شهلا مثل دخترش بود
معزالدیوان فكری ارشاد، شاگردان زیادی داشته كه بیشتر آنها به بازیگران بزرگی بدل شدند. گویا بیشتر از همه درباره شهلا ریاحی برای نوههایش حرف میزد. مهرماه فكری ارشاد میگوید: شهلا 17 سال داشت كه به تئاتر پدربزرگم آمد كه یاد بگیرد چطور بازی كند. پدربزرگم همیشه میگفت: شهلا دختر من است و شهلا هم همیشه میگفت: معز پدر من است! پدربزرگم ایشان را واقعاً دوست داشت. الان هم كه متأسفانه حال خانم ریاحی خیلی بد است. عكسهایش را كه میبینم، متاسف میشوم.
زندهیاد داریوش اسدزاده هم شاگردش بود و پدربزرگ دوستش داشت، ولی اسدزاده پس از مدتها اشتغال در تئاتر، رفت به سینما و در اواسط دهه 50 هم رفت به آمریكا و ده سالی نبود که پدربزرگم سال 63 فوت شد و اسدزاده سال 65 برگشت. با این حال اسدزاده همیشه برای معزالدیوان احترام خاصی
قائل بود.
زندهیاد داریوش اسدزاده هم شاگردش بود و پدربزرگ دوستش داشت، ولی اسدزاده پس از مدتها اشتغال در تئاتر، رفت به سینما و در اواسط دهه 50 هم رفت به آمریكا و ده سالی نبود که پدربزرگم سال 63 فوت شد و اسدزاده سال 65 برگشت. با این حال اسدزاده همیشه برای معزالدیوان احترام خاصی
قائل بود.
تیتر خبرها