تحریم و عدم ورودکالا به ایران، از فروشنده تبریزی یک تولید کننده و کارآفرین ساخت
فوت شیشه گری تبریزی ها
هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی كشورمان، برخی شان به حساب شغل آبا و اجدادی و ذوق خانوادگی به این جرگه پیوستند، برخی دست سرنوشت و اتفاق زلفشان را گره زده به زلف زیبا و ظریف هنر. قسم سومی هم اما هستند كه یك تعهد، میهن دوستی و دلسوزی برای این آب و خاك آنها را كشانده به وادی هنر؛ مثل سیدحامد شكرگزار؛ هنرمند 33 ساله تبریزی كه در كار ظریف شیشه گری است و میگوید فشار تحریمها و وارد نشدن كالاهای موردنیازش، او را به عرصه تولید مستقیم كالاهای ایرانی سوق داده است.
شیشه گری هنر شكل دادن به شیشه است؛ شیشهای كه با دمیدن عاشقانه كارگر به مذاب داخل كورهها جان میگیرد و پس از طی مراحل مختلف به بلوری با اشكال زیبا و چشم نواز تبدیل میشود؛ اشكالی كه حالا نشسته اند جای ظروف شیشهای و كریستالی وارداتی مغازه شكرگزار.
اول فروشنده
محصولات خارجی بودم
این هنرمند تبریزی دراین باره میگوید: قبل از این كه وارد ساخت كالاهای بلوری و شیشهای بشوم، فروشنده ظروف بلوری و كریستالی وارداتی بودم؛ به مدت ده سال و تا سال 91 كه به فكر تزئینات بلور و ایجاد تراش و رنگ كاری روی اجناس وارداتی افتادم. این كار را با كمك چهار نفر در كارگاه كوچكی آغاز كردم و با خرید مواد اولیه لازم از شركتهای دیگر روی اجناس وارداتی تزئیناتی اعم از تراش و رنگ و لعاب و ... انجام میدادم و میفروختم.
این روند ادامه داشت تا حدود سال 94 كه با افزایش تحریمها عملا واردات كالا بسیار محدود شد و جنس خام ما یعنی همان كالاهای وارداتی در بازار نایاب شد.
این تحریم های کار آفرین
تحریمها اگر هر كارآفرین و تولیدكنندهای را از ادامه كار و تولید منصرف كرد، شكرگزار را
مصمم تر كرد؛ اصلا ذهنش را باز و قوه خلاقیتش را شكوفا كرد، آنقدر كه پس از یك دوره كوتاه رنج و سختی، به فكر راه اندازی كوره مذاب باشد و جذب استادكارانی از تركیه تا عملا شیوه ساخت ظروف بلوری به سبك اروپایی را در تبریز، آن هم با كیفیت بسیار مرغوب كه بتواند با كالاهای مشابه خارجی و صاحب برند رقابت كند، بومی سازی كند. هنرمند تبریزی دراین خصوص هم باید موانع متعددی را از پیش روی خود برمی داشت:« اواسط آموزش با فشار برخی مسؤولان استانی مجبور شدیم استادكاران خارجی را اخراج كنیم كه این عمل به بیكار شدن 17 كارگر و نیمه تمام ماندن آموزش بخش مجسمه سازی و خاك خوردن تجهیزات خریداری شده در گوشه كارگاه منجر شد. بااین حال حداقل توانستیم با تولید كالاهای باكیفیت، جلوی واردات ظروف بلوری و كریستالی خارجی را بگیریم و گامی مهم در حفظ خروج ارز از كشورمان برداریم و با جذب نیروی كار سهمی هرچند ناچیز در اشتغال زایی جامعه داشته باشیم.» كار و تولید آن هم در این شرایط سخت اقتصادی و كاهش قدرت خرید مردم و نبود بازار فروش، قطعا سود و صرفه اقتصادی كه ندارد، شاید زیان و ضرر هم داشته باشد؛ چیزی كه هنرمند تبریزی هم به آن اشاره میكند:« زمانی كه در كار واردات و فروش محصولات خارجی بودیم سود بیشتری نصیبمان میشد، اما هیچ لذتی گواراتر و شیرین تر از تولید و فروش ظروف و كالاهای دست ساز داخلی كه بابت ساختشان ساعت ها پشت كوره میایستی و عرق میریزی نیست.»
برکت کارگری
می گویند كارگری و عرق ریزی برای نان حلال بركت میآورد؛ مصداقش شكرگزار است كه كار تولیدی اش را در سختی و بدون سود كنار كورههای پرحرارت كارگاهش با 25 نفر آغاز كرد و اكنون پس از گذشت چهار سال، بیش از 70 نفر به صورت مستقیم از گرمای كورهها امرار معاش میكنند و بیش از 500 نفر نیز در قالب فروشنده در مراكز تجاری مشغول فعالند.
هنوز اما دغدغههای زیادی برای این جوان تولیدكننده تبریزی باقی است و آن اعتماد نداشتن مردم به كالاهای داخلی است كه شكرگزار دلیلش را نبود آگاهی كامل نسبت به این تولیدات میداند:« هرچند متاسفانه برخی تولیدكنندگان با تولید اجناس درجه 2 و 3 تاحدودی در سلب اعتماد مشتریان دخالت دارند ولی این كه گناه برخی تولیدكنندگان را به پای بقیه بنویسند، كار درستی نیست. برخی تولیدكنندگان واقعا اجناسی به بازار عرضه میكنند كه از نظر كیفیت حرفی برای گفتن دارند. كافی است اطلاعاتی كه به مردم داده میشود درست باشد و مصرف كننده جنس مورد نیازش را بشناسد. مثلا بداند فقط برند مطرح نیست و كیفیت و ظرافت است كه حرف اول را میزند و مردم میتوانند روی این ویژگیها تمركز كنند. هنرمند تبریزی اشارتی هم به مواد اولیه دارد كه این روزها قیمتش ركورد میزند و همین طور بالا میرود:« كشور ما از نظر تامین مواد اولیه لازم مشكل چندانی ندارد و عناصر مختلف به وفور در كشور ما یافت میشود. بیشتر مواد اولیه مورد نیاز ظروف كارخانه ما داخلی است و تنها برخی مواد و عناصر را از كشورهای دیگر تهیه میكنیم كه متاسفانه در بحث انتقال ارز و نیز واردات بخش كوچكی از مواد اولیه با مشكل مواجه هستیم.»
مسؤولان هم ورود کنند
و البته بازار فروش هم كه این روزها دغدغه همه صنعتگران و تولیدكنندگان صنایع دستی است، جایی در سخنان هنرمند تبریزی دارد:« بازار داخلی یكی از بازارهای مهم برای كالاهای تولیدی است و اگرچه تولیدات ما از طریق تهران به برخی كشورهای همسایه چون عراق، امارات و ... صادر میشود، اما بخش اعظم كالاهای تولیدی ما به استانهای دیگر چون اصفهان، فارس، قم، خراسان، تهران و ... فرستاده میشود و در صورت حمایت دولت و افزایش میزان تولید، نه تنها زمینه اشتغال 500 جوان جویای كار را فراهم میكنیم بلكه میتوانیم طیف وسیعی از متقاضیان خارجی را مصرف كننده كالاهای تولیدی خود بكنیم.» به نظر این هنرمند جوان و خوش ذوق، نوع نگرش
نه چندان صحیح مسؤولان به
صنایع دستی یكی از بزرگ ترین معضلات كشور ماست، چراكه به گفته وی امروزه مسؤولان اغلب كشورهای جهان به این نتیجه رسیده اند كه برای رهایی از پدیده بیكاری و نیز توسعه اقتصادی كشور و نیز جذب گردشگر، باید به مقوله صنایع دستی توجهی ویژه داشته باشند. برای همین بیشتر كشورها چون هند و چین بابهره گیری از نیروی انسانی خود در این زمینه یكه تازی كرده و تقریبا كل بازار دنیا را با محصولات دستی خود قبضه كردهاند. كاری كه ما هم میتوانیم و باید انجام دهیم و این كار میسر نمیشود مگر در سایه حمایت از كارفرمایانی كه میخواهند با مشكلات كارگری دست و پنجه نرم كنند، اما چاره اش، یعنی چاره رقابت با تولیدكنندگان خارجی، پایین نگه داشتن قیمت پایه محصولات تولیدی، در كنار تولید محصولات مرغوب و با كیفیت و مشتری پسند است كه اگر با این حربه جلوی رقبا نایستیم، خواه ناخواه از گردونه تولید و رقابت جهانی كنار زده خواهیم شد.
اول فروشنده
محصولات خارجی بودم
این هنرمند تبریزی دراین باره میگوید: قبل از این كه وارد ساخت كالاهای بلوری و شیشهای بشوم، فروشنده ظروف بلوری و كریستالی وارداتی بودم؛ به مدت ده سال و تا سال 91 كه به فكر تزئینات بلور و ایجاد تراش و رنگ كاری روی اجناس وارداتی افتادم. این كار را با كمك چهار نفر در كارگاه كوچكی آغاز كردم و با خرید مواد اولیه لازم از شركتهای دیگر روی اجناس وارداتی تزئیناتی اعم از تراش و رنگ و لعاب و ... انجام میدادم و میفروختم.
این روند ادامه داشت تا حدود سال 94 كه با افزایش تحریمها عملا واردات كالا بسیار محدود شد و جنس خام ما یعنی همان كالاهای وارداتی در بازار نایاب شد.
این تحریم های کار آفرین
تحریمها اگر هر كارآفرین و تولیدكنندهای را از ادامه كار و تولید منصرف كرد، شكرگزار را
مصمم تر كرد؛ اصلا ذهنش را باز و قوه خلاقیتش را شكوفا كرد، آنقدر كه پس از یك دوره كوتاه رنج و سختی، به فكر راه اندازی كوره مذاب باشد و جذب استادكارانی از تركیه تا عملا شیوه ساخت ظروف بلوری به سبك اروپایی را در تبریز، آن هم با كیفیت بسیار مرغوب كه بتواند با كالاهای مشابه خارجی و صاحب برند رقابت كند، بومی سازی كند. هنرمند تبریزی دراین خصوص هم باید موانع متعددی را از پیش روی خود برمی داشت:« اواسط آموزش با فشار برخی مسؤولان استانی مجبور شدیم استادكاران خارجی را اخراج كنیم كه این عمل به بیكار شدن 17 كارگر و نیمه تمام ماندن آموزش بخش مجسمه سازی و خاك خوردن تجهیزات خریداری شده در گوشه كارگاه منجر شد. بااین حال حداقل توانستیم با تولید كالاهای باكیفیت، جلوی واردات ظروف بلوری و كریستالی خارجی را بگیریم و گامی مهم در حفظ خروج ارز از كشورمان برداریم و با جذب نیروی كار سهمی هرچند ناچیز در اشتغال زایی جامعه داشته باشیم.» كار و تولید آن هم در این شرایط سخت اقتصادی و كاهش قدرت خرید مردم و نبود بازار فروش، قطعا سود و صرفه اقتصادی كه ندارد، شاید زیان و ضرر هم داشته باشد؛ چیزی كه هنرمند تبریزی هم به آن اشاره میكند:« زمانی كه در كار واردات و فروش محصولات خارجی بودیم سود بیشتری نصیبمان میشد، اما هیچ لذتی گواراتر و شیرین تر از تولید و فروش ظروف و كالاهای دست ساز داخلی كه بابت ساختشان ساعت ها پشت كوره میایستی و عرق میریزی نیست.»
برکت کارگری
می گویند كارگری و عرق ریزی برای نان حلال بركت میآورد؛ مصداقش شكرگزار است كه كار تولیدی اش را در سختی و بدون سود كنار كورههای پرحرارت كارگاهش با 25 نفر آغاز كرد و اكنون پس از گذشت چهار سال، بیش از 70 نفر به صورت مستقیم از گرمای كورهها امرار معاش میكنند و بیش از 500 نفر نیز در قالب فروشنده در مراكز تجاری مشغول فعالند.
هنوز اما دغدغههای زیادی برای این جوان تولیدكننده تبریزی باقی است و آن اعتماد نداشتن مردم به كالاهای داخلی است كه شكرگزار دلیلش را نبود آگاهی كامل نسبت به این تولیدات میداند:« هرچند متاسفانه برخی تولیدكنندگان با تولید اجناس درجه 2 و 3 تاحدودی در سلب اعتماد مشتریان دخالت دارند ولی این كه گناه برخی تولیدكنندگان را به پای بقیه بنویسند، كار درستی نیست. برخی تولیدكنندگان واقعا اجناسی به بازار عرضه میكنند كه از نظر كیفیت حرفی برای گفتن دارند. كافی است اطلاعاتی كه به مردم داده میشود درست باشد و مصرف كننده جنس مورد نیازش را بشناسد. مثلا بداند فقط برند مطرح نیست و كیفیت و ظرافت است كه حرف اول را میزند و مردم میتوانند روی این ویژگیها تمركز كنند. هنرمند تبریزی اشارتی هم به مواد اولیه دارد كه این روزها قیمتش ركورد میزند و همین طور بالا میرود:« كشور ما از نظر تامین مواد اولیه لازم مشكل چندانی ندارد و عناصر مختلف به وفور در كشور ما یافت میشود. بیشتر مواد اولیه مورد نیاز ظروف كارخانه ما داخلی است و تنها برخی مواد و عناصر را از كشورهای دیگر تهیه میكنیم كه متاسفانه در بحث انتقال ارز و نیز واردات بخش كوچكی از مواد اولیه با مشكل مواجه هستیم.»
مسؤولان هم ورود کنند
و البته بازار فروش هم كه این روزها دغدغه همه صنعتگران و تولیدكنندگان صنایع دستی است، جایی در سخنان هنرمند تبریزی دارد:« بازار داخلی یكی از بازارهای مهم برای كالاهای تولیدی است و اگرچه تولیدات ما از طریق تهران به برخی كشورهای همسایه چون عراق، امارات و ... صادر میشود، اما بخش اعظم كالاهای تولیدی ما به استانهای دیگر چون اصفهان، فارس، قم، خراسان، تهران و ... فرستاده میشود و در صورت حمایت دولت و افزایش میزان تولید، نه تنها زمینه اشتغال 500 جوان جویای كار را فراهم میكنیم بلكه میتوانیم طیف وسیعی از متقاضیان خارجی را مصرف كننده كالاهای تولیدی خود بكنیم.» به نظر این هنرمند جوان و خوش ذوق، نوع نگرش
نه چندان صحیح مسؤولان به
صنایع دستی یكی از بزرگ ترین معضلات كشور ماست، چراكه به گفته وی امروزه مسؤولان اغلب كشورهای جهان به این نتیجه رسیده اند كه برای رهایی از پدیده بیكاری و نیز توسعه اقتصادی كشور و نیز جذب گردشگر، باید به مقوله صنایع دستی توجهی ویژه داشته باشند. برای همین بیشتر كشورها چون هند و چین بابهره گیری از نیروی انسانی خود در این زمینه یكه تازی كرده و تقریبا كل بازار دنیا را با محصولات دستی خود قبضه كردهاند. كاری كه ما هم میتوانیم و باید انجام دهیم و این كار میسر نمیشود مگر در سایه حمایت از كارفرمایانی كه میخواهند با مشكلات كارگری دست و پنجه نرم كنند، اما چاره اش، یعنی چاره رقابت با تولیدكنندگان خارجی، پایین نگه داشتن قیمت پایه محصولات تولیدی، در كنار تولید محصولات مرغوب و با كیفیت و مشتری پسند است كه اگر با این حربه جلوی رقبا نایستیم، خواه ناخواه از گردونه تولید و رقابت جهانی كنار زده خواهیم شد.