حكیم، معبر، شاگردان و 6 رهگذر شناختی
حكیمی كه سلسلهجلسات علوم شناختی و مطالعات رفتاری پژوهشكده علوم انسانی اوهایو را اداره میكرد، برای انجام پروژه پژوهشی ترم از دانشجویان خواست پس از نامهنگاری و هماهنگی با شهرداری ناحیه، میخی بزرگ در معبر یكی از اماكن عمومی بكوبند و سپس مخفیانه به بررسی واكنش رهگذران بنشینند. دانشجویان پس از نامهنگاری و هماهنگی با شهرداری ناحیه، میخی بزرگ در معبر یكی از اماكن عمومی كوبیدند و سپس پشت دیواری مخفی شدند و به بررسی واكنش رهگذران نشستند. رهگذر اول به معبر رسید و بدون توجه به میخ از معبر عبور كرد. نفر دوم به معبر رسید و میخ را دید، اما بدون آنكه واكنش خاصی نشان دهد از معبر عبور كرد. نفر سوم به معبر رسید و میخ را دید و گفت: حالا كار دارم. وقتی كارم را انجام دادم به اینجا برمیگردم و میخ را درمیآورم تا كسی آسیب نبیند. نفر چهارم به معبر رسید و میخ را دید و از آن عكس گرفت و در شبكه اجتماعی اینستاگرام گذاشت و زیر آن كپشن كرد: از مملكتی كه بر سردر معابر آن میخ كوفتهاند باید رفت. نفر پنجم به معبر رسید و میخ را دید و تلاش كرد میخ را از جا بكند، اما موفق نشد و از معبر عبور كرد. نفر ششم به معبر رسید و میخ را دید و از جیب خود چكشی بیرون آورد و میخ را تا ته فروكوفت و از معبر عبور كرد. در این هنگام حكیم كه پشت دیواری مخفی شده بود از پشت دیوار بیرون آمد و بهسوی دانشجویان كه پشت دیوار دیگری مخفی شده بودند، رفت و گفت: از این اتفاق چه نتیجه شناختی و رفتاریای گرفتید؟ دانشجویان گفتند: ما نمیدانیم. حكیم گفت: خاك بر سرتان. وی سپس اظهار كرد: نفر اول شخصی با شناخت و توجه پایین و در مجموع تعطیل بود. نفر دوم دارای شناخت و توجه مناسب، اما فاقد مسؤولیتپذیری بود. نفر سوم دارای شناخت، توجه و مسؤولیتپذیری مناسب، اما فاقد وقتشناسی بود. نفر چهارم واقعاً كمشعور و نادان بود و بهتر همان است كه از مملكت برود. نفر پنجم دارای شناخت، توجه، مسؤولیتپذیری و وقتشناسی مناسب، اما فاقد چكش بود و نفر ششم دارای شناخت، توجه، مسؤولیتپذیری و وقتشناسی مناسب و نیز بهرهمند از ابزارهای لازم برای اصلاح بود. حكیم سپس نمره پروژه پژوهشی تمامی دانشجویان را كه با دهان باز به وی نگاه میكردند صفر داد و معبر را ترك كرد.