راز محبوبیت حاج قاسم
اگر بخواهیم جزو كسانی باشیم كه پا جای پای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گذاشته و ادامهدهنده مسیر او باشیم، باید «سبك زندگی» او را بشناسیم و قدم به قدم مسیر او را طی كنیم. حاج قاسم سلیمانی، به فكر حل مشكلات و معضلات مملكت بود، اگر كاری به او پیشنهاد میدادند و فرد دیگری را مناسبتر از خویش میدانست، او را معرفی میكرد. در كارهایش با افراد مطلعتر از خودش مشورت میكرد، اهل رانتخواری نبود، در مقابل معضلات اجتماعی بیتفاوت نبود، همیشه بین مردم بود و خدمت خالصانه و بدون منت را مشی خود قرار میداد. منافع ملی را بر هر چیز ترجیح میداد و دفاع از مظلومان را پیشه كرده و پاكدست و پاكاندیش بود.
سردار جبهه مقاومت، كالای ایرانی میخرید تا به تولید ملی كمك كند و بدون توجه به برند، لباس میپوشید و از اشرافیگری دوری میكرد. به كشور، ملیت و هویت خویش افتخار میكرد و به هر مقداری كه از دستش بر میآمد، به مشكلات مردم رسیدگی میكرد. با دیدن ناملایمات و نامهربانیها، از كار و تلاش خسته نمیشد. در انتخاب مسكن، وسایل منزل، تفریحات و سفرها به خواستِ همسر و فرزندانش توجه میكرد و همواره با همسر و فرزندانش مهربان بود.
حاج قاسم سلیمانی، یاد خدا را در دلش زنده نگه میداشت و با ائمه علیهم السلام ارتباط «دل»ی برقرار میكرد. ارادت خاصی به حضرت زهرا سلاما... علیها داشت و از دستاوردهای انقلاب دفاع میكردو مشكلات و نابسامانیها را بزرگ جلوه نمیداد. سردار امید به آینده را در دلش و دل دیگران، زنده نگاه میداشت و در همه كارهایش دقت میكرد كه رضای الهی را كسب كند. حاج قاسم از گناه دوری میكرد، تحمل عقیده مخالف را داشت و هنگام امر به معروف و نهی از منكر با بهترین زبان و بیان با طرف ارتباط برقرار میكرد. او معضلات ناشی از بیدینی را رتبهبندی میكرد و در مقابل دروغگویی و بیحجابی، به یك اندازه واكنش نشان نمیداد و به همان مقدار كه به شعائر پایبند بود، به اصولی مانند ظلم نكردن به شهروندان، همسایگان، همسر و فرزند و. .. مقید بود. سردار دلها اخلاص و خودسازی را پیشه خود ساخته بود و ایثار و ازخودگذشتگی در او متبلور بود و تلاش داشت در همه امور تعادل داشته باشد.
حاج قاسم سلیمانی، در ظاهر و باطن زندگیاش نظم و انضباط، جریان داشت و زمان را مدیریت میكرد. او كارهایش را مینوشت و مطابق برنامه عمل میكرد و تلاش داشت به عهد خود وفا كند. او در مهمانیها، جلسات و ملاقاتها سر موقع حاضر میشد و از پرگویی پرهیز میكرد. سردار نظم فكری داشت، بیشتر سكوت میكرد و قبل از آنكه سخن بگوید، به آثار و تبعات آن فكر میكرد. او در تصمیمگیریها، خطرپذیر بود اما اولویتها را تعریف میكرد و آنها را در صدر كارهایش قرار میداد. حاج قاسم همت بلند داشت و شجاعت در اقداماتش هویدا بود. سردار روحیهای شاد و بانشاط داشت و آنچه بر خود نمیپسندید، بر دیگران هم نمیپسندید.
سردار روزهای مقاومت به معنای واقعی، عبدِ خدا و مطیع رهبری بود. نگاهش به دوستان، مهربانانه و به دشمنان، كینهتوزانه بود. خستگیناپذیر و نستوه و عاشق شهادت بود. توكل به خدا به جان حاج قاسم نشسته بود. روحیه خاكی داشت. دشمنشناسیاش دقیق بود و همیشه رفتار آنها را پیشبینی میكرد. حاجقاسم بسیار باهوش بود و با انواع گرایشهای سیاسی مخلص، همكاری میكرد. در یك جمع، اگر كسی او را نمیشناخت، نمیتوانست تشخیص دهد او فرمانده است. آرامشی خاص در چهرهاش بود و این آرامش را به مخاطب منتقل میكرد. در عملیات، نمینشست تا به نیروها فرمان بدهد كه بروید، خودش جلو میرفت.
حاج قاسم، مقید به صله رحم بود و به پدر و مادرش به صورت ویژه احترام میگذاشت. شخصیتی كاریزما و مقتدر داشت. به هیچ جناح سیاسی گرایش نداشت و فقط ولایتمدار بود. هیچگاه به سختیهای كار، اشاره نمیكرد. او خلاصه همه خوبیها بود.
رمز متفاوت بودن حاج قاسم این بود كه تغییر را از خودش شروع كرد و با مشی انقلابی و رفتار انسانی، محبوب قلوب بود و نهایتا هم به شهادت رسید.