شكست ترامپ در آمریكای لاتین

انتخابات در آرژانتین و بولیوی با پیروزی چپگراها همراه شد؛ این تحولات چه پیامی برای دنیا دارد؟

شكست ترامپ در آمریكای لاتین

به‌رغم تلاش كاخ سفید و رسانه‌های وابسته به حلقه قدرت در واشنگتن مبنی بر سانسور آنچه در آمریكای لاتین می‌گذرد، شواهد و مستندات موجود نشان‌دهنده شكست تمام‌عیار دونالد ترامپ در هدایت و مدیریت تحولات جاری در آمریكای مركزی و جنوبی است.

طی روزهای اخیر، دو رخداد معنادار در آمریكای لاتین رخ داده است؛ یكی پیروزی مجدد
اوو مورالس در انتخابات سراسری بولیوی و دیگری شكست نامزد وابسته به آمریكا در انتخابات ریاست‌جمهوری آرژانتین.
وقوع این دو رخداد سیاسی همزمان، شرایط سختی را برای دونالد ترامپ در آمریكای لاتین ایجاد كرده است. رئیس‌جمهور آمریكا در سال 2017 میلادی و زمانی كه رسما وارد كاخ‌سفید شد، به مشاوران خود وعده داده بود تا زنجیره سوسیالیسم را در آمریكای جنوبی و مركزی از هم گسسته سازد و مانع ظهور دوباره دولت‌های ضدآمریكایی در این منطقه شود.
بی‌دلیل نبود كه ترامپ فشارهای خود بر دولت مادورو در ونزوئلا را دوچندان ساخت تا كاراكاس را به‌عنوان حلقه وصل زنجیره سوسیالیسم در آمریكای لاتین مورد هدف قرار دهد. این بازی خطرناك همچنان از سوی آمریكا پیگیری می‌شود، اما...!
هم‌اكنون حدود سه سال از حضور ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی ایالات‌متحده سپری می‌شود. رئیس‌جمهور آمریكا با اعمال فشار حداكثری اقتصادی بر كاراكاس، قصد داشت تا نیكلا مادورو و به‌طوركلی جریان سیاسی و فكری وابسته به وی را از قدرت بركنار و جریانی غربگرا به رهبری خوآن گوایدو را جایگزین وی کند. ترامپ و جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریكا در این مسیر هزینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هنگفتی پرداختند، اما درنهایت مادورو به دلیل برخورداری از محبوبیت طرفدارانش در رأس قدرت باقی ماند.
 تلاش آمریكا برای كودتا در بولیوی
ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود. اخیرا
اوو مورالس به‌عنوان یكی دیگر از نمادهای چپگرایی و از مدت‌ها قبل سكاندار عرصه سیاسی بولیوی بوده است، بار دیگر توانست در انتخابات سراسری پیروز شود. به این ترتیب بولیوی بار دیگر به‌عنوان یكی از نمادهای ضدیت با كاخ سفید در آمریكای لاتین طی سال‌های آتی ایفای نقش خواهد كرد. ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا كه از پیروزی مجدد مورالس به‌شدت ناراضی هستند، هم‌اكنون آخرین تلاش‌های خود را برای وقوع كودتا در این كشور صورت می‌دهند. با این حال مورالس از طرفدارانش خواسته است برای مقابله با هرگونه توطئه دوباره غرب در كشورشان آماده باشند. از سوی دیگر، نتایج انتخابات جایی را برای مانور طرفداران واشنگتن در بولیوی و به‌خصوص لاپاز پایتخت آن باقی نگذاشته است.
در انتخابات سراسری اخیر، مورالس 08/47 آرا و كارلوس مسا 51/36 درصد آرا را در انتخابات ریاست‌جمهوری به دست آورده‌اند. بر‌اساس این نتایج، مورالس توانست اختلاف ۱۰درصدی را برای پیروزی در همان دور نخست به دست بیاورد.
 ناكامی بزرگ واشنگتن
فراتر از آنچه در بولیوی سپری می‌شود، تحولات سیاسی اخیر در آرژانتین نیز موردتوجه بسیاری از تحلیلگران حوزه آمریكای لاتین و نظام بین‌الملل قرارگرفته است. آلبرتو فرناندز، چپگرا و از مخالفان سیاست‌های مداخله‌گرایانه آمریكا، توانست حدود ۴۸ درصد آرا را در انتخابات سراسری كسب كند و در همان دور اول به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید آرژانتین معرفی شود.
مائوریسیو مكری، رئیس‌جمهور راستگرای موردحمایت دونالد ترامپ نیز ۴۰ درصد آرا را از آن خود كرد و رقابت را به رقیب خود واگذار كرد؛ به عبارت بهتر، ترامپ علاوه بر ناكامی در خارج كردن مادورو از عرصه سیاسی ونزوئلا، هم‌اكنون بازی را در دو كشور بولیوی و آرژانتین نیز به چپگرایان واگذار كرده است. این بدترین وضعیت ممكن برای جمهوریخواهان و دموكرات‌هایی محسوب می‌شود كه از ابتدای سال 2000 میلادی تاكنون سودای پاك‌سازی آمریكای لاتین از سوسیالیسم را در سر می‌پرورانند.
ترامپ نگران است كه در آینده‌ای نزدیك، مثلث «بوئنوس آیرس ــ كاراكاس ــ لاپاز» باقدرت و شدت بیشتری به تقابل با ایالات‌متحده آمریكا ادامه دهد. نباید فراموش كرد در كنار این سه بازیگر، نمی‌توان نقش سنتی دو كشور كوبا و نیكاراگوئه را نیز در مقابله باسیاست‌های واشنگتن در آمریكای مركزی و جنوبی را نادیده گرفت.
ترامپ باید بپذیرد كه قمار سیاسی وی در آمریكای لاتین با شكست مواجه شده است. بدون شك ترامپ در محافل امنیتی خصوصی آمریكا و در دیدار با مقامات تصمیم گیر و مسوول سازمان سیا در امور آمریكای لاتین، استیصال خود در مواجهه با موج ضدآمریكایی شكل‌گرفته در آمریكای مركزی و جنوبی را به صورتی آشكار بیان خواهد كرد.