فوت‌و‌فن هایی  انتخاب درست

ما انتخاب‌هایمان هستیم

فوت‌و‌فن هایی انتخاب درست

از این جمله قشنگ‌ها هست كه در فضاهای مجازی می‌بینیم و پشت‌بندش می‌گوییم:« ایول»؛ می‌خواهم همین ابتدای كار چند تا از این جمله‌ها درباره موضوع پرونده این هفته یعنی «انتخاب»، به شما خاطر‌نشان كنم: (جان شما نباشه جان خودم آرزوم بود یه بار تو‌ی عمرم خاطر‌نشان كنم.) «هر چیز كه در جستن آنی، آنی.» «بزرگ‌ترین تفاوت انسان و حیوان فهم و اندیشه نیست بلكه اراده و انتخاب اوست.» و «ما انتخاب‌هایمان هستیم.»

چه چیزهایی روی انتخاب‌های ما تاثیر می‌گذارند؟

حرف مردم
همه ما یك دوز یواشی از دهن‌بینی را داریم. البته بماند كه در بعضی‌ها بیشتر شبیه آسیب ملایم مغزی است كه ترامپ گفته بود و به قدری دهن‌بین هستنــد كه مهــــارت لب‌خوانی هم پیدا كـــــرده‌اند و حتـــــی تصمیــــمات مهـــم زندگی‌شان را هم واگــذار می‌كنند به نظـــــرات فهیمانه خلق‌ا... تا یك وقت نكند طرز  فكرشان به مذاق مبارك كسی خوش نیاید. مثلا شایان فصل به فصل كه می‌خواهد لباس بخرد تمام گزینه‌های پیشــــنهـــادی در موقعیت اتــــاق پــــرو را در پیـــــجش بارگــــــذاری می‌كند و بعد با گزینه‌های بله و خیر از دنبال‌كنندگان همیشه در صحنه‌اش برای انتخاب پوشاك مورد نظر یاری می‌طلبد. ناگفته نماند برای همین است كه هیچ‌كدام از لباس‌هایش با هم جور در نمی‌آیند.

جــامــعــه
عرف، جامعه و خانواده در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های ما بسیار مهم هستند. مثلا: آقای «دودوئه سیمپارو اسچاوه بولا» از حاشیه مرزی جنوب غربی آفریقا قطعا در تصمیم‌گیری با ادموند كاری از خیابان 24 نیویورك آمریكا متفاوت عمل می‌كند. مثلا موقع انتخاب اسم برای فرزند. احتمالا نفر اول لحظه میمون و مبارك تولد فرزندش را كه باد در شنزار جلوی خانه‌اش توفان به پا كرده به‌طور ماهرانه‌ای به اسم تبدیل می‌كند و نفر دوم هــــــم به قاعده «هرچه خلاصــــــه‌تر بهتـــــــر» بسنده می‌كــــند.و همین‌طــــور در تصمیم‌گیری‌های دیگــــر مثل خوراك و انتخاب همســــــر و پوشاك كه بهتر است در مورد مثال آخر وارد جزئیات بیشتر درباره پوشاك آقای «دودوئه سیمپارو اسچاوه بولا» از حاشیه مرزی جنوب غربی آفریقا نشویم.

رســــانه ها
مثلا بین انتخاب بینندگان پرو‌پاقرص شبكه چهار كه همگی فرهیخته و اهل هنر و فرهنگ و فلسفه هستند با شبكه طنز و سرگرمی كه همگی به قصد تفریح و سرگرمی آن را نگاه می‌كنیم فرسنگ‌ها تفاوت است. نفر اول را تصور كنید. احتمالا یك آقایی با موهای جوگندمی و سبیل تاب‌داده و كت و شلوار شتری‌رنگ با شال هنری است كه با ادب صحبت می‌كند و هیچ‌وقت اسائه ادب نمی‌كند و به آقای عارفی معروف است. در بحث‌های عرفانی و ادبی هم تاریخچه مطالعاتش به ماقبل ادبیات برمی‌گردد و انتخاب خوراکش هم غذاهای گیاهی‌ است. و البته نفر دوم با شلوار اسلش (ورزشی) دو خط راه‌راه ماركش مهمانی می‌رود و همان خوشمزه دانشگاه و مدرسه است كه یكی در میان از كلاس‌ها اخراج می‌شود. اعتقادی به خواندن كتاب ندارد و كل مطالعه مكتوبش خلاصه می‌شود در جزوات درسی آن هم با ترفند «كتابو باز می‌كنم هر جا افتاد.» احتمالا جمعه‌ها كلپچ و لیمو می‌زند و در طول ایام هفته هم از جگركی‌های كر و كثیف باید جمعش كرد. بماند كه چه شكاف انتخابی بین مخاطب رسانه‌های داخلی و خارجی و ماهـــــــواره رخ می‌دهد.

فضای مجازی
نگویید فضای مجازی هم یک رسانه است. فقط این قسمت را هم بخوانید تا ببینید فضای مجازی باید از سایر رسانه ها جدا می شد. تا همین چند سال پیش شاهد این بودیم كه هركس از مادر گرامی قهر می‌كرد به حرفه خوانندگی یا بازیگری  رو می‌آورد، اما با پیشرفت تكنولـــــوژی شغل شریف «شاخ مجازی» هم وارد فهرست علاقه‌مندی خیلی‌ها شد. به طوری كه خیلی از انتخاب‌هایمان در خوردن و پوشیدن و... را مدیـــــون و مرهون این بزرگواران هستیم. مثلا بیتـــا هر وقت هـــــوس غذای بیرون می‌كند با یك دور گشت و گـــــذار در صفحه «اژدر تستی» بهترین رستوران‌های خاورمیانه را كشف می‌كند. البته باز هم سر انتخاب گزینه پنیر چدار اضافی یا سس خردل تند استوایی گیر می‌كند و ممكن است به خود جناب اژدر پیام دهد. تازه اگر محتوای غنی پیج «ما همه چیو می‌دونیم مگر خلافش ثابت بشه.» روی انتخابات دیگرش تأثیر نگذارد.

این دم دمای انتخابات،برنامه های مختلف مجازی را که باز می کنی،وقتی «درحال اتصال» کذایی اش مرتفع می شود و بالا می‌آید؛ می بینی ای  دل غافل عضو گروه های «رای ما فقط شروین شاهرودی شاخ شمشاد زاده » و به « آرشام پامناری اصل تهرانی رای بدهید» شده ای و با فاصله زمانی صد پیام در ثانیه، در گروه محتـــــوا بارگـــــــذاری می شود. حالا هر کدام از کاندیداهای محترم روش‌هایی برای جلب آرا دارند و تو هم حتما برای خودت ملاک هــــــایی داری. ولــــــی خب بد ندیــــدیم در این مـــــورد خــــــاص چند توصیه کوچک داشته باشیم.

راه های رسیدن به انتخاب درست
مطالعه
اصلا شما فکر کنید ما مثل دکترهایی که برای هر بیماری کوچک و بزرگی فقط یک دارو را تجویز می کنند هستیم. البته توصیه ما خوردن نبات داغ نیست. ما می گــــــوییم وقتـــی مطالعـــــه ات زیــــــاد شد، اندیشـــــه ات بزرگ‌تر می‌شود. و وقتــــی اندیشه بزرگ‌تر شد، انتخاب هایت دقیق‌تر می شـــــود. باور نداری؟ لااقل یک بار تست کن.

تحقیق و پژوهش
برای یک انتخاب درست باید نسبت به آن چیز آگاه بود . آگاهی هم به تحقیق نیاز داره. پریروز از دوستی پرسیدم در انتخابات شرکت می کنی؟ گفت نه. پرسیدم چرا؟ گفت:«من به این هایی که می رن توی مجلس اعتماد ندارم. خودمم چندباری توی مجالس مهم شرکت کردم. همش باید بشینی یک گوشه تا صاحب مجلس بیاد و ازت پذیرایی کنه. کار خاصی هم ازت بر نمیاد!» یعنی سطح آگاهی در این حد!!

مشورت
​​​​​​​ طبیعی است که درباره همه چیز نمی توانیم اطمینان خاطر داشته باشیم و تکیه کنیم به اطلاعات خودمان. اصلا انتخاب خیلی چیزها سلیقگی نیست که من فقط بخواهم به نظر شخصی خودم بسنده کنم. این جاست که پای مشورت از آدم‌های آگاه در آن زمینه خاص وسط می‌آید. فقط جسارتا  جـــــــوان علاف سر کوچه تان و شاگرد سوپرمارکتــــی محـــــل، گزینه های مناسبی برای مشورت در مورد انتخاب دوست و همسر و رشته تحصیلی و شغل آینده و انتخابات ریاست جمهوری و ... نیستند.