یادداشت
از چالش تا ادب
زهرا غفاری(روزنامهنگار)
انجام گفتوگوهای چالشی در برنامههای تلویزیونی، اتفاقی است که این روزها در اکثر شبکههای تلویزیونی داخل و خارج از کشور انجام میشود. با این حال برگزاری درست چنین برنامههایی خود با چالش همراه است و فردی که اجرای چنین برنامههایی را بر عهده میگیرد، باید فرق میان مخالفت و پرخاشگری را بداند. از قضا مرز میان این دو باریک و چون مو هم نیست؛ فقط قدری تأمل در رفتار و گفتار لازم است تا بیشترین میزان مخالفت، در قالب ادبیاتی وزین و گفتاری سنگین بیان شود و روی شنونده هم تأثیر لازم را بگذارد.
روز گذشته روی آنتن شبکه شمای سیما اتفاقی عجیب رخ داد و مخاطبانی که ظهر جمعه خود را به تماشای برنامه تلویزیونی «من و شما» با اجرای احسان ظلیپور نشسته بودند، شاهد گفتوگویی سوالبرانگیز و خارج از اصول میان او و مهمان برنامهاش، مسعود فراستی شدند. گفتوگویی که البته ختم به خیر هم نشد و فراستی، این منتقد همیشه جنجالی تلویزیون در اواسط پخش، برنامه را ترک کرد.
لحن کلام ظلیپور، عامل اصلی این کشمکش بود. او که میبایست به عنوان مجری برنامه آداب مهماننوازی از فراستی را به جا میآورد، از ابتدا با لحنی دور از ادب و حتی منطق با او صحبت کرد و تمام گفتهها و حتی شخصیتش را زیر سوال برد؛ پرخاشی بیسابقه روی آنتن زنده تلویزیون که تا جایی پیش رفت که فراستی برنامه را ترک کرد. حالا این نقد به برنامه وارد است که چرا یک گفتوگوی چالشی اصولی، جای خود را به مکالمهای مغرضانه و سرشار از خصومتهای شخصی میدهد؟ آیا نظارتی بر اجرای این برنامه در کار نیست و اینکه چرا آنتن زنده رسانهای که متعلق به عموم مردم است را مجالی برای پرخاش میدانیم؟ باور کنید گاهی وقتها نقد نکردن، از اینکه نقدی اینطور غیر اصولی کنیم و آن را با پرخاش اشتباه بگیریم، بهتر است.
روز گذشته روی آنتن شبکه شمای سیما اتفاقی عجیب رخ داد و مخاطبانی که ظهر جمعه خود را به تماشای برنامه تلویزیونی «من و شما» با اجرای احسان ظلیپور نشسته بودند، شاهد گفتوگویی سوالبرانگیز و خارج از اصول میان او و مهمان برنامهاش، مسعود فراستی شدند. گفتوگویی که البته ختم به خیر هم نشد و فراستی، این منتقد همیشه جنجالی تلویزیون در اواسط پخش، برنامه را ترک کرد.
لحن کلام ظلیپور، عامل اصلی این کشمکش بود. او که میبایست به عنوان مجری برنامه آداب مهماننوازی از فراستی را به جا میآورد، از ابتدا با لحنی دور از ادب و حتی منطق با او صحبت کرد و تمام گفتهها و حتی شخصیتش را زیر سوال برد؛ پرخاشی بیسابقه روی آنتن زنده تلویزیون که تا جایی پیش رفت که فراستی برنامه را ترک کرد. حالا این نقد به برنامه وارد است که چرا یک گفتوگوی چالشی اصولی، جای خود را به مکالمهای مغرضانه و سرشار از خصومتهای شخصی میدهد؟ آیا نظارتی بر اجرای این برنامه در کار نیست و اینکه چرا آنتن زنده رسانهای که متعلق به عموم مردم است را مجالی برای پرخاش میدانیم؟ باور کنید گاهی وقتها نقد نکردن، از اینکه نقدی اینطور غیر اصولی کنیم و آن را با پرخاش اشتباه بگیریم، بهتر است.