كلیپی كه بهتازگی از برخورد یك مقام مسؤول در سیستان و بلوچستان منتشرشده بار دیگر ضعفهای سیستم مدیریتی كشور را عیان كرد
ادب مرد به ز دولت اوست
اگر این تلفنهای همراه نبودند، اگر آدمهای كنجكاو و نكتهسنج، این دوربینهای هوشمند را دست نمیگرفتند و لحظات را ثبت نمیكردند و اگر این ویدئوهای ضبط شده به دست آدمهای حساس و دغدغهمند و البته با شهامت در فضای مجازی دست به دست نمیشد، چه بسیار اتفاق كه به تور افكار عمومی نمیافتاد و چه بسیار وقایع كه كتمان و لاپوشانی میشد و آن وقت عدهای كه آن صحنه و موقعیت، داغی به دلشان گذاشته، در این آتش میسوختند و خودخوری میكردند. واضحتر بگویم، اگر عدهای سر صحنه حاضر نبودند و وقتی مسؤولی در حال بازدید، یك دفعه از جملهای برمیآشفت و عنان زبان از دست میداد و طرف مقابل را میشست و كنار میگذاشت، اگر این دوربینهای هوشمند و آدمهای دغدغهمند نبودند، این بخش از تاریخ زیربار زمان مدفون میشد و كسی خبردار نمیشد گوشهای از كشور، مسؤولی مافوق با مسؤولی مادون یا با مردم عادی چه كرده است. این تلفنهای همراه دوربین دار و آدمهای گوش به زنگ نعمتاند، اینها برشی از وقایع را ضبط میكنند تا یك تلنگر به جامعه بزنند و تلنگری نیز به مسؤولان كهای آقایان شما مدیر هستید نه رئیس كه هرچه دلتان خواست بكنید و هرچه میلتان بود بگویید و طرف مقابل را نادیده بگیرید و بعد هم پشت همان سپر آهنی كه معمولا دور روسا كشیده میشود، پنهان شوید. گرچه بسیاری از مسؤولان از رسانهای شدن این ویدئوها و دست به دست شدنشان ناراحتند و گاهی نیز كار به شكایت از مسببان این انتشار و واكنشهای تند بعدی میكشد ولی به نظر میرسد بعد از رفتارهای ناخوشایند مسؤولان آن كه باید مطالبهگر و طلبكار باشد مردم و افكار عمومی است به این دلیل كه مردم از مسؤولان پاسخگویی میخواهند نه پرخاش و افكار عمومی از مسؤولان تابآوری و سعه صدر میخواهند نه تندی و تكبر.
دو سال و نیم قبل وزیر مستعفی راه و شهرسازی در حاشیه نشست هیات دولت وقتی با سوال خبرنگاری درباره مرجوعی بودن ایرباسهای خریده شده مواجه شد از شدت عصبانیت، میكروفن خبرنگار را پرت كرد و ضمن ادای این جمله كه شما خبرنگار نیستید و از خبرنگاری سر درنمیآورید، اذعان كرد كه خبرنگار باید یك جو عقل داشته باشد!
این واكنش نامتعارف آغازی شد برای واكنشهای مشابه، مثل برخورد وزیر مستعفی جهاد كشاورزی با كشاورز پیر طبسی كه از سوز دل شعری میخواند و از قیمت گوجهفرنگی گله میكرد ولی با برخورد سرد و غیرمحترمانه وزیر كه مدام خب! خب! میكرد روبهرو شد. یا برخورد همین وزیر با كشاورز گیلانی كه معترض واردات بی رویه برنج خارجی و افت قیمت برنج داخله بود ولی محمود حجتی گفت كه كمی از آن سبوسها به او بدهند تا خوشحال شود!
ماجرای وزیر مستعفی بهداشت با مردی از اهالی بجستان كه از گرانی خدمات فیزیوتراپی گله میكرد نیز از همین جنس است، وقتی وزیر به او با لحنی پرطعنه و غیردوستانه گفت كه اگر فیزیوتراپی گران است خودت پایت را بمال! اتفاقاتی كه یك سال پیش درساختمان گمرک رخ داد نیز نمونه خوبی از تبختر برخی صاحب منصبان و مسؤولان با كسانی است كه آنها زیردست تصورشان میكنند. نماینده مردم سیستان و بلوچستان همراه مردی كه لكسوسی آبی رنگ داشت به گمرك رفته بود تا به گفته منابع مطلع درباره پرونده این مرد كه از دلالان شناخته شده بود وارد دفتر رئیس شود كه چون یكی از كارمندها مانعش شده بود برآشفت و به اهانت روی آورد كه كارمند نیز البته به او گفت كه زیردست آقای نماینده و فرمانبردار او نیست.
حالا اما ویدئویی جدید میان مردم میچرخد كه در مورد یكی از شهرستانهای محروم و سیلزده سیستان و بلوچستان است، جایی در فنوج كه عضو شورای شهر آن به رئیس بنیاد مسكن استان اعلام میكند خانههایی كه برای مردم ساختهاند سقف ندارد ولی آقای مدیر برآشفته میشود و درحالی كه شخص سومی را فرامیخواند و از او توضیح میخواهد به عضو شورای شهر میگوید ساكت باش و حرف مفت نزن!
در گفتوگو با دو جامعه شناس و یك روانشناس رفتار مسؤولانی از این جنس را بررسی كردهایم و به این پرداختهایم كه علت ظهور چنین مدیرانی چیست و چرا كوچكترین انتقاد یا صحبتی كه خلاف میل آنها باشد به پرخاشگری و اهانت و حاشیههای بعدی كشیده میشود؟
چربش روابط بر ضوابط
دكتر غفور شیخی/ جامعهشناس
علت برخوردهای قهری برخی مدیران با مردم یا با مسؤولان رده پایینتر را میشود از جنبههای مختلف بررسی كرد. البته قبل از هرگونه تحلیل باید اعلام كرد همانگونه كه مردم زیر فشارهای مختلف هستند مسؤولان نیز چنین فشارهایی را تحمل میكنند، فشارهایی مثل نبود بودجه، فقدان هماهنگی برای پیشرفت كارها و مطالبات گسترده مردمی درحالی كه برآوردن همه آنها از توانشان خارج است. این تنگناها باعث میشود آستانه تحریكپذیری مسؤولان پایین بیاید به گونهای كه تاب شنیدن نداشته باشند. البته هدف از ذكر این موضوع تبرئه مسؤولان نیست بلكه هدف همهجانبه نگریستن به موضوع است. در كنار پذیرش این واقعیت و گذر از كنار آستانه تحملی كه پایین آمده البته باید گفت بخشی از رفتارهای نابهنجار برخی مسؤولان در مواجهه با مردم و افكار عمومی این است كه در ساختار اداری ما روابط بر ضوابط چربش دارد و مدیران معمولا براساس گرایشهای حزبی، مذهبی یا قومی انتخاب میشوند و واضح است وقتی اینچنین باشد تخصص و مهارت جایش را به مولفههای دیگر میدهد. در این میان ضعف سیستم نظارت اداری بسیار حائز اهمیت است و وقتی نظارتها كمرنگ است یك مدیر یا مسؤول خاطی میتواند با استفاده از روابط، مشكلات پیش آمده را براحتی رفع و رجوع كند. از سوی دیگر مردم نیز كه باور دارند هرگونه پیگیری در چنین اموری بینتیجه است دست از احقاق حق میكشند و در نتیجه چنین رفتارهایی در افراد خاطی تقویت میشود. اینكه انتصابها دركشورمان بر مبنای برنامه مدیران و عملكرد آنها نیست نیز نوعی اطمینان به مسؤولان میدهد كه در هرصورت دوره مدیریتی خود را تمام خواهند كرد و گزندی متوجهشان نخواهد بود. این روند اما به ساختارجامعه لطمه میزند و ضروری است دیدبانی عمومی تقویت شود به طوری كه مسؤولان حس كنند در فضایی قرار دارند كه همه دیوارها از جنس شیشه است و هر لحظه ممكن است درباره عملكردشان مورد سوال قرار بگیرند.
ضعف فرهنگ پاسخگویی
دكتر مازیار طلایی/ جامعه شناس
در مورد تحلیل رفتار مسؤولانی كه در برخورد با مردم یا مسؤولان محلی به رفتارهای پرخاشگرانه رو میآورند پیش از آن كه خود این افراد را تحلیل كنیم باید به بررسی فرهنگی بپردازیم كه باعث تولید و تربیت چنین مدیرانی میشود. در جامعهشناسی، فرهنگی به نام مشاركتپذیری و رقابتپذیری وجود دارد كه بر لزوم پاسخگو بودن مسؤولان تاكید دارد و ارزیابی پاسخهایی كه آنها به افكار عمومی میدهند را ضروری میداند. وقتی در جامعهای این فرهنگ مستولی باشد همه چیز خوب پیش میرود ولی زمانی كه این فرهنگ موجود نباشد یا ناقص اجرا شود مشكلاتی مثل آنچه ما در جامعهمان هر از گاهی تجربه میكنیم، پیش میآید. وقتی فرهنگ پاسخگویی وجود ندارد، كسانی كه در مناصب مختلف قرار میگیرند خود را در مقابل مردم پاسخگو نمیدانند و اساسا اعتقادی به پاسخگویی ندارند؛ چون خود را فقط ملزم به پاسخگویی به مسؤولان بالادستی میدانند. به این ترتیب اگر افراد مادون از آنها سوال یا انتقاد بكنند این كار را نوعی فضولی و وارد شدن به حریم شخصی خود قلمداد و با مرتكبان برخورد میكنند. بیشك حاكم شدن چنین فرهنگی به توسعه نیافتگی ساختارها و در نتیجه ناكارآمدی منجر میشود كه به نوبه خود چرخه ناكارآمدی را تقویت كرده و در نتیجه روحیه محافظه كاری و پاسخگو نبودن در مسؤولان را تشدید میكند. در چنین فضایی هیچ راهی به جز تقویت فرهنگ پاسخگویی وجود ندارد، اینكه دولتها و همه اركان حاكمیت خود را مقابل مردم و در قبال عملكرد خویش مسؤول بدانند و برای شهروندان نیز حق سوال و مطالبه قائل باشند.
رفتارهای هیجانی و بیمهارتی
دكتر تقی ابوطالبیاحمدی/ روانشناس
هر انسانی برای حسن معاشرت با دیگران نیاز به مهارتهای دهگانه دارد از جمله مهارت تصمیمگیری، حل مساله، تفكر خلاق، روابط بین فردی و كنترل خشم و تابآوری. به نظر میرسد كسانی كه در روابط خود با دیگران موفق نیستند و با كوچكترین انتقادی از كوره درمیروند و به رفتارهای پرخاشگرانه دست میزنند هم از دانش و هم از مهارت كنترل خشم و تابآوری بیبهرهاند. لازمه كنترل رفتارهای هیجانی این است كه افراد قبل از هر اقدامی چیستی، چرایی و چگونگی موضوعات را نزد خود تحلیل كنند و پس از آن دست به واكنش بزنند. كسانی كه اینگونه رفتار میكنند صاحب تفكر و اندیشهاند و هیچگاه در مواجهه با اتفاقات، رفتارهای عصبی و پرخاشگرانه از خود بروز نمیدهند. برعكس كسانی كه فاقد چنین مهارتی هستند به صورت فیزیكی یا كلامی با دیگران برخورد میكنند كه این نشان میدهد آنها تدبیر و همهجانبهنگری ندارند و توان حل مساله را ندارند. در این موضوع میان مردم عادی و مسؤولان تفاوتی وجود ندارد و هردو گروه ممكن است فاقد مهارت باشند كه البته بیمهارتی مسؤولان میتواند تبعات ناخوشایندی برای جامعه داشته باشد.