مراسم قطع اینترنت با شركت تارانتینو و خسرو شكیبایی
با بهبود دسترسی به اینترنت بینالمللی حالا بازار شوخیها و طنازیها درباره اینترنت داغ شده است؛ برخی در فراق شبكههای اجتماعی كتابخوان شدند و برخی هم كتابخوانها را تمسخر كردند... واقعا چه خبر بود؟
حالا آمارها، اعداد و ارقام كه نشاندهنده ضررهای اقتصادی از بابت قطع اینترنت بینالمللی در ایران است، مخابره میكنند.
شاید باورتان نشود اما حوزههای مختلف مرتبط با ادبیات و هنر و فرهنگ جزو آسیبپذیرترین حوزهها بودهاند. این را فارغ از آسیبهای فرا اقتصادی ماجرا در نظر بگیرید البته. حوزه هنر خیلی زودتر از كسب و كارهایی كه ماهیت آنها بر اساس خرید و فروشهای اینترنتی بود توانست از فضای مجازی به نفع تبلیغات برای آثار هنری استفاده كند و به مدد رشد رسانههای مجازی، شبكههای اجتماعی و نرمافزارهای مختلف توانست از تبلیغات سنتی هنر جدا و شرایطی را فراهم كند كه عملا فضای مجازی بخشی از اطلاعرسانی حوزه فرهنگ و هنر را در دست بگیرد. از سوی دیگر در یك دهه گذشته با ایجاد فضای امن در زمینه خرید و فروش بر پایه اینترنت، باز هم این حوزه فرهنگ و هنر بود كه پیش از بسیاری از كسب و كارهای اینترنتی، فضای خرید و فروش هنر را وارد دنیای اینترنتی كرد و به همین دلیل ابعاد اقتصادی هنر نیز وارد این عرصه شد.
بر همین اساس میتوان این گونه تعبیر كرد اگرچه امروزه بیشتر اقتصاددانان بهدنبال ضررهای اقتصادی قطع اینترنت در كشور در حوزه تجارت هستند. از همین رو، هنرآنلاین كه خبرگزاری هنر ایران است طی گزارشی مفصل نتیجه گرفته كه حوزه فرهنگ و هنر از قطعی اینترنت بینالمللی بیشترین آسیب را دیده است. در این گزارش، حوزه كتاب، تئاتر، هنرهای تجسمی، سینما و موسیقی بررسی شده است.
ما اما اینجا ضمن ابراز افسوس از واردآمدن چنین آسیبهایی بر پیكر نحیف ادبیات و هنر ایرانی، میخواهیم از آسیبشناسیها عبور كنیم و به متن واكنشهای نهچندانجدی و البته طنز و كنایه مردم در این چند روز بپردازیم. ازقضا بیشتر شوخیهایی را انتخاب كردهایم كه ارتباطی با هنر یا ادبیات داشتهاند.
شوخیها از كجا آمد؟
شما را نمیدانیم اما ما در چند روزی كه دسترسیمان به اینترنت، قطع یا محدود بود كلی ملت را دیدیم كه پای كیوسكها میایستادند و روزنامهها و مجلات را تماشا میكردند. حتی دیده شده در مواردی، برخی پا را فراتر گذاشته و علاوه بر تماشای مطبوعات، دست در جیب كرده و نسخهای را هم ابتیاع فرمودهاند.
گزارشها [كدام گزارشها؟!] حاكی است ملت
-تصدقشان گردیم - كتاب هم خواندهاند در این چند روز گوش شیطان كر. عدهای البته در این میان، با وجود دسترسینداشتن به اینترنت، دل از گوشیهایشان نكنده و به حفرههای نامكشوف تنظیمات آن وارد شدند و آنجا خود را سرگرم كردند. خلاصه اینكه بروز این وضع، سببساز تولید شوخیهایی شد كه در بزنگاههایی اینچنین برای ما ایرانیان مرسوم شده است. چند روزی خبری از دستبهدستشدن این خوشمزگیها نبود تا اینكه با بهبود دسترسیها حالا آرامآرام این طنازیها اینجا و آنجا منتشر میشوند.
نماینده سینمای جهان در ماجرای قطع اینترنت
بخشی از شوخیها، علاوه بر اینكه به صورت متن نوشته شده بودند اما تصویرمحور بودند و ارجاع مشخصشان به یك عكس بود. این عكس از كوئنتین تارانتینو، كارگردان نامآشنای شیفتگان سینما، با این توضیح همراه شده بود:
طوری كه این هفته بدون نت گذشت
#قطع_اینترنت
شوخی با كتابخوانی
لابد شما هم در این مدت درباره رویآوردن ملت به كتابخوانی شنیدهاید؛ البته آماری از این بابت در دسترس نیست اما میگویند معتادان به اینترنت در فراغ آن، دمی كتاب خواندهاند. برخی از شوخیها نیز در همین رابطه است:
ولی واقعا اینترنت اونایی كه میگن قطع بود كتاب خوندیم و خوب بود و اینا رو برای همیشه قطع كنید
داشتم كمكم صبحا به كتاب خوندن تو مترو رو میاوردم كه خداروشكر اینترنت وصل شد
نماینده سینمای ایران در ماجرای قطع اینترنت
این شوخی هم مانند قبلی، تصویرمحور بود؛ یكی از دیالوگهای معروف و پخششده فیلم «متری شیش و نیم»... جایی كه ناصر خاكزاد [با بازی نوید محمدزاده] پس از مطلعشدن از صدور حكم اعدامش، یكی از سكانسهای بهیادماندنی فیلم را رقم میزند. حالا این شوخی را با همان لحن به جای آن دیالوگ بخوانید:
وقتی تموم زندگیت بشه یه اكانت اینستاگرام.. من میدونم بنزین گرون شده میدونم... ولی من دلم پر میكشه فقط یه باره دیگه برم پشت فرمون آهنگ بذارم استوری بگیرم
سهگانه خسرو شكیبایی، سیدعلی صالحی و...
این یكی، فینفسه شوخی نیست، اما سوتی چرا! سوتیای كه خب به خنده هم منجر میشود. یحتمل كسی كه این پست را در صفحه شخصیاش منتشر كرده میشناسید؛ بازیگر ایرانی که مدتی است جلای وطن کرده است. او تصویری از غروب منتشر كرده و نوشته:
«حال همه ما خوب است اما تو باور نكن»
اما ماجرا به هشتگی كه پای نوشتهاش زده مربوط است:
«#خسرو_شكیبایی».
همین باعث شده كه در نظرهای زیر پست به او یادآور شوند كه این سطر شعر از خسرو شكیبایی نیست. البته میدانیم كه این شعر سیدعلی صالحی را زندهیاد خسرو شكیبایی خوانده و در قالب موسیقی و شعرخوانی منتشر كرده بود؛ اما خب شاعرش شكیبایینبود.
شاید باورتان نشود اما حوزههای مختلف مرتبط با ادبیات و هنر و فرهنگ جزو آسیبپذیرترین حوزهها بودهاند. این را فارغ از آسیبهای فرا اقتصادی ماجرا در نظر بگیرید البته. حوزه هنر خیلی زودتر از كسب و كارهایی كه ماهیت آنها بر اساس خرید و فروشهای اینترنتی بود توانست از فضای مجازی به نفع تبلیغات برای آثار هنری استفاده كند و به مدد رشد رسانههای مجازی، شبكههای اجتماعی و نرمافزارهای مختلف توانست از تبلیغات سنتی هنر جدا و شرایطی را فراهم كند كه عملا فضای مجازی بخشی از اطلاعرسانی حوزه فرهنگ و هنر را در دست بگیرد. از سوی دیگر در یك دهه گذشته با ایجاد فضای امن در زمینه خرید و فروش بر پایه اینترنت، باز هم این حوزه فرهنگ و هنر بود كه پیش از بسیاری از كسب و كارهای اینترنتی، فضای خرید و فروش هنر را وارد دنیای اینترنتی كرد و به همین دلیل ابعاد اقتصادی هنر نیز وارد این عرصه شد.
بر همین اساس میتوان این گونه تعبیر كرد اگرچه امروزه بیشتر اقتصاددانان بهدنبال ضررهای اقتصادی قطع اینترنت در كشور در حوزه تجارت هستند. از همین رو، هنرآنلاین كه خبرگزاری هنر ایران است طی گزارشی مفصل نتیجه گرفته كه حوزه فرهنگ و هنر از قطعی اینترنت بینالمللی بیشترین آسیب را دیده است. در این گزارش، حوزه كتاب، تئاتر، هنرهای تجسمی، سینما و موسیقی بررسی شده است.
ما اما اینجا ضمن ابراز افسوس از واردآمدن چنین آسیبهایی بر پیكر نحیف ادبیات و هنر ایرانی، میخواهیم از آسیبشناسیها عبور كنیم و به متن واكنشهای نهچندانجدی و البته طنز و كنایه مردم در این چند روز بپردازیم. ازقضا بیشتر شوخیهایی را انتخاب كردهایم كه ارتباطی با هنر یا ادبیات داشتهاند.
شوخیها از كجا آمد؟
شما را نمیدانیم اما ما در چند روزی كه دسترسیمان به اینترنت، قطع یا محدود بود كلی ملت را دیدیم كه پای كیوسكها میایستادند و روزنامهها و مجلات را تماشا میكردند. حتی دیده شده در مواردی، برخی پا را فراتر گذاشته و علاوه بر تماشای مطبوعات، دست در جیب كرده و نسخهای را هم ابتیاع فرمودهاند.
گزارشها [كدام گزارشها؟!] حاكی است ملت
-تصدقشان گردیم - كتاب هم خواندهاند در این چند روز گوش شیطان كر. عدهای البته در این میان، با وجود دسترسینداشتن به اینترنت، دل از گوشیهایشان نكنده و به حفرههای نامكشوف تنظیمات آن وارد شدند و آنجا خود را سرگرم كردند. خلاصه اینكه بروز این وضع، سببساز تولید شوخیهایی شد كه در بزنگاههایی اینچنین برای ما ایرانیان مرسوم شده است. چند روزی خبری از دستبهدستشدن این خوشمزگیها نبود تا اینكه با بهبود دسترسیها حالا آرامآرام این طنازیها اینجا و آنجا منتشر میشوند.
نماینده سینمای جهان در ماجرای قطع اینترنت
بخشی از شوخیها، علاوه بر اینكه به صورت متن نوشته شده بودند اما تصویرمحور بودند و ارجاع مشخصشان به یك عكس بود. این عكس از كوئنتین تارانتینو، كارگردان نامآشنای شیفتگان سینما، با این توضیح همراه شده بود:
طوری كه این هفته بدون نت گذشت
#قطع_اینترنت
شوخی با كتابخوانی
لابد شما هم در این مدت درباره رویآوردن ملت به كتابخوانی شنیدهاید؛ البته آماری از این بابت در دسترس نیست اما میگویند معتادان به اینترنت در فراغ آن، دمی كتاب خواندهاند. برخی از شوخیها نیز در همین رابطه است:
ولی واقعا اینترنت اونایی كه میگن قطع بود كتاب خوندیم و خوب بود و اینا رو برای همیشه قطع كنید
داشتم كمكم صبحا به كتاب خوندن تو مترو رو میاوردم كه خداروشكر اینترنت وصل شد
نماینده سینمای ایران در ماجرای قطع اینترنت
این شوخی هم مانند قبلی، تصویرمحور بود؛ یكی از دیالوگهای معروف و پخششده فیلم «متری شیش و نیم»... جایی كه ناصر خاكزاد [با بازی نوید محمدزاده] پس از مطلعشدن از صدور حكم اعدامش، یكی از سكانسهای بهیادماندنی فیلم را رقم میزند. حالا این شوخی را با همان لحن به جای آن دیالوگ بخوانید:
وقتی تموم زندگیت بشه یه اكانت اینستاگرام.. من میدونم بنزین گرون شده میدونم... ولی من دلم پر میكشه فقط یه باره دیگه برم پشت فرمون آهنگ بذارم استوری بگیرم
سهگانه خسرو شكیبایی، سیدعلی صالحی و...
این یكی، فینفسه شوخی نیست، اما سوتی چرا! سوتیای كه خب به خنده هم منجر میشود. یحتمل كسی كه این پست را در صفحه شخصیاش منتشر كرده میشناسید؛ بازیگر ایرانی که مدتی است جلای وطن کرده است. او تصویری از غروب منتشر كرده و نوشته:
«حال همه ما خوب است اما تو باور نكن»
اما ماجرا به هشتگی كه پای نوشتهاش زده مربوط است:
«#خسرو_شكیبایی».
همین باعث شده كه در نظرهای زیر پست به او یادآور شوند كه این سطر شعر از خسرو شكیبایی نیست. البته میدانیم كه این شعر سیدعلی صالحی را زندهیاد خسرو شكیبایی خوانده و در قالب موسیقی و شعرخوانی منتشر كرده بود؛ اما خب شاعرش شكیبایینبود.