از شهریــار اسطــوره نساختم

سعادتعلی سعیدپور، كارگردان مستند «پرواز تا بی‌‌نهایت» از شهریار می‌گوید

از شهریــار اسطــوره نساختم

امروز، سالروز درگذشت بزرگمردی از ادبای این سرزمین است، مردی كه در شعر و سخن بیانی شیرین داشت، تا جایی كه امروز برخی اشعارش به ضرب‌المثل‌هایی در زبان فارسی تبدیل شده است. مستند «پرواز تا بی‌نهایت» روایتی است از زندگی استاد محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار» كه بارها از شبكه‌های تلویزیونی پخش شده. سعادتعلی سعیدپور از مستندسازان آذری‌زبان پس از ساخت چند مستند جنبه‌های مختلف زندگی شهریار را محور این مستند قرار داده كه در آن از نظرات شاعران و ادبای برجسته‌ای بهره برده است. مشروح این گپ و گفت با سعادتعلی سعیدپور را در ادامه می‌خوانید.

 ورود به عرصه تحلیل و مستندسازی درباره چهره‌های فرهنگی و ادبی معاصر بعضا تبعات و هزینه‌های سنگینی دارد، شما چطور اصطلاحا ریسك این قضیه را پذیرفتید و به‌رغم هزینه‌های سنگینی كه برای شما وجود داشت، به این موضوع ورود كردید؟
در رابطه با پرتره سازی در مستند باید بگویم كه در آن حتما باید حریم خصوصی شخصیت‌ها (اعم از سیاسی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی و...) حفظ شود و ملاحظاتی دارد كه كار فیلمساز را مشكل می‌كند. در واقع نزدیك شدن به حریم شخصی افراد و این‌كه چه مسائلی را بازگو كنی و چه مسائلی را نكنی سخت است. در ارتباط با استاد شهریار از آنجا كه شاعر بودند كشمكش‌هایی در ارتباط با ایشان نزد ادبا وجود داشت. با این توضیح كه بعضی از ادبا معتقدند روز درگذشت استاد كه به عنوان روز ملی شعر و ادب فارسی در تاریخ ثبت شده، درست نیست. چون طبق معیارهای ادبی و فنی خودشان، استاد شاعر ملی ایران نیستند.
چرا این نظر وجود دارد؟
ببینید من فیلمساز هستم و محقق این مستند، شخصی بودند فعال در حوزه ادبیات. در نهایت از برآیند تحقیقاتم به نظرم رسید كه بعضی از ادبا شاید به لحاظ تعصبی، شاید فنی و غیره استاد را شاعری ملی نمی‌دانند، اما محور اصلی من در مستندم ملی بودن استاد شهریار است. به همین دلیل در این مستند سراغ شخصیت‌های شاخص ادبی از جمله یوسفعلی میرشكاك، سلیم نیساری، میرجلال‌الدین كزازی، حسین اسرافیلی، علیرضا قزوه و بسیار ادیب دیگر از ایران و كشورهای هندوستان، جمهوری آذربایجان، بنگلادش و تاجیكستان رفتم و آنها بر ملی بودن استاد صحه گذاشتند.
 به هر حال داستان شهریار برای خیلی از ادبا در حكم یك قضیه حیثیتی است و فكر می‌كنم كار شما اولین كاری است كه به صورت مستقل درباره ایشان ساخته شده. البته قبلا سریال «شهریار» به كارگردانی كمال تبریزی هم درباره ایشان ساخته شده كه انتقاداتی هم از طرف فرزندانشان به آن وارد بود!
البته من هم مستندم را مستقل كار نكردم و صدا و سیمای مركز تبریز آن را تولید كرده و من فیلمنامه‌نویس، كارگردان و تهیه‌كننده آن بودم. البته این مستند به پیشنهاد من ساخته شد و من شاید كمی هم به دلیل حس ناسیونالیستی كه دارم، دوست داشتم فیلمی راجع به ایشان بسازم. البته فارغ از بحث آذری بودن، زندگی استاد شهریار واقعا جای كار هم داشت. ابوالفضل علی‌محمدی هم به عنوان محقق و راوی این مستند یكی از چهره‌های برجسته ادبیات ایران و آذربایجان شرقی محسوب می‌شوند و به جرات می‌گویم كه فیلم من كاملا طبق مستندات حقیقی ساخته شده. سریال شهریار كاملا متفاوت از مستند من است. مستند پرواز تا بی‌نهایت محورهای گوناگونی از ایشان را مدنظر قرار می‌دهد كه حتی پسر استاد (هادی بهجت تبریزی) جزو گفت‌وگو‌كننده‌های آن است. در حقیقت من خانواده استاد را هم در جریان ساخت فیلم قرار دادم و در بخش‌های زندگی شخصی و خانوادگی به آنها هم مراجعه كردم. خوشبختانه خانواده استاد از این مستند راضی بودند و نسبت به چند و چون آن اعتراضی نداشتند.
 و البته خیلی‌ها معتقدند كه شما در روند مستندتان، شهریار را تبدیل به یك اسطوره كردید!
من به عنوان مستندسازی كه در حوزه‌های گوناگون كار كرده ام، احساس كردم در حوزه ادبیات نسبت به استاد شهریار كم‌كاری شده. به عنوان یك فیلمساز آذری‌زبان این دین را بر گردن خود می‌دیدم كه در این مسیر گام بردارم. ضمن این‌كه همان‌طور كه گفتم زندگی پر فراز و نشیب استاد پرداخت عمیق‌تری را نسبت به آن می‌طلبید. من شهریار را اسطوره نكردم. ایشان نه تنها اشعاری به زبان آذری، بلكه اشعار و غزلیاتی به زبان فارسی هم سروده‌اند كه جزو ماندگارترین و شاخص‌ترین‌های این عرصه محسوب می‌شود. استاد طی مدت حیات‌شان دوره‌های مختلف تاریخی، از مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامی را دیده بودند و تجربیات ارزشمندی داشتند. مجموع آنچه بر ایشان گذشته بود شخصیت و زندگی‌شان را به گونه‌ای خاص كرده بود. ایشان با آن ساده‌زیستی و گوشه‌نشینی و شكسته‌نفسی كه در گفتار و رفتارشان داشتند امكان هر بزرگنمایی را از خود می‌گرفتند و اصلا شاید همین ویژگی هایشان بود كه ایشان را از خیلی‌ها متمایز می‌كرد.
 و نكته اینجاست كه با وجود این‌كه زندگی شهریار فصول تاریخی مختلفی را شامل می‌شود، اما در روند پیگیری مستند مخاطب احساس خستگی نمی‌كند!
این مستند از زبان ابوالفضل علی‌محمدی به عنوان راوی روایت می‌شود و من تصمیم گرفته بودم فیلم از دیدگاه من، زندگی استاد را به مخاطب نشان دهد و به دقت پیوند موضوعات را رعایت كردم كه مخاطب حس شروع، میانه و پایان را كاملا درك كند و دچار پراكندگی ذهنی نشود.
 به نظرم همین دقت در جزئیات باعث شده فیلم نگاهی همه جانبه به زندگی ایشان داشته باشد و به‌خصوص برای نسل‌های بعدی هم كاربرد داشته باشد. شما خودتان به گروه سنی مخاطبان فیلم هم فكر كرده بودید؟
مخاطب من مخاطب عام بود. پیام فیلم من را هر كسی با هر شغل و جایگاهی می‌تواند به‌خوبی دریافت كند.
 در واقع مستندی ساختید كه در تاریخ به عنوان سند باقی خواهد ماند.
بله، همین‌طور است.
 خودتان كدام شعر شهریار را بیشتر دوست دارید؟
من شعر «خان‌ننه» را از ایشان بسیار دوست دارم. استاد در كودكی مادربزرگ‌شان را از دست می‌دهند و این شعر را در وصف مادربزرگ‌شان می‌سرایند كه واقعا حال و هوای كودكی را برای آدم زنده می‌كند.
 امروز ماحصل كارتان را چطور می‌بینید؟
به نظرم كار خوبی انجام دادم كه بازخورد مناسبی هم بین مخاطبان داشته. این مستند كاری تحقیق است كه گروه حرفه‌ای برای آن وقت گذاشتند. خوشحالم كه استاد شهریار نه تنها در داخل، بلكه در خارج از مرزهای ایران هم شناخته شده هستند. از مهم‌ترین آثار شهریار منظومه حیدر بابایه سلام (سلام به حیدر بابا) است كه از شاهكارهای ادبیات تركی آذربایجانی به شمار می‌رود. شعر «حیدربابا»ی ایشان، امروز به چند زبان ترجمه شده و همین نكته نشان از اهمیت و جایگاه شایسته ایشان دارد و در نهایت امیدوارم مراسم روز بزرگداشتی درخور شان  ایشان  برگزار شود.