شاعران مهندسان خوبی هستند

گفت‌وگو با محمد حسین ملكیان، شاعری كه مهندس است

شاعران مهندسان خوبی هستند

 مهندس‌ها یك جمله دارند كه معمولا روز مهندس آن را در شبكه‌های اجتماعی به اشتراك می‌گذارند: «ما مهندس‌ها اول كار تضمین می‌دهیم كه كار را درست و كامل انجام دهیم و پولی هم نمی‌گیریم، اما پزشكان همان اول كار هزار تا امضا می‌گیرند كه مسؤولیت جان شما به عهده ما نیست و پول را هم همان اول می‌گیرند! اینها تفاوت جدی پزشكان و مهندسان است.»
شاید مهندسان از این قیاس استفاده می‌كنند، چون مهندسی و پزشكی دو رشته‌ای است كه والدین ایرانی در صدر انتخاب‌های خود برای فرزندانشان قرار می‌دهند و هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش در آینده مهندس یا پزشك شود. شاید به همین دلیل است كه در خانواده‌های امروزی ایرانی معمولا یك پزشك و گاهی چند مهندس دیده می‌شود كه البته مهندسان معمولا در كاری كه ربطی به رشته‌ای كه تحصیل كرده‌اند، ندارند مشغول كارند! به طور كلی مهندسان الان از طفلكی‌ترین گروه‌های شغلی‌اند كه مثلا به جای این كه در نیروگاه‌های برق و دكل‌های نفت و پروژه‌های ساختمانی مشغول به كار باشند، تبدیل شده‌اند به یك كارمند ساده با حقوق بخور و نمیر ! امروز روز مهندس است و به همین مناسبت با محمد حسن ملكیان، شاعر جوان كه اتفاقا مهندس مكانیك است، هم‌صحبت شدم تا برایم از رشته و قریحه شاعری‌اش بگوید.
اولویت با انتخاب بچه‌هاست
ملكیان كه اصفهانی است و ساكن این شهر، همان اول می‌گوید پدر و مادرها نباید فرزندان خود را مجبور به انتخاب رشته‌ای كنند كه علاقه‌ای به آن ندارند.خودم از بچگی به حرفه معلمی علاقه‌مند بودم، وقتی رتبه‌ دانشگاه آمد كارشناسانی كه برای انتخاب رشته به من و پدر و مادرم مشاوره دادند، پیشنهاد كردند مهندسی را در انتخاب‌هایم بگذارم و برای پدر و مادرم هم مهندسی در اولویت بود. به‌هرحال مهندسی خواندم و الان در صنعت هوایی مشغول كارم اما هنوز هم به‌شدت عاشق تدریس و معلمی هستم. به همین دلیل انجمن شعری دایر كرده‌ام و هر شنبه به دوستانی كه در این انجمن می‌آیند، آنچه را درباره شعر می‌دانم، می‌گویم و به نوعی معلمی را تجربه می‌كنم و لذت می‌برم. این را هم بگویم سیستم آموزش و پرورش كشور ما آن‌قدر ناكارآمد است كه نه روی استعدادیابی و علاقه‌مندی بچه‌ها كار می‌كند و نه به خانواده‌ها آموزش می‌دهد كه به بچه‌ها قدرت انتخاب درست بدهند. برای همین است كه والدین معمولا بچه‌ها را ترغیب و گاهی مجبور می‌كنند برای تحصیل در دانشگاه، رشته‌ای را انتخاب كنند كه هم درآمد تضمین شده‌ و هم از منظر اجتماعی به اصطلاح اسم و رسمی داشته باشد. به نظرم این اشتباه‌ترین روش ممكن برای ترسیم آینده بچه‌هاست.
تاثیر نظم بر شعر استوار
ملكیان درباره این كه چه زمانی شاعری را شروع كرد، می‌گوید: سال آخر دانشگاه بودم كه اولین شعرهایم را سرودم. قریحه شاعری اصلا ربطی به رشته تحصیلی ندارد. تعداد زیادی دانشجو و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات داریم كه شاعر نیستند.یعنی الزاما رشته تحصیلی كسی را شاعر نمی‌كند.رشته‌ من با ریاضی و هندسه و كلا نظم در ارتباط است. قالب شعری كه انتخاب كرده‌ام، شعر كلاسیك است كه بر مبنای نظم است.یعنی رشته‌ای كه خوانده‌ام روی ذهنم و نظم آن تاثیر زیادی داشته و وقتی شروع به نوشتن شعر كردم این نظم كمك زیادی به من كرد چون معتقدم شعر استوار، شعری است كه مهندسی كلمات در آن رخ داده باشد. رشته‌ای كه خوانده‌ام به من كمك كرد در انتخاب كلمات و واژه‌ها دقت كنم و برای بیت بیت شعرهایم، نقشه و مهندسی داشته باشم.این نظم البته به همه زندگی‌‌ام وارد شده، ذهنم جوری برنامه‌ریزی شده كه برای همه روزهایم برنامه مشخص و با حساب و كتاب دارم. مهندسی به من كمك كرد به جزئیات توجه كنم و آنها را ببینم و ساده از آنها عبور نكنم.
بر این باورم كه توجه به جزئیات باعث می‌شود، كلیات هم درست‌تر از كار دربیایند و به قول معروف مو لای درز آنها نرود. خوشحالم كه مهندسی خواندم و بعد شاعر شدم. اكنون با كلمات، دنیایم را مهندسی می‌كنم.