حرف دل مردم را بزنیم

حرف دل مردم را بزنیم


برای ارزیابی محتواهای عرضه شده در تلویزیون باید دید تلویزیون چه مسیری را طی كرده است و ما توقع چه خروجی از آن داریم. كار ارزیابی، كاری تخصصی است و كارشناسی و آسیب‌شناسی جدی می‌خواهد.
باید نگاه كرد مدیران شبكه‌ها و تولید محتوا و تولیدكنندگان چقدر در ارتباط با رسانه، آدم‌های متخصص و دارای شناخت هستند و بعد ببینیم چه برنامه‌هایی تولید می‌شود و چه برنامه‌هایی تولید نمی‌شود؟ چرا فلان برنامه مخاطب دارد و چرا بهمان برنامه مخاطب ندارد؟ چرا برنامه‌هایی كه تولید می‌شود و مخاطب دارد الگویی نمی‌شود برای امتداد و چرا برنامه‌هایی كه مخاطب ندارد زودتر از آن كه به زدگی ختم شوند، تعطیل نمی‌شوند؟
تلویــــــزیـــــــــــون، هــــــم برنامـــــــــه‌های مخاطب‌پسندی دارد كه می‌توانند مردم را سرگرم كنند و هم برنامه‌های نپخته‌ای كه حوصله سربر است. باید تمهیداتی اندیشیده شود كه بر دامنه برنامه‌های سرگرم‌كننده افزوده شود. این هم ساده است؛ آدم‌های مطمئن را به كار گمارند.
درست است كه غلبه فضای مجازی بر زندگی همه جهانیان محسوس است، ولی وقتی اتفاقی در ایران می‌افتد كه راهی برای ورود به فضای مجازی نیست این وظیفه رسانه‌های ملی و به‌ویژه تلویزیون است كه برنامه‌های جامع تدارك ببیند یا جامعیت برنامه‌های روتین را بیشتر كند.
همین حالا هم دیده‌ایم در تلویزیون برنامه‌های چالشی‌ای وجود دارد كه حرف دل مردم را می‌زنند. با این حال باید بیشتر و بیشتر سعی كنیم اعتماد مردم را جلب كنیم و این امر ممكن نیست مگر با تكیه بر پاسخ‌دهی به سوالات مخاطبان.
مخاطبی كه یك بار حرف دلش را در یك برنامه بشنود، یقینا كنجكاو می‌شود باز هم آن برنامه را دنبال كند و طی چنین مسیری است كه بر آمار مخاطبان واقعی برنامه‌ها افزوده می‌شود. برنامه سازان هم باید از انعكاس نظرات واقعی مخاطبان استقبال كنند و دنبال سانسور حرف‌های حق مخاطب نباشند.