نسخه Pdf

  باور 

  باور 

پریساسادات مناجاتی / 17 ساله/ کرج

انتخاب کردم تو رااز دل تمام تاریکی‌ها
یک جهان به من خندید
من فقط ایستادم و به آنها نگاه کردم
در خیالشان چه می پنداشتند
انگشت اشاره به سویم نگه داشتند
به خیالشان تو را داشتن دیوانگی بود
در من متولد شدی  و غم رفت
سیاهی از شهر من رخت بست
در میان آن همه نقطه های سیاه
نقطه سفیدی در صفحه زندگی من نقش بست
حال همه شهر در جست وجوی تو هستند
اما من اولین کسی بودم
که در این شهر سیاه و پر غوغا
انسان بودن
 مهربانی و عشق
را انتخاب کردم