آیا بازگشت فرهاد با بازگشت روزهای خوب استقلال همراه خواهد بود؟
ریسك بزرگ فرهــاد
مدیران استقلال آنقدر بد عمل كردند كه خود مجبور به رفتن شدند. آندرهآ استراماچونی، یك بیگانه ایتالیایی، با در دست گرفتن فضای احساسی هواداران، كاری كرد كه مدیرعامل مجبور به رفتن شود. مدیران دیگر هم چندان توفیقی نداشتند.
وقتی اوضاع استقلال به آشوب كشیده شد، خلیلزاده، رئیس هیات مدیره كه سرپرست باشگاه هم شد به تقلا افتاد تا مربی ایتالیایی را در جمع آبیها نگه دارد؛ اما مشخص بود كه او دارد همه را بازی میدهد و نمیخواهد به ایران بیاید. اوج شاهكار این مربی وقتی بود كه حتی مذاكره در دوحه را هم انكار كرد.
مدیران استقلال كه بهشدت در تنگنا قرار داشتند و از سویی تحت فشار هواداران بودند و از سوی دیگر هیچ زمانی برای تلف كردن نداشتند؛ تصمیم گرفتند فرهاد مجیدی را به استقلال بیاورند. آنها یك بار دیگر هم در طول یك ماه اخیر نام فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی استقلال مطرح كرده بودند؛ اما واكنش تند برخی هواداران در فضای مجازی موجب شد مجیدی از حضور در استقلال انصراف داده و آن را به زمانی موكول كند كه هواداران او را بخواهند.
مدیران استقلال توقع هر چیزی را داشتند جز این. علی فتحا...زاده كه چند دوره مدیریت استقلال را بهعهده داشت برخورد تند هواداران با خود را سخت پذیرفت؛ اما باور نمیكرد هواداران با فرهاد مجیدی هم چنین رفتاری داشته باشند.
در نهایت فرهاد مجیدی انتخاب شد و آن دسته از هواداران تندرو كه فرهاد مجیدی، علی فتحا...زاده و دیگران را به خاطر استراماچونی مورد حمله قرار میدادند، به این دلیل كه به حقیقت ماجرا و بیاساس بودن ادعای عاشقانه استراماچونی نسبت به استقلال و هواداران پی بردند، كوتاه آمدند. فضای سرشار از بیاعتمادی كه در استقلال به وجود آمده بود، آرامآرام كمرنگ میشد؛ گرچه مدیران استقلال هنوز برای ثابت كردن برادری خود گامهای بسیاری را باید برمیداشتند. زمانی كه هواداران پذیرفتند مذاكره برای بازگشت استراماچونی به شكست مطلق منجر شده است، مجبور شدند بپذیرند استقلال از این بلاتكلیفی كه در این روزهای اخیر، روندی فزاینده به خود گرفته بود، خارج شود.
بازگشت فرهاد
فرهاد مجیدی حالا در پیچیدهترین و
پرتنشترین شرایط معاصر استقلال، پذیرفت مسؤولیت فنی تیم را به عهده بگیرد و حداقل برای این شجاعت باید از سوی هواداران تیمش تحسین شود. او كه روزی یك ورزشگاه را با حضور خود آبیرنگ میكرد، حالا با دوز محبوبیتی به مراتب كمتر روی نیمكت مینشیند، با این امید كه همان روند و كارنامه انتهای فصل قبل را ثبت كند. مجیدی در بدترین روزها پذیرفت سرمربی استقلال باشد و باید مردانه تا انتهای این مسیر سخت را بجنگد و بجنگد و بجنگد. به گفته پپ گواردیولا، «مربیگری در دل خود یك دنیا مبارزه و جاهطلبیهای ناتمام دارد. به همین دلیل فقط آدمهای شجاع در آن موفق میشوند». پس فرهاد مجیدی برای موفقیت فقط باید مبارزه كند و به خالی كردن میدان حتی برای یك لحظه هم فكر نكند.
فرهاد مجیدی كه با یك دستیار اسپانیایی و ایدههای جدید برای طراحی تمرینهای تاكتیكی وارد استقلال میشود، امیدوار است بتواند پروژه نیمهكاره استراماچونی در استقلال دلچسب را كامل كند. او میخواهد تیمش مانند تیم استراماچونی همه حریفان را آزار دهد؛ اما این خواسته چند درصد به اجرا نزدیك میشود و چند درصد تیم، همراه او خواهند بود؟ او باید در مرحله اول، اعتماد بازیكنانش را نسبت به خود جلب و بعد هم خیلی سریع، فكر تیم را به ایدههای تاكتیكی خود نزدیك كند.
در جستوجوی آرامش
آرام كردن فضای ملتهب درون تیم و رختكن به هم ریخته استقلال بهخصوص بعد از ماجرای زدوخورد و درگیریهای رختكن بعد از شكست مقابل ماشینسازی، یكی دیگر از چالشهای اساسی و انرژیبر فرهاد مجیدی است. البته مجیدی باتجربهتر از آن است كه بدون راهكار برای مهار این مشكل به تمرین استقلال برود. او قطعا با بازیكنان تاثیرگذار و باتجربه تیمش حرفهای بسیار دارد تا قبل از آغاز كارهای تاكتیكی، روان تیم را آرام كند.
استقلال در اولین بازی باید در اهواز مقابل تیم خوب فولاد بازی كند كه این هم یكی دیگر از چالشهای مجیدی است. شاید او ترجیح میداد به جای فولاد با تیمی مانند شاهین شهرداری بوشهر بازی كند كه تسلیمپذیرتر نشان میدهد.
تیم فرهاد اگر در دو بازی ابتدایی نتیجه مطلوب بگیرد، همراهی هواداران را كنار خود خواهد دید؛ اما گذر از فولاد و نفت مسجدسلیمان كمی سخت به نظر میرسد. بهخصوص برای تیمی كه بازیكنانش به دلیل وعدههای عمل نشده مدیران در خصوص پرداخت مطالبات و حقوقها، سردرگم، خسته و كلافه شدهاند.
فرهاد میتواند فاصله عمیق ایجاد شده بین مدیران باشگاه استقلال و هوادارانش را كم كند یا آن را بهشدت افزایش دهد. او میتواند هواداران را در كنار تیم قرار داده و همه را متحد كند یا هواداران را از كنار تمرین و ورزشگاه مسابقه استقلال فراری دهد. همه اینها به درجه هنرمندی مجیدی بسته است و باید دید چگونه عمل میكند. خیلی از طرفداران استقلال نگران هستند حضور فرهاد مجیدی در نیمفصل دوم، مانند حضور ناموفق سولشر در منچستریونایتد شود؛ اما مجیدی امیدوارانه به آینده نگاه میكند. حتی به پیام دلگرمكننده استراماچونی هم كه خیلیها را نگران كرده و موجب تردیدشان شده است امیدوارانه نگاه میكند.
او مانند استراماچونی معتقد است بهترین گزینه برای استقلال محسوب میشود و باید در این روزهای سخت، عشقش به این تیم را نشان دهد. فرهاد تنها یك راه دارد و آن هم كنار هم قراردادن دل همه آبیهاست. آیا او میتواند این پروژه سخت را به سرانجام برساند؟
وقتی اوضاع استقلال به آشوب كشیده شد، خلیلزاده، رئیس هیات مدیره كه سرپرست باشگاه هم شد به تقلا افتاد تا مربی ایتالیایی را در جمع آبیها نگه دارد؛ اما مشخص بود كه او دارد همه را بازی میدهد و نمیخواهد به ایران بیاید. اوج شاهكار این مربی وقتی بود كه حتی مذاكره در دوحه را هم انكار كرد.
مدیران استقلال كه بهشدت در تنگنا قرار داشتند و از سویی تحت فشار هواداران بودند و از سوی دیگر هیچ زمانی برای تلف كردن نداشتند؛ تصمیم گرفتند فرهاد مجیدی را به استقلال بیاورند. آنها یك بار دیگر هم در طول یك ماه اخیر نام فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی استقلال مطرح كرده بودند؛ اما واكنش تند برخی هواداران در فضای مجازی موجب شد مجیدی از حضور در استقلال انصراف داده و آن را به زمانی موكول كند كه هواداران او را بخواهند.
مدیران استقلال توقع هر چیزی را داشتند جز این. علی فتحا...زاده كه چند دوره مدیریت استقلال را بهعهده داشت برخورد تند هواداران با خود را سخت پذیرفت؛ اما باور نمیكرد هواداران با فرهاد مجیدی هم چنین رفتاری داشته باشند.
در نهایت فرهاد مجیدی انتخاب شد و آن دسته از هواداران تندرو كه فرهاد مجیدی، علی فتحا...زاده و دیگران را به خاطر استراماچونی مورد حمله قرار میدادند، به این دلیل كه به حقیقت ماجرا و بیاساس بودن ادعای عاشقانه استراماچونی نسبت به استقلال و هواداران پی بردند، كوتاه آمدند. فضای سرشار از بیاعتمادی كه در استقلال به وجود آمده بود، آرامآرام كمرنگ میشد؛ گرچه مدیران استقلال هنوز برای ثابت كردن برادری خود گامهای بسیاری را باید برمیداشتند. زمانی كه هواداران پذیرفتند مذاكره برای بازگشت استراماچونی به شكست مطلق منجر شده است، مجبور شدند بپذیرند استقلال از این بلاتكلیفی كه در این روزهای اخیر، روندی فزاینده به خود گرفته بود، خارج شود.
بازگشت فرهاد
فرهاد مجیدی حالا در پیچیدهترین و
پرتنشترین شرایط معاصر استقلال، پذیرفت مسؤولیت فنی تیم را به عهده بگیرد و حداقل برای این شجاعت باید از سوی هواداران تیمش تحسین شود. او كه روزی یك ورزشگاه را با حضور خود آبیرنگ میكرد، حالا با دوز محبوبیتی به مراتب كمتر روی نیمكت مینشیند، با این امید كه همان روند و كارنامه انتهای فصل قبل را ثبت كند. مجیدی در بدترین روزها پذیرفت سرمربی استقلال باشد و باید مردانه تا انتهای این مسیر سخت را بجنگد و بجنگد و بجنگد. به گفته پپ گواردیولا، «مربیگری در دل خود یك دنیا مبارزه و جاهطلبیهای ناتمام دارد. به همین دلیل فقط آدمهای شجاع در آن موفق میشوند». پس فرهاد مجیدی برای موفقیت فقط باید مبارزه كند و به خالی كردن میدان حتی برای یك لحظه هم فكر نكند.
فرهاد مجیدی كه با یك دستیار اسپانیایی و ایدههای جدید برای طراحی تمرینهای تاكتیكی وارد استقلال میشود، امیدوار است بتواند پروژه نیمهكاره استراماچونی در استقلال دلچسب را كامل كند. او میخواهد تیمش مانند تیم استراماچونی همه حریفان را آزار دهد؛ اما این خواسته چند درصد به اجرا نزدیك میشود و چند درصد تیم، همراه او خواهند بود؟ او باید در مرحله اول، اعتماد بازیكنانش را نسبت به خود جلب و بعد هم خیلی سریع، فكر تیم را به ایدههای تاكتیكی خود نزدیك كند.
در جستوجوی آرامش
آرام كردن فضای ملتهب درون تیم و رختكن به هم ریخته استقلال بهخصوص بعد از ماجرای زدوخورد و درگیریهای رختكن بعد از شكست مقابل ماشینسازی، یكی دیگر از چالشهای اساسی و انرژیبر فرهاد مجیدی است. البته مجیدی باتجربهتر از آن است كه بدون راهكار برای مهار این مشكل به تمرین استقلال برود. او قطعا با بازیكنان تاثیرگذار و باتجربه تیمش حرفهای بسیار دارد تا قبل از آغاز كارهای تاكتیكی، روان تیم را آرام كند.
استقلال در اولین بازی باید در اهواز مقابل تیم خوب فولاد بازی كند كه این هم یكی دیگر از چالشهای مجیدی است. شاید او ترجیح میداد به جای فولاد با تیمی مانند شاهین شهرداری بوشهر بازی كند كه تسلیمپذیرتر نشان میدهد.
تیم فرهاد اگر در دو بازی ابتدایی نتیجه مطلوب بگیرد، همراهی هواداران را كنار خود خواهد دید؛ اما گذر از فولاد و نفت مسجدسلیمان كمی سخت به نظر میرسد. بهخصوص برای تیمی كه بازیكنانش به دلیل وعدههای عمل نشده مدیران در خصوص پرداخت مطالبات و حقوقها، سردرگم، خسته و كلافه شدهاند.
فرهاد میتواند فاصله عمیق ایجاد شده بین مدیران باشگاه استقلال و هوادارانش را كم كند یا آن را بهشدت افزایش دهد. او میتواند هواداران را در كنار تیم قرار داده و همه را متحد كند یا هواداران را از كنار تمرین و ورزشگاه مسابقه استقلال فراری دهد. همه اینها به درجه هنرمندی مجیدی بسته است و باید دید چگونه عمل میكند. خیلی از طرفداران استقلال نگران هستند حضور فرهاد مجیدی در نیمفصل دوم، مانند حضور ناموفق سولشر در منچستریونایتد شود؛ اما مجیدی امیدوارانه به آینده نگاه میكند. حتی به پیام دلگرمكننده استراماچونی هم كه خیلیها را نگران كرده و موجب تردیدشان شده است امیدوارانه نگاه میكند.
او مانند استراماچونی معتقد است بهترین گزینه برای استقلال محسوب میشود و باید در این روزهای سخت، عشقش به این تیم را نشان دهد. فرهاد تنها یك راه دارد و آن هم كنار هم قراردادن دل همه آبیهاست. آیا او میتواند این پروژه سخت را به سرانجام برساند؟
تیتر خبرها
-
پیشنهاد تازه یووه برای خرید پوگبا
-
پیونتك میخواهد در میلان بماند
-
ریسك بزرگ فرهــاد
-
بایرن هم سانچو را میخواهد
-
اریكسن در مسیر اینتر
-
بسته 5 میلیونی برای بوكسور كولبر
-
استعفای دستهجمعی در كمیسیون ورزشكاران كمیته المپیك
-
جلسه پیشكسوتان استقلال با علینژاد
-
فان برونكهورست سرمربی گوانگژو چین شد
-
ستاره کرهای تاتنهام؛ بهترین بازیكن ۲۰۱۹ آسیا