه حضور در این نمایشگاهها هزینهای نداشته و صرفا در قالب تفاهم دو طرف و تبادل غرفه رایگان صورت گرفته است.
تیتر خبرها