دانشجو در خط مقدم عدالتخواهی
موضوع عدالتخواهی همیشه در سابقه و پیشینه تشكلهای دانشجویی به عنوان یكی از شاخصههای جدی مطرح بوده است. امروز و با توجه به شرایط كشور وضعیت تشكلهای دانشجویی را نسبت به شاخص عدالتخواهی چگونه ارزیابی میكنید؟
ذوقی: عدالتخواهی با اعتراض همخوانی دارد. اعتراض حتما برای پیگیری بیعدالتی در جامعه است. یك دانشجو با توجه به اینكه هنوز درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی نشده حتما روحیه عدالتخواهانه دارد. البته باید دقت كرد كه عدالتخواهی ابزار كنش سیاسی نشود. همچنین عدالتخواهی ابزار عقدهگشاییهای سیاسی نشود. ممكن است كسی با فرد دیگری مشكل شخصی داشته باشد و به اسم عدالتخواهی بخواهد او را رسوا كند. متاسفانه در شرایط كنونی در فضای جریانهای سیاسی ما با چنین پدیدهای مواجه هستیم. نكته دیگر این عدالتخواهی مبانی برخی كج فهمیها قرار نگیرد. به این معنا که در شرایطی كه عمده مساله ما در كشور موضوع كارآمدی است بحث عدالتخواهی هم باید به سمت عدالتخواهی تخصصی حركت كند. الان فكر میكنم كه مساله همه گروهها و جریانهای دانشجویی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و اسلامی و غیر اسلامی موضوع كارآمدی است و نسبت به آن توافق نظر وجود دارد. بنابراین در حوزه كارآمدی پیگیری مطالبات هم صرفا باید بر اساس حرف كارشناسانه باشد.
نقاشی: در مورد تشكلهای دانشجویی اصلاح طلب یا نزدیك اصلاح طلب واقعا اینگونه نبوده كه مباحث معیشتی و اقتصادی و عدالت محوری مورد توجه نباشد. در حوزه عدالت محوری داخلی مثل مبارزه با تبعیض و چه در بعد خارجی آن مانند عدالتخواهی بینالمللی، فعالان انجمن اسلامی دانشجویان همیشه واكنش نشان دادند. مثلا در بحث مقابله با سلطه در منطقه ما میزبان گروههای حماس بودیم. در مورد اعتراضات سال 96 هم انجمن اسلامی بیانیه صادر كرده است. بنابراین نمیتوان گفت انجمن اسلامی نسبت به این موضوع بیتفاوت است. اساسا بحث من این است كه نمیتوان حقوق انسانها را درجه بندی كرد و یكی از آن را بر دیگر حقوق ترجیح بدهیم. از این رو نمیشود میان آزادی و عدالت اولویتبندی كرد. عدالت بدون آزادی به توتالیتاریسم و به استالینیزم ختم میشود و آزادی بدون عدالت هم به سرمایهسالاری لجامگسیخته میانجامد. بنابراین دو مقوله باید در كنار هم پیش برود.
ذوقی: عدالتخواهی با اعتراض همخوانی دارد. اعتراض حتما برای پیگیری بیعدالتی در جامعه است. یك دانشجو با توجه به اینكه هنوز درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی نشده حتما روحیه عدالتخواهانه دارد. البته باید دقت كرد كه عدالتخواهی ابزار كنش سیاسی نشود. همچنین عدالتخواهی ابزار عقدهگشاییهای سیاسی نشود. ممكن است كسی با فرد دیگری مشكل شخصی داشته باشد و به اسم عدالتخواهی بخواهد او را رسوا كند. متاسفانه در شرایط كنونی در فضای جریانهای سیاسی ما با چنین پدیدهای مواجه هستیم. نكته دیگر این عدالتخواهی مبانی برخی كج فهمیها قرار نگیرد. به این معنا که در شرایطی كه عمده مساله ما در كشور موضوع كارآمدی است بحث عدالتخواهی هم باید به سمت عدالتخواهی تخصصی حركت كند. الان فكر میكنم كه مساله همه گروهها و جریانهای دانشجویی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و اسلامی و غیر اسلامی موضوع كارآمدی است و نسبت به آن توافق نظر وجود دارد. بنابراین در حوزه كارآمدی پیگیری مطالبات هم صرفا باید بر اساس حرف كارشناسانه باشد.
نقاشی: در مورد تشكلهای دانشجویی اصلاح طلب یا نزدیك اصلاح طلب واقعا اینگونه نبوده كه مباحث معیشتی و اقتصادی و عدالت محوری مورد توجه نباشد. در حوزه عدالت محوری داخلی مثل مبارزه با تبعیض و چه در بعد خارجی آن مانند عدالتخواهی بینالمللی، فعالان انجمن اسلامی دانشجویان همیشه واكنش نشان دادند. مثلا در بحث مقابله با سلطه در منطقه ما میزبان گروههای حماس بودیم. در مورد اعتراضات سال 96 هم انجمن اسلامی بیانیه صادر كرده است. بنابراین نمیتوان گفت انجمن اسلامی نسبت به این موضوع بیتفاوت است. اساسا بحث من این است كه نمیتوان حقوق انسانها را درجه بندی كرد و یكی از آن را بر دیگر حقوق ترجیح بدهیم. از این رو نمیشود میان آزادی و عدالت اولویتبندی كرد. عدالت بدون آزادی به توتالیتاریسم و به استالینیزم ختم میشود و آزادی بدون عدالت هم به سرمایهسالاری لجامگسیخته میانجامد. بنابراین دو مقوله باید در كنار هم پیش برود.